فرارو- نوار مناقصه هشتمین فیلم جورج کلونی در مقام کارگردان است و دقیقا در نقطۀ مقابل فیلم