فرارو-"جنگ اوکراین" در روزهای اخیر شاهد تحولات جدیدی بوده است. در این راستا، برخی منابع از تسلط کامل ارتش اوکراین بر مناطق پیرامونیِ "کیف" پایتخت این کشور و عقب نشینی نیروهای روسیه از این مناطق خبر میدهند و در عین حال، اخبار زیادی در مورد ارتکاب جنایات جنگی از سوی نیروهای ارتش روسیه در شهر "بوچا"یِ اوکراین نیز منتشر شده است. مسالهای که به زعم برخی کارشناسان و تحلیلگران میتواند روند اجماعسازی بین المللی علیه روسیه و نوعِ کنشگری آن در قالب جنگ اوکراین را بیش از پیش تقویت کند. در این راستا شاهد بوده ایم که شماری از کشورهای اروپایی، اقدام به اخراج دیپلماتهای روسی کرده اند و دولت آمریکا نیز به صراحت از شکست راهبردی روسیه در جنگ اوکراین خبر میدهد.
به گزارش فرارو، در جبهه مقابل، دولت روسیه نیز بر ایجادِ فهرست "کشورهای غیردوست" تاکید دارد و اصرار میورزد که کشورهای این فهرست، از لحاظ مراودات سیاسی و اقتصادی با روسیه، با چالشهای فراوانی رو به رو خواهند شد. با این همه، هنوز هیچ چشماندازِ روشنی در مورد سرنوشت نهایی و سناریوهای محتمل در مورد پایان جنگ اوکراین وجود ندارد.
در عوض، تحلیلگران و حتی افکار عمومی با سِیلی از اخبار جنگ و در عین حال مسائل سیاسی و اقتصادی پیرامونِ جنگ اوکراین رو به رو هستند که صرفا از پیچیده بودن معادله جنگِ مذکور حکایت دارند.
فرارو در گفتگو با "وحید حسین زاده"، استاد روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس تهران و دانش آموخته آکادمی دیپلماتیک وزارت خارجه روسیه، به ارزیابی روند تحولات جاری در قالب جنگ اوکراین و سناریوهای محتمل در مورد سرنوشت نهاییِ جنگ مذکور پرداخته است. مشروح گفتگو با وحید حسین زاده را در ادامه مطالعه فرمایید.
اخبار منتشر شده در مورد جنگ اوکراین بویژه در روزهای اخیر، از عقب نشینی نیروهای ارتش روسیه از برخی مواضع خود در نزدیکی کیِف پایتخت اوکراین حکایت دارند. دلیل اصلی این مساله را چه میدانید؟ آیا طرح و نقشه روسها در چهارچوب جنگ مذکور تغییر کرده است؟
به نظر من اخبار جنگ اوکراین را بایستی با احتیاط دنبال کرد. در شرایط فعلی، از نظر من، هر دو طرفِ جنگ روسیه و اوکراین، اخبار به شدت متناقضی را مخابره میکنند و در این چهارچوب، یا یک خبر را خیلی برجسته میکنند و یا با سانسور و نادیده گرفتن برخی رویدادها، روند خبررسانیِ جنگ را دنبال میکنند. از سویی، بعضا ما در قالب جنگ اوکراین شاهد ایجاد خبر نیز بوده ایم که این مساله تاکنون به کرات مشاهده شده است. از این رو، به نظر من جهتِ تحلیل تحولات مرتبط با جنگ اوکراین، به جای اینکه به اخبار روزانه توجه کنیم، اگر روندها و مسیرِ اتفاقات را مد نظر قرار دهیم بهتر متوجه خواهیم شد که در معادله جنگ اوکراین حقیقتا چه اتفاقی در حال وقوع است.
