bato-adv

مشورت همیشه معنا ندارد؛ چه زمانی به عنوان یک مدیر به غریزه‌تان اعتماد کنید

مشورت همیشه معنا ندارد؛ چه زمانی به عنوان یک مدیر به غریزه‌تان اعتماد کنید
انسان‌ها در طول میلیون‌ها سال تکامل برای پاسخ دادن به موقعیت‌های خاص بدون فکر کردن زیاد تلاش کرده اند. اگر اجداد شما حرکتی را در زیر درختان مشاهده می‌کردند ابتدا می‌دویدند و بعدا سوال می‌کردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۵ - ۰۲ شهريور ۱۴۰۱

مشورت همیشه معنا ندارد؛ چه زمانی به عنوان یک مدیر به غریزه‌تان اعتماد کنیدفرارو- دانیل کانمن روانشناس اسرائیلی – امریکایی است که به دلیل کارش بر روی روانشناسی قضاوت و تصمیم گیری و هم چنین رفتار‌های اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. او برنده جایزه یادبود نوبل در علوم اقتصادی در سال ۲۰۰۲ میلادی (به طورمشترک با ورنون ال. اسمیت) بوده است. یافته‌های تجربی او فرض عقلانیت انسانی را که بر نظریه اقتصادی مدرن حاکم است به چالش می‌کشند. در سال ۲۰۱۱ میلادی او توسط از سوی نشریه "فارین پالسی" در فهرست برترین متفکران جهانی قرار گرفت. در همان سال کتاب "تفکر، سریع و آهسته" او که خلاصه‌ای از تحقیقات وی می‌باشد منتشر و به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها تبدیل شد. در سال ۲۰۱۵ میلادی نشریه "اکونومیست" او را به عنوان هفتمین اقتصاددان تأثیرگذار در جهان معرفی کرد. کانمن استاد بازنشسته روانشناسی و روابط عمومی در دانشکده روابط عمومی و بین المللی پرینستون دانشگاه پرینستون است.

به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، ظرفیت تجزیه و تحلیل و برنامه‌ریزی بخشی از چیزی است که انسان‌ها را از سایر موجودات متمایز می‌سازد. این پرسش که چه زمانی به دل خود اعتماد کنید و چه زمانی باید فرضیات خود را آزمایش کنید چه سریع فکر کنید چه آهسته در جنگل و دفترکار به یک میزان اهمیت دارد.

تفکر مشورتی ویژگی بارز یک محل کار با مدیریت خوب است. بازنگری‌های استراتژیک و بحث‌های بودجه بر اساس جلسات برگزار شده، یادداشت‌ها، فرمول‌ها و ارائه‌ها (پرزنتیشن) ساخته شده‌اند. فرآیند‌ها به طور فزاینده‌ای برای از بین بردن پاسخ‌های غریزی طراحی می‌شوند: از غربالگری کور متقاضیان شغل گرفته تا استفاده از تکنیک‌های "تیم قرمز" برای جداسازی و تفکیک برنامه‌های شرکت همگی بازتاب دهنده سخت گیری در مورد مشاوره و کار جمعی هستند.

با این وجود، غریزه نیز جایگاه خود را دارد. برخی از تصمیمات بیش‌تر به پاسخ‌های احساسی مرتبط هستند و ذاتا کمتر قابل تجزیه و تحلیل می‌باشند. برای مثال، یک کارزار بازاریابی اساس و جوهره شرکت شما را در بر می‌گیرد؟ و این که آیا فلان فرد با سایر افراد در یک تیم به خوبی کار می‌کند؟

در موقعیت‌های مرتبط با خدمات مشتری اغلب شهود راهنمای بهتری برای نحوه رفتار کردن در مقایسه با یک به اصطلاح فیلمنامه از پیش طراحی و نوشته شده است.

غرایز را نیز می‌توان بهبود بخشید. تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که شهود همراه با تجربه خطاناپذیرتر می‌شود. در یک آزمایش معروف که در سال ۲۰۱۲ میلادی انجام شد از داوطلبان خواسته شده بود تا ارزیابی کنند که آیا منتخبی از کیف‌های دستی طراحان تقلبی هستند یا واقعی. به برخی دستور داده شد که بر اساس غریزه عمل کنند و برخی دیگر در مورد تصمیم خود مشورت کنند. شهود برای کسانی که دست کم سه کیف دستی طراحی شده داشتند بهتر عمل کرد. در واقع، شهود بهتر از تجزیه و تحلیل عمل کرد. هر چه متخصص‌تر شوید غریزه شما بهتر می‌شود.

