مهدی زارع؛ در هجدهمین سالروز زلزله بم، یکی از مدیران امداد و نجات در تهران، در مصاحبهای نکاتی را در مورد زلزله تهران به نحوی مطرح کرد که برخی مخاطبان تصور کردهاند که نکند خبری هست که مدیران از زلزله تهران دارند و دیگران ندارند و بر همان اساس نکاتی را به شکل مبهم رسانهای میکنند. ولی اساسا مساله زلزله تهران از دید نگارنده چیست؟ آیا خبری هست؟
هر گاه خبری از زلزلهای هرچند کوچک در پیرامون تهران منتشر شود، سوال میشود که آیا زلزله مهمی در راه است؟ آیا این زلزله کوچک پیشلرزه نبود؟ اگر ما با مجموعهای از زمین لرزهها به صورت خوشهای در یک بازه زمانی اندک مواجه باشیم و تعداد زیادی زمین لرزه روی یک گسل خاص رخ دهند، میتوان این طور تحلیل کرد که این زمین لرزهها نشانههای پیشلرزهای هستند.
با توجه به اینکه گزارش جدیدی طی روزهای اخیر از وقوع زلزلههای متعدد و کوچک نرسیده نمیتوان الزاما رخداد یک زلزله کوچک تهران را به عنوان یک پیشلرزه در نظر گرفت، ضمن اینکه مثلا در شرق تهران یعنی در مناطق بومهن، پردیس، لواسانات و… میزان وقوع زلزلههای گزارش شده در سالهای گذشته بیشتر از غرب تهران بوده و میتوان گفت شرق تهران لرزهخیزتر از غرب تهران است. در شرق تهران هم قطعه شرقی گسل مشا و هم بخشی از گسل پردیس قرار گرفته است.
تابستان همین امسال شاهد وقوع زلزلهای با بزرگای بیش از ۴ در منطقه پردیس بودیم. به منظور پیشبینی زلزله، در پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله مرکز ملی پیشبینی زلزله بعد از زلزله ۱۳۸۲ بم راهاندازی شد که متاسفانه در سالهای اخیر کار آن متوقف شده است.
شناسایی خطرهای احتمالی در بازههای کوتاهمدت و تغییرات سطح این خطرها از کارهای مهمی است که با تداوم حرکت و بازگشایی و تقویت مراکزی از این دست باید در دستور قرار گیرد و وقفه پیش آمده در سالهای اخیر در کار مرکز ملی پیشبینی زلزله پژوهشگاه نیز با بازگشایی سریع و شتاب و تمرکز بیشتر روی کار علمی و آکادمیک «پیشبینی زلزله» به سرعت جبران شود. این مرکز با نگاهی چند رشتهای موضوع پیشبینی حالات بحرانی را مورد بررسی قرار میداد.
البته کارهای این مرکز، در قالب برنامههای پژوهشی نگارنده و همکاران همچنان و در حد توان دنبال میشود. پیشبینی زلزله محصول فعالیتهایی در تخصص زلزلهشناسی است و هدف از آن پیش آگاهی و اطلاعرسانی از مکان، بزرگا و زمان (به صورت دقیق یا به احتمال) رخداد زلزله در آینده همچنین پیشیابی احتمال رخداد خطر زلزله در بازههای زمانی کوتاهمدت است.
در پی زلزله بم که رخداد پیشلرزهها موجب پیش آگاهی مردم بود، ولی مسوولان محلی و همچنین مقامات کشور امکان برآورد رخداد زلزلهای مهم و اطلاعرسانی را نداشتند و حتی نمیتوانستند تایید کنند که لرزشهای حاصله در واقع زلزلههایی هستند که در همان پهنه گسله در حال رخداد است و سپس وقوع زلزله بزرگ بم که با حدود ۳۰ هزار کشته همراه بود، فشار زیادی از سوی مردم بم به مسوولان برای کار در زمینه پیشبینی زلزله وارد آمد و همین موضوع انگیزه مهمی برای پرداختن به امر پیشبینی زلزله و الزام موسسات پژوهشی و دانشگاه به راهاندازی واحدهای مربوط به پیشبینی زلزله و سرمایهگذاری در این موضوع شد.
طراحی و راهاندازی سامانههای هشدار سریع زلزله نیز مهم است، طراحی چنین سامانهای برای شهر تهران از سوی نسل جدید زلزلهشناسان و متخصصان ایرانی انجام شده، ولی هنوز بعد از ۱۲ سال این برنامه عملیاتی نشده است.
تهران در برآوردهای مختلف جهانی در رده شش کلانشهر مهم جهان که در معرض ریسک بالای زلزله است، قرار دارد (در کنار توکیو، استانبول، لسآنجلس، اوزاکا و جاکارتا) به نحوی که هر رخداد زمین لرزه در این کلانشهرها عملا به یک فاجعه در سطح بینالمللی تبدیل میشود. در اینکه تهران شهری زلزلهخیز است که حتما زلزله مهم و مخرب در محدوده یا نزدیکی آن رخ خواهد داد هیچ شکی وجود ندارد، کافی است سابقه تاریخی لرزهخیزی تهران (ری) بررسی شود.
اولین زلزله تاریخی در محدوده تهران (ری) هزار و ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح رخ داده است. توقف رشد جمعیت تهران، مهاجرت معکوس از تهران و حتی تغییر پایتخت، چنانچه در دستور کار دولت قرار گیرد، موجب میشود تا از جذابیت تهران به عنوان مرکزیت سیاسی و اداری کاسته شود تا بتوان برای همین تهران موجود، جهت کاهش ریسک چارهجویی کرد. اینکه گفته شود که تمام ایران به یکسان لرزهخیز است نیز غلط است.
در نواحی مرکزی ایران مناطقی وجود دارد که لرزهخیزی و خطر زلزله در آنها کمتر است و با لحاظ کردن سایر پارامترها میتوان برای مکانیابی پایتخت جدید با در نظر گرفتن پارامتر خطر و ریسک زلزله کمتر اقدام شود. پس از زمین لرزه ملارد در سال ۱۳۹۶، نگارنده طی یادداشتی به رییسجمهور وقت، آقای دکتر روحانی، ضرورت این موارد را یادآوری کرد.
درخواست برای انجام چنین برنامهای در چهارسال قبل، بهرغم دستور پیگیری از سوی رییسجمهور در مراحل اداری و با نگاه رقابتی سازمانهای مختلف و البته با دلیل یا بهانه کمبود بودجه پیگیری نشد، امید است اکنون چنین کاری به صورت جدی دنبال شود.
بخشی از برنامه کاری پیشنهادی نگارنده عبارت بود از: تشکیل کمیته عالی پایش لرزهای و مخاطرات، تشکیل رصدخانه ملی زلزله و سوانح طبیعی در ایران، ارتقای کیفی نحوه مدیریت بحران در ایران و ایجاد کانون بینالمللی حمایت از نوآوری در زمینه کاهش ریسک زلزله و سوانح که در چهارسال قبل و امروز بوده و هست.