برخی از تحلیلگران و حتی افکار عمومی معتقدند که اراده روسیه مبنی بر به نتیجه رساندنِ جنگ اوکراین در یک بازه زمانی سریع و کوتاه، موفق نبوده است. دلیل اصلی این مساله را چه میدانید؟
به نظر من همچنین چیزی اساسا وجود نداشته است. اینکه گفته میشود روسیه اعلام کرده قرار است با سرعت در معادله اوکراین اتفاقی بیفتد را من در جایی ندیده ام. من حتی این را در میان افکار عمومی به وضوح مشاهده میکنم که میپرسند چرا همه چیز در قالب جنگ اوکراین کُند پیش میرود؟ در این نقطه باید پرسید که اساسا ما چه انتظار داریم؟ اینطور به نظر میرسد که ما در ذهن خودمان روسیهای ساخته ایم که وقتی ماشین جنگی آن روشن میشود، این کشور میتواند هر کاری را بکند. اولا این تصور، یک تصور غلط است. ثانیا ما در مورد اوکراین صحبت میکنیم که وسعت جغرافیایی زیادی دارد (برخلاف دیگر کشورهای قاره اروپا) و از نظر ارتش و نظامی گری نیز به هیچ وجه کشور ضعیفی به حساب نمیآید (اوکراین از لحاظ تعداد نیروهای نظامی، دومین ارتش بزرگ اروپا را دارد و از نظر تسلیحاتی نیز کشوری ضعیف نیست و در صنایع هواپیماسازیِ نظامی و تولید تسلیحات سبک و سنگین، عقبهای قابل توجه از دوران شوروی سابق دارد). از این رو، روسیه با کشوری پهناور با ارتشی قدرتمند رو به رو است و در عین حال باید توجه داشته باشیم که روسها در خاک این کشور میجنگند و این مساله کمی دست آنها را در مواجهه با اوکراینیها که در خاک خود میجنگند، تضعیف میکند (جدای از این ها، غرب و ناتو نیز حمایتهای سنگینی را از اوکراین انجام میدهند). اینکه گفته میشود روسیه نتوانسته در اوکراین خیلی زود به اهداف خود برسد، باید توجه داشته باشیم که اساسا این اهداف کوچک نیستند. از این رو، مساله اصلی در معادله جنگ اوکراین، سرعت عملیاتها و پیشرویهای نظامی، مثلا از جانب روسیه نیست، بلکه دستاوردهایی است که این کشور در میان مدت کسب میکند و ما باید به آنها توجه داشته باشیم.
به نظر شما آیا روسها قبل از حمله به اوکراین، در محافل نظامی-اطلاعاتی خود تحلیلی از فرسایشی شدنِ احتمالی جنگ اوکراین نداشتند؟
در پاسخ به سوال شما ابتدا باید بگویم که ما باید این مساله را تعریف کنیم که اساسا "جنگ فرسایشی" را چه میدانیم؟ از فرمان پوتین جهت حمله به اوکراین حدودا یک ماه میگذرد و روسیه جدایِ از تصرف جمهوریهای شرقی "لوهانسک" و "دونتسک"، تا مناطق نزدیک به کیِف نیز پیشروی کرده است (هر چند که اخیرا برخی عقبنشینیها را داشته است). از این منظر، من هنوز شرایطِ جنگ اوکراین را در قالب جنگ فرسایشی ارزیابی نمیکنم. اینکه ستادهای مشترک و فرماندهیِ ارتشها همیشه محاسباتی را در چهارچوب جنگهای مختلف دارند و در عمل، برخی اتفاقات دیگر میافتد، اساسا در مسائل نظامی، مسبوق به سابقه است. مثلا در جریان جنگ جهانی اول برنامه آلمان این بود که طی ۱۵ روز کلا نسخه فرانسه را بپیچد و حتی در آن زمان امپراطور آلمان به سربازان این کشور نوید این را میدهد که خیلی زود (ظرف چند ده روز) به خانه بازخواهند گشت. این در حالی است که عملا پس از این موضع گیری، جنگی ۵، ۶ ساله رخ میدهد که هیچکس انتظار آن را نداشت. از این رو در تاریخ روابط بین الملل کاملا طبیعی است که همواره یک برنامه روی کاغذ داشته ایم و درکنار آن، اتفاقات میدانی را شاهد بوده ایم که در نوع خود بسیاری از معادلات را تغییر داده اند. از این منظر، من هنوز شرایطِ جنگ فرسایشی را در قالب جنگ اوکراین نمیبینم و عملا شاهدیم که دو طرف صرفا در مواضع خود به صورت ثابت و بدون هرگونه پیشروی هم قرار نگرفته اند. بلکه فعال هستند و در حال تحرکاتِ نظامی قابل توجهی میباشند.
