وقتی مرد معتاد پس از مصرف مواد شروع به خاطرهگویی کرد و از راز مرگ دختری گفت که ۲۱ سال پیش در ارتفاعات فیروزکوه به قتل رسیده بود، پلیس وارد ماجرا شد و اسرار این جنایت قدیمی را فاش کرد.
به گزارش همشهری، حدود ۹ روز پیش بود که مأموران پلیس شهرستان فیروزکوه در جریان ماجرایی عجیب قرار گرفتند. مردی حدودا ۴۵ ساله که به موادمخدر اعتیاد داشت.
وقتی با تعدادی از دوستانش در حال مصرف مواد بود خاطرهای تعریف کرده و مدعی شده بود که ۲۱ سال پیش عاشق دختری ۱۹ ساله بوده، اما جواب رد شنیده و در نهایت این دختر را از بالای کوه به پایین پرت کرده و به قتل رسانده است. در همه این سالها نیز خانواده دختر تصور میکنند که دخترشان دچار حادثه شده و جان باخته است.
بهدنبال این ماجرا تیمی از مأموران به دستور سرهنگ حسن شاکری، رئیس پلیس فیروزکوه مأمور شدند تا اسرار خاطره عجیب مرد معتاد را فاش کنند.
آنها در جریان تحقیقات این مرد را شناسایی و دستگیر کردند، اما وی مدعی شد خاطرهای که گفته تخیلاتش بوده و حقیقت ندارد. با این حال مأموران دست از کار نکشیدند و به بررسی پروندههای قدیمی پرداختند، اما هیچ شکایتی در ۲۱ سال پیش در رابطه با این ماجرا ثبت نشده بود.
آنها این بار راهی روستاهای اطراف فیروزکوه شدند و به پرس و جو از اهالی و ریشسفیدان پرداختند تا اینکه نخستین سرنخها بهدست آمد.
بررسیها نشان میداد که در اردیبهشت سال ۷۹، دختر ۱۹ سالهای از اهالی یکی از روستاها زمانی که برای چیدن قارچ و سبزی کوهی به ارتفاعات رفته بود، از بلندی سقوط کرده و جانش را ازدست داده بود و خانوادهاش در همه این سالها تصور میکردند که مرگ او یک حادثه بوده و وی بهدلیل بیاحتیاطی سقوط کرده و جان باخته است.
تحقیقات پلیس همچنان ادامه داشت و مأموران وقتی پی بردند که مرد معتاد دستگیر شده در آن سالها خواستگار دختر ۱۹ ساله بوده، اما بهدلیل شنیدن جواب رد با او و خانوادهاش دچار اختلاف شده بیشتر به او مشکوک شدند و به تحقیق از وی ادامه دادند تا اینکه در نهایت او لب به اعتراف گشود و پس از ۲۱ سال به قتل دختر جوان اعتراف کرد.
متهم گفت: در آن سالها حدودا ۲۴ ساله و عاشق دختری ۱۹ ساله شدم. قصد داشتم با او ازدواج کنم و به خواستگاری وی رفتیم، اما جواب رد شنیدم. وقتی دیدم اصرارم برای ازدواج با این دختر بیفایده است.
از او و خانوادهاش کینه به دل گرفتم تا اینکه بعدازظهر یکی از روزهای اردیبهشت ۷۹ که به ارتفاعات رفته بودم، آن دختر را دیدم که در حال چیدن قارچ و سبزی کوهی بود.
سراغش رفتم و دوباره بحث ازدواج را پیش کشیدم، اما او گفت که حاضر به ازدواج با من نیست و من که عصبانی شده بودم با وی درگیر شدم و او را هلدادم که وی از بالای کوه به پایین پرت شد.
من که ترسیده بودم فرار کردم تا اینکه متوجه شدم در روستا خبر گمشدن دختر ۱۹ ساله پیچیده و اهالی بهدنبال او هستند. برای همین به گروه جستوجو پیوستم تا اینکه ۲۴ ساعت بعد جسد دختر را که بهدلیل سقوط از کوه جان باخته بود، پیدا کردیم.
در همه این سالها حقیقت را مخفی کردم و خانوادهاش تصور میکردند که دخترشان دچار حادثه شده تا اینکه چند روز پیش وقتی شروع به خاطرهگویی در جمع دوستانم کردم، رازم فاش شد.
بهگفته سرهنگ شاکری، خوشبختانه با تلاش مأموران آگاهی فیروزکوه اسرار این جنایت قدیمی فاش شد. با شکایت خانواده دختر، پرونده متهم در اختیار مرجع قضایی قرار گرفته است.