فرارو- مرکز اصلی همۀ اتفاقات علمیتخیلی این سریال یک اتاقک زیرزمینی است. تقریبا در اواسط فصل اول یکی از شخصیتها این زیرزمین را اینطور توصیف میکند: «اینجا یه جور آسانسوره؛ فقط حرکت نمیکنه»؛ و شخصیت مقابل جواب میدهد: «این چیزی که میگی هیچ معنایی نداره». این گفتگو خلاصۀ خیلی خوبی از کل ماجرای این سریال رازآمیز و خیالانگیز است.
به گزارش فرارو؛ بیست سال است که فرانکلین (با بازی جی کی سیمونز) و همسرش ایرن (سیسی اسپاسک) علاوه بر محل اقامتشان در یک منطقۀ روستایی در ایلینویز، اقامتگاهی هم در یک سیارۀ ظاهرا بدون سکنه و دوردست دارند. آنها چطور به آنجا میروند؟ از طریق همان زیرزمین مخفی اسرارآمیز. اما آنها خودشان هم نمیدانند که این زیرزمین سر و کلهاش از کجا پیدا شده، چرا ایجاد شده یا چطور کار میکند. آنها فقط فهمیدهاند که میتوانند از طریق این اتاقک خودشان را در یک لحظه به دوردستترین نقاط کیهان منتقل کنند و در آنجا به تماشای منظرۀ سحرانگیز آسمانهایی مشغول شوند که هیچ کس تا به حال آنها را ندیده است. فرانکلین و همسرش این را هم میدانند که باید این قضیه را به صورت یک راز پیش خودشان حفظ کنند.
اما این ماجرای علمی تخیلی همۀ آنچه در «آسمان شب» اتفاق میافتد نیست. این سریال بار عاطفی و انسانی خیلی عمیق و تاثیرگذاری هم دارد. فرانکلین و ایرنه سالها قبل پسرشان را از دست دادهاند و هنوز از این بابت اندوهگین هستند. آنها یک روز در اتاقک زیرزمینیشان با مرد جوانی به اسم جود (چای هانسن) رو به رو میشوند. فرانکلین که کم کم دارد حافظهاش را از دست میدهد نگاه مثبتی به این غریبه ندارد، اما ایرنه نسبت به او احساس محبت مادرانهای پیدا میکند و این باعث اختلاف بین آنها میشود. جود به دنبال کسی میگردد و ایرنه میخواهد در پیدا کردن آن شخص به او کمک کند تا شاید رنج خودش را به این وسیله تسکین بدهد.
سریال «آسمان شب» احساسات عمیقی مثل تنهایی، درد جدایی، اضطراب و مسئولیتپذیری را به شکلی ظریف و همدلیبرانگیز در قالب داستانی علمیتخیلی، پر از راز و رمز و گاهی هیجانانگیز جای داده و ترکیب منسجم و یکدستی را شکل داده که هم پراحساس است و هم خیالانگیز.
هرچقدر سریال جلوتر میرود، گذشته و آیندۀ شخصیتهای سریال بیشتر و بیشتر با هم گره میخورد و دائما لایههای عمیقتری از زندگی آنها برای ما آشکار میشود؛ روندی که حال و هوای رازآمیز سریال را هم به تدریج بیشتر میکند.
هر چیزی در این سریال سر جای خودش است و همۀ عناصر آن از جنبههای علمیتخیلی و رازآمیزش گرفته تا جنبههای عاطفی و خانوادگیش در توازنی دلپذیر و دوستداشتنی قرار دارند. شخصیتپردازیها عمیقترین و پختهترین حالت ممکن را دارند و مخاطب بدون هیچ مانعی با آنها ارتباط برقرار میکند؛ این نکتهای است که بیش از هر چیز مدیون بازیهای نیرومند و بینقص اسپاسک و سیمونز است.
«آسمان شب» در دام هیچ نوع کلیشهای نیافتاده و از این جهت تماشای آن یک تجربۀ منحصر به فرد و کاملا تازه خواهد بود. شاید این ساختارشکنی و خلاقیتی که در سریال هست حتی باعث شود که بعضی از مخاطبان سریال نتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند، اما بهترین کار این است که پیش از تماشای سریال همۀ انتظارات و پیشفرضهایی را که دربارۀ ژانرهای علمیتخیلی و درام داریم کنار بگذاریم و اجازه بدهیم سریال ما را در مسیری که خودش میخواهد حرکت بدهد؛ اگر این کار را بکنیم قطعا پشیمان نخواهیم شد.
بازیگران: جی کی سیمونز (J. K. Simmons)، سیسی اسپاسک (Sissy Spacek)، کای هانسن (Chai Hansen)
زمان انتشار: ۳۰ اردیبهشت (همۀ قسمتها)