سناریوهای محتمل در قالب جنگ اوکراین را چگونه میبینید؟ سرنوشت این جنگ در نهایت چه خواهد شد؟
به نظر من سه سناریویِ عمده را میتوان برای پایان جنگ اوکراین در نظر گرفت. بدترین سناریو این است که روسیه و ناتو در یک تقابلِ رو در رو با یکدیگر قرار گیرند که این بدون تردید آغازِ "جنگ جهانی سوم" خواهد بود. در این راستا، دو طرف و دو بلوک آنقدر با یکدیگر خواهند جنگید که هیچ پیروزی را در پایان شاهد نباشیم. در قالب همین سناریو احتمالا شاهد خواهیم بود که آتشِ جنگ به ورای مرزهای اوکراین کشیده خواهد شد. به طور کلی در قالب این سناریو، ما شاهد بدترین اتفاقات و تحولات خواهیم بود. سناریوی دوم، پیروزی روسیه است که در قالب آن شاهد خواهیم بود که کیِف سقوط کند و یا به محاصره کاملِ روسها در بیاید. در هر حالت، برنده ماجرا روسیه خواهد بود. اتفاقا من فکر میکنم که از این جهت که روسیه تمرکز خود را روی نیروی زمینی خود گذاشته (در قالب جنگ اوکراین) و قوای روس با تکیه بر نیروی زمینی خود و ابزارهایی نظیر تانک و توپ در حال حرکت روی زمین هستند (مسالهای که در مقایسه با حملات صِرف هوایی به شدت زمانبر است)، عملا نشان از آن دارد که روسیه سعی دارد تا متر به متر و قدم به قدم اوکراین را فتح کند و عملا به دنبال استقرار کامل در خاک اوکراین است. درست به همین دلیل است که شاهدیم روسها خیلی کُند حرکت و پیشروی میکنند. با این حال، اگر این اتفاق بیفتد یعنی کیِف سقوط کند و بخشهای شرقی اوکراین نیز به تصرف روسیه در بیاید، این قطعا پیروزی روسها خواهد بود و پس از این مساله، روسیه با دست برتر شروع به مذاکره میکند و سه شرط اصلی خواهد داشت: اولا خواستار این میشود که الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه از سوی دولت اوکراین پذیرفته شده و به رسمیت شناخته شود. دوم استقلال جمهوریهای "دونتسک" و "لوهانسک" به رسمیت شناخته شود؛ و در نهایت، دولت اوکراین حالت "بی طرفی" را در مسائل مرتبط با روسیه و ناتو و غرب اتخاذ کند. البته که از ابتدای آغاز جنگ اوکراین نیز روسها تاکیدات زیادی بر این شروط داشته اند.
در این چهارچوب، تا حد زیادی منطقِ وضع تحریمهای خارجی علیه روسیه نیز تضعیف خواهد شد، زیرا اساسا دولت اوکراین شروط روسیه را پذیرفته و دیگر، دلایل و محرکهایی جهت تداوم در پیش گرفتنِ سیاست تحریمی علیه روسیه وجود ندارد. سناریوی سوم که حالتِ بینابینی است این خواهد بود که محاصره کیِف یا فرسایشی شود و یا اساسا محقق نشود. در این راستا، اگر در شش ماه آینده برگردیم و بینیم که این سناریو محقق شده، این مساله عملا به معنای شکست نسبی و یا موفقیت نسبی روسها است. در قالب این سناریو، روسها نَه در معادله اوکراین پیروز شده اند و نَه شکست خورده اند. در قالب این سناریو، روسها مناطق شرقی اوکراین را تصرف کردهاند، اما در مورد اهداف خود راجع به کیِف شکست خوردهاند. در این شرایط، ما شاهد ایجاد یک وضعیت پیچیده در قالب جنگ اوکراین خواهیم بود و بدون تردید روسیه، دست بالایی را در قالب مذاکرات احتمالی مرتبط با جنگ نخواهد داشت.