دختر ۱۵ ساله که از جدایی پدر و مادرش دچار افسردگی شدید شده بود، دوبار دست به خودکشی زد، اما با کمک کادر درمان از مرگ نجات یافت.
به گزارش ایران، چند روز قبل دختر نوجوانی هراسان با اورژانس تماس گرفت و از آنها برای نجات جان دوستش کمک خواست. او گفت: دوستم شقایق ساعتی قبل به خانهمان آمد و به بهانه استراحت به اتاق خواب رفت. بعد از چند دقیقه به سراغش رفتم، اما بیهوش روی زمین افتاده بود. چندین بار صدایش کردم که ناگهان چشمم به چند ورقه قرصی افتاد که روی زمین افتاده بود.
با تماس دختر نوجوان، امدادگران راهی محل شده و بدن نیمه جان دختر ۱۵ ساله را به بیمارستان رساندند. باتوجه به مشکوک بودن ماجرا، بلافاصله موضوع به بازپرس محمد وهابی اعلام شد. ساعتی بعد نیز با تلاش کادر درمان دختر نوجوان از مرگ نجات یافت.
در ادامه تحقیقات مشخص شد شقایق چندی قبل نیز دست به خودکشی دیگری زده بود. او در تحقیقات گفت: پدر و مادرم که از هم جدا شدند، من نزد مادرم رفتم. جدایی آنها، آسیب خیلی زیادی به من زد و دچار افسردگی شدید شدم. آنقدر حالم بد بود که تصمیم گرفتم به زندگیام پایان دهم. به همین دلیل دو هفته قبل، با تهیه قرص تصمیم به خودکشی گرفتم. اما از شانس بدم، مادرم مرا به بیمارستان برد. با اینکه از مرگ برگشته بودم، اما نمیتوانستم با این شرایط کنار بیایم و به همین دلیل تصمیم گرفتم که بار دیگر به زندگیام پایان دهم. به بهانه دیدن دوستم به خانهاش رفتم و در فرصتی مناسب مقدار زیادی قرص خوردم تا اینبار زندگیام تمام شود.
باتوجه به وضعیت روحی دختر جوان و آسیب روحی شدید او، به دستور بازپرس جنایی در مرکز روانی بستری شد و تحت درمان قرار گرفت.
فرشاد شیبانی، روانشناس بالینی در رابطه با این پرونده به «ایران» میگوید: به دلیل اینکه خودکشی تبعات زیادی در خانواده و جامعه دارد، یکی از مسائل مهم در حوزه روانپزشکی و روانشناسی محسوب میشود. خودکشیها به چند شکل ممکن است انجام شود. گاهی افراد ممکن است افکار منفعل خودکشی داشته باشند. بدین صورت که دوست نداشته باشند زنده بمانند. اما خودشان برای پایان دادن به زندگی کاری انجام نمیدهند و تنها آرزوی مرگ دارند. مثل اینکه فرد دلش میخواهد صبح از خواب بیدار نشود یا هنگام عبور از خیابان با خودرویی تصادف کند.
گاهی افکار فعال خودکشی وجود دارد و افراد برای پایان دادن به زندگیشان برنامهریزی میکنند. آنها به روشهایی برای از بین بردن خودشان فکر میکنند و ممکن است اقداماتی هم انجام دهند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد میافزاید: تحقیقات نشان میدهد که اختلال افسردگی یکی از مواردی است که همبستگی خیلی زیادی با خودکشی دارد. یا بعضی از مواقع مسائلی مانند مصرف مواد مخدر، میتواند هذیان و توهماتی را ایجاد کند که باعث خودکشی شود.
او بیان کرد: گاهی اوقات خودکشی به صورت تکانشی صورت میگیرد و به این صورت است که فرد ناگهان تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد. یکی از مواردی که باعث این تصمیم میشود احساس درماندگی است. این احساس میتواند برای همه افراد بهوجود بیاید، اما بعضی از افراد مهارتهای مقابلهای خوبی برای کنار آمدن با سختیهای زندگی دارند. اما بعضیها، چون این مهارتها را ندارند دچار احساس افسردگی و درماندگی میشوند و دست به خودکشی میزنند. جدایی پدر و مادر، بیکاری، فقر، تبعیض طبقاتی، اختلالات روانپزشکی عواملی است که با خودکشی مرتبط است. یکی دیگر از موارد، تعارضات شدید درون خانوادهای است. فرزند نیاز به امنیت و آرامش و محبت و صمیمیت بین اعضای خانواده دارد و وقتی نیازها را دریافت نمیکند مستعد انواع و اقسام مشکلات روانشناختی میشود که جدایی و طلاق والدین بدون بررسی همه جانبه و بدون مشورت با متخصص میتواند این شرایط آسیبپذیری را ایجاد کند.
فرشاد شیبانی ادامه میدهد: گاهی اوقات جدایی والدین تمام اعضای خانواده را درگیر میکند و آنها نیاز دارند که برای زندگی پس از طلاق آماده شوند. بعضی از زوجین نیز مدام در خانه از تنشها و جدایی صحبت میکنند و محیط ناامنی برای فرزندان بهوجود میآورند. این اختلافات میتواند کودک را مستعد افسردگی، مصرف مواد مخدر، بزهکاری و حتی فرار از خانه کند. به این دلیل آنها دنبال راهحلی در بیرون از خانه میگردند. مثلاً در آرزوی ازدواج هستند که هر چه زودتر از آن خانه بروند و از تنشها جدا شوند و به همین دلیل است که با اولین پیشنهاد و بدون تحقیق تن به هر ازدواجی میدهند و عواقب ناخوشایندی به همراه دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیان میگوید: اینجاست که مسئولیت پدر و مادر اهمیت پیدا میکند، اهمیت دادن به فرزند تنها تهیه غذا و رفاه مادی او نیست، بلکه سلامت روانی نقش مهمی در شکلدهی شخصیت کارآمد و مؤثر بازی میکند. مهمترین وظیفه والدین در چنین شرایطی این است که از یک متخصص در این حوزه مشورت بگیرند. در عین حال حفظ خونسردی و مقصر ندانستن همدیگر خیلی مهم است. علاوه بر اینکه فرزند را در یک پروسه روان درمانی یا دارو درمانی قرار دهند و پدر و مادر هم نیاز دارند برای کاهش تنش زوج درمانی شوند.