رقابتهای جام جهانی قطر ۱۴۵ روز دیگر برگزار میشود تا این دوره که به دلیل گرمای حاکم بر این کشور عربی چندماهی به تعویق و به پاییز افتاده، یکی از متفاوتترین جامهای ممکن شود. به غیر از مسئله زمان، سایر اتفاقات رخداده حول این جام، مشابه جامهای دیگر است؛ همچنان ۳۲ تیم برای رسیدن به جام طلایی تلاش میکنند و مطابق با دورههای پیشین، داستان حضور اسپانسرهای مختلف و البته حق پخش تلویزیونی هم به قوت خود باقی است.
برگزاری این جام برای سایر کشورها دغدغه خاصی ندارد، ولی ظاهرا در ایران قرار است یک جای کار تا ثانیههای آخر بلنگد. موضوع جدید مربوط به پخش زنده بازیهای جام جهانی است که به قرار، صداوسیمای ایران هنوز حق پخش این بازیها را بهطور رسمی نخریده است. فیفا از مدتها پیش، سه کمپانی عمده را بهعنوان دارندگان حق پخش اصلی معرفی کرده است: «بیاین اسپرتس»، «نیوورلدتیوی» و «سوپراسپرت». این سه کمپانی در قارههای مختلف عهدهدار پخش زنده این رقابت مهیج هستند و هر کشوری که بخواهد سیگنال زنده این جام را داشته باشد، باید با یکی از سه کمپانی وارد مذاکره شود. در فهرستی که فیفا منتشر کرده، اگر از ایران شبکهای درخواست پخش زنده بازیهای جام جهانی را داشته باشد، باید با کمپانی قطری «بیاین اسپرتس» وارد مذاکره شود.
این موضوع بهصورت رسمی در فایل «پیدیاف»ی که فیفا حول محور حق پخش بازیهای جام جهانی منتشر کرده، اعلام شده است. مقابل نام ایران اسم «بیایناسپرتس» حک شده و این شبکه مجاز است که برای پخش تلویزیونی، رادیویی، شبکههای موبایلی و اینترنتی، به ایران سیگنال بدهد. این مورد به آن معنی نیست که کار تمام شده، چون ایران تازه طرف قراردادش را شناخته و باید در ازای پرداخت رقم حق پخش موردنظر که چندان هم ارزان نیست، با این غول قطری قرارداد منعقد کند.
مشکل، اما اینجاست که بهتازگی فهرستی از ۱۰۱ کشور دنیا در چند سایت آسیایی و اروپایی منتشر شده که حق پخش قانونی بازیهای جام جهانی را خریداری کرده و از طریق بعضا یک تا سه شبکه مختلف، این بازیها را برای علاقهمندان پخش میکنند. قسمت خبرساز ماجرا این است که در این بین اسمی از ایران دیده نمیشود!
در فهرست منتشرشده، اسم یکی از شبکههای تلویزیونی افغانستان هم دیده میشود که حق پخش را دارد، ولی اسم شبکه سه و ورزش ایران دیده نمیشود. افغانستان در شرایطی برای پخش زنده بازیهای جام جهانی اقدام کرده که اخیرا خبری مبنی بر نارضایتی طالبان از پخش بازیهای جام جهانی در این کشور منتشر و ادعا شده که آنها این بازیها را مصداق لهو و لعب میدانند. اینکه افغانستان جام جهانی را پخش کند یا خیر، موضوع این گزارش نیست بلکه نبودن اسم ایران در یکی، دو فهرست منتشرشده و در بین کشورهایی که حق پخش را بهصورت قانونی خریدهاند، مسئله اصلی است.
از آنجا که هنوز چند ماه دیگر به شروع بازیهای جام جهانی مانده، بعید است تلویزیون واکنش خاصی داشته باشد؛ بهویژه اینکه مسئولان این سازمان برای جام جهانی قبلی که در روسیه برگزار شد نیز چنین داستانی داشتند و درست در ثانیههای پایانی توانستند بازیهای جام جهانی را پخش کنند.
گو اینکه حرفوحدیث پیش از جام جهانی گذشته هم زیاد بود و شایعاتی مبنی بر اینکه تلویزیون ایران بدون اجازه، بازیهای جام جهانی را روی آنتن میبرد، به گوش رسید؛ موردی که البته با واکنش علیاصغر پورمحمدی، رئیس وقت شورای سیاستگذاری و هماهنگی ورزش صداوسیما روبهرو شد. او گفت: «اینکه گفتهاند رسانه ملی حق پخش تلویزیونی را نخریده و بازیها در صداوسیما از روی دیگر شبکهها در حال پخش است، از پایه غلط است؛ چراکه سازمان این پخش تلویزیونی را با قیمتی پایینتر از آن چیزی که معمول بود، خریداری کرده است. اینکه میگویند لوگوی مسابقات را محو میکنند، کاملا غیرفنی این گفتهها مطرح میشود، زیرا کسانی که به پخش مسابقات اشراف دارند، میدانند مسابقات را با صدای آمبیانس به روی آنتن میبریم. وقتی که حق پخش تلویزیونی نخریده باشیم، باید از تلویزیونی پخش کنیم و صداها را ببندیم و فقط صدای گزارشگر به گوش برسد و نمیتوانیم با صدای محیط یا با همان فضای آمبیانس، پخش کنیم. یکی از دلایل اصلی خریداری حق پخش تلویزیونی که ثابت میکند همه این مطالب شایعهای بیش نیست، همین نوع پخش است».
موردی که پیش از جام جهانی گذشته رخ داد، به اندازه کافی نگرانکننده است. ایران به دلیل تحریمها یا شاید گرانی بیش از اندازه حق پخش، درست مثل همین روزها، نتوانست به موقع برای خرید اقدام کند. ظاهرا آنها راه میانبری برای حل این مشکل پیدا کرده و با یکی از کمپانیهای پخشکننده به توافق رسیدند تا در ازای پرداخت رقم مناسبتری نسبت به عرف بازار، سیگنال زنده داشته باشند. هرچند همین مورد بود که مانع از اعزام گزارشگر به جام جهانی شد؛ فیفا باکسهای خاصی به گزارشگران تلویزیونی در جام جهانی میدهد که آنها مستقیم بتوانند از همان محل برگزاری بازیها، بازی را گزارش کنند، ولی از آنجا که ایران بهموقع، حال به هردلیلی، اقدام نکرده بود، این مورد هم از قلم افتاد. البته که صداوسیما عنوان کرد، چون گزارشگران تلویزیونی در دورههای پیشین نتوانستند کیفیت صدای مطلوبی را مخابره کنند، از اعزام گزارشگر سر باز زدند؛ موضوعی که چندان برای مخاطبان باورکردنی نبود.
تحریمها اثرگذار است؟
ایران کشوری عادی در منطقه نیست؛ با وجود پهناوربودن و البته داشتن علاقهمندان زیاد به فوتبال، سیاستهای اقتصادی اعمالشده بر چنین موضوعاتی چندان تعریف دقیق و مشخصی ندارد و ظاهرا همهچیز به ثانیههای پایانی موکول میشود. از طرفی تحریمهای اعمالشده آمریکا هم در مسیر پخش زنده بازیهای فوتبال اثرگذار است. همین دوره پیشین جام جهانی که در روسیه برگزار شد، صداوسیما به دلیل تحریمهای بانکی اعمالشده و با وجود توافقات ثانیه آخری، در انتقال پول پخش بازیها برای شرکت مقصد به مشکل برخورده بود؛ بهطوریکه مشخص نبود بعد از پخش بازی ایران و مراکش، صداوسیما بتواند بهموقع بازی ایران و اسپانیا را روی آنتن ببرد!
تحریمها فقط گریبان تیم ملی را نگرفته است. درست است که فیفا برای تیمهای صعودکرده به جام جهانی استثنا قائل میشود و در تلاش است تا این بازیها با سیاست گره نخورد، ولی نمیشود چندان از این موضوع مطمئن بود. نمونهاش را میشود در رفتاری جست که کنفدراسیون فوتبال آسیا با تلویزیون ایران در دوره پیشین لیگ قهرمانان آسیا انجام داد. تلویزیون، حق پخش بازیهای لیگ قهرمانان آسیا را خریده بود یا به شکلی مشغول دادوستد بود. آنها بازیهایی را که در ایران برگزار میشد با قیمت مناسبی به کمپانی طرف قرارداد میدادند و شرکت اصلی هم سیگنال پخش زنده بازی نمایندگان ایران در آسیا را متقابلا به صداوسیما میداد؛ اما این موضوع زمانی که به دلیل شیوع ویروس کرونا، بازیها متمرکز شد، به هم ریخت.
اتفاقا همان زمان هم بازیها به قطر رفت تا این کشور میزبان متمرکز بازیها باشد، ولی بهناگاه خبر رسید که کمپانی پخشکننده این رقابتها به دلیل تحریمهای اعمالشده علیه ایران، سیگنال زنده به تلویزیون نخواهد داد! ماجرا از این قرار بود که کمپانی «لاگاردر» که با اسامی مختلف از جمله WSG و SPORT۵ در خاورمیانه مشغول بود، تلویزیون ایران را در فهرست سیاه قرار داد و گفت فرکانسهای زنده بازیهای لیگ قهرمانان آسیا را در اختیار این نهاد قرار نخواهد داد. همانطورکه عنوان شد بهانه این کمپانی که نزدیک به دو دهه با کنفدراسیون فوتبال آسیا همکاری میکرد، این بود که، چون ایران در فهرست تحریمهای بینالمللی قرار گرفته، آنها هم اجازه ندارند فرکانسهای پخش زنده را به سازمان صداوسیمای ایران بدهند. آن زمان، اما تلویزیون ایران هم با بیتوجهی به این موضوع همچنان به پخش زنده بازیها ادامه داد؛ مسئولان این سازمان اعتقاد داشتند که قرارداد قبلیشان با لاگاردر پابرجاست و آنها به بهانه تحریم که نه بینالمللی بلکه تحریم یکجانبه آمریکاست، نمیتوانند سرخود قرارداد را بهصورت یکطرفه فسخ کنند.
آیا باید نگران بود؟
مسئله پخش بازیهای جام جهانی بهویژه الان که تیم ملی در گروه بسیار حساسی قرار دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. ازاینرو تلویزیون هم بهخوبی آگاه است که از کنار پخش این بازیها میتواند فعالیت اقتصادی خوبی داشته باشد و هنگام پخش بازیهای ایران در جام جهانی، تعرفه آگهیها را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد. با همین دید اقتصادی هم اگر به این مقوله نگاه شود، میشود حدس زد که صداوسیمای ایران بهسادگی از کنار پخش بازیهای جام جهانی نخواهد گذشت. ضمن اینکه اینبار موضوع کمی متفاوت است و پای کشور قطری در میان است که یکی از همراهان سیاسی ایران در منطقه است. ایران و قطر از لحاظ دیپلماسی مراودات بسیاری با یکدیگر دارند و در زمره متحدان منطقه قرار میگیرند.
از طرفی اگرچه «بیاین اسپرتس» به عنوان یک شرکت خصوصی فعالیت میکند و سازوکار مالی بسیار گستردهای دارد، ولی همچنان زیر نظر خاندان سلطنتی قطر فعالیت میکند. این مورد میتواند در ادامه مسیر به سود سیاستهای تلویزیون باشد و چه بسا، مطابق با دوره پیشین، ایران دوباره بتواند حق پخش بازیهای جام جهانی را با قیمتی مناسبتر از آنچه مرسوم است، خریداری کند. هرچند نمیشود به این راحتی کار را به، اما و اگر رساند و همهچیز را به ثانیههای پایانی کشاند.