با این وجود، دلیل واقعی پذیرش تفکر سریع این است که خب، سریع است. تصمیم گیری غریزی اغلب تنها راه برای گذراندن روز است. پژوهشگران دانشگاه کرنل زمانی تخمین زدند که افراد روزانه بیش از ۲۰۰ تصمیم تنها در مورد غذا می‌گیرند. محل کار چیزی نیست جز مجموعه‌ای از انتخاب‌ها، چند انتخاب بزرگ و بسیاری از انتخاب‌های کوچک: چه چیزی را در اولویت قرار دهیم، چه زمانی مداخله کنیم و هر روز کجا کار کنیم؟

برای مثال، زمانی که صندوق نامه (اینباکس) شما در آغاز یک روز تازه مملو از ایمیل (پست الکترونیکی)‌های تازه می‌شود مطلقا راهی برای خواندن همه ایمیل‌ها با دقت بالا وجود ندارد. در اینجا شهود چیزی است که به شما کمک می‌کند تصمیم بگیرید به کدام یک پاسخ دهید و کدام را حذف کنید یا باز بگذارید. ایمیل‌هایی که بخشی از موضوعات موجود هستند: باز کردن. پیام‌های افرادی که مستقیما در رتبه‌های شغلی بالا و پایین‌تر از شما هستند: باز کنید. یادآوری افسر ارشد اطلاعات مبنی بر اینکه امنیت سایبری واقعا مهم است: حذف کنید.

هم چنین، غریزه در مواردی که افراد کاملا از منطقه خارج شده‌اند کار می‌کند. آنان ممکن است در طول تماس با اپلیکیشن زوم روی چیز دیگری کار کنند یا با تلفن خود شطرنج بازی کنند. ناگهان متوجه سکوت شده و درک می‌کنند که چیزی از آنان خواسته شده یا از آنان انتظار می‌رود که سهمی داشته باشند. این کار معادل رودررو شدن با یک شیر است! کسانی که برای زنده ماندن مناسب هستند چیز قابل قبولی مانند "می‌خواهم بفهمم ما چگونه موفقیت را می‌سنجیم" می‌گویند که زمزمه‌های موافقت از سوی سایر شرکت کنندگان در جلسه کسانی که اتفاقا آنان نیز به بحث توجه نکرده‌اند، اما احساس می‌کنند ممکن است پاسخ شما خوب باشد را برانگیزد.

تفکر سریع تنها در مورد حفظ خود نیست و می‌تواند به کل سازمان کمک کند. ارزش بسیاری از تصمیمات مدیریتی در این واقعیت نهفته است که اصلا اتخاذ نشده‌اند. با این وجود، همانطور که داده‌ها از هر منفذی در یک سازمان مدرن فوران می‌کنند مقاومت در برابر وسوسه درخواست مقداری تحلیل دیگر بسیار دشوارتر شده است. یک پدیده روانشناختی تثبیت شده که به نام "سایه‌گیری کلامی" شناخته می‌شود خطر بیش از حد فکر کردن به چیز‌ها را به تصویر می‌کشد: اگر افراد زمانی را صرف نوشتن شرح چهره شان کرده باشند احتمالا به اشتباه شناسایی می‌کنند.

مدیران اغلب از تحت الشعاع قرار دادن تحلیلی رنج می‌برند و یک مشکل ساده را تا زمانی که به یک مشکل پیچیده تبدیل می‌شود در نظر می‌گیرند. زمان استفاده از شهود در محل کار به موقعیت خاص فرد در قبال تشخیص الگو بستگی دارد. آیا تصمیم گیرنده در این زمینه تخصص واقعی دارد؟ آیا این حوزه‌ای است که در آن احساسات بیش از استدلال اهمیت دارد؟ مهم‌تر از همه آیا ارزش به تعویق انداختن تصمیم را دارد؟ برای درست کردن تماس‌های بزرگ به تفکر آهسته نیاز است، اما فکر کردن سریع راهی است برای جلوگیری از تبدیل شدن مشورت به و تردید و دودلی است.

برچسب ها: مدیریت کار مشورت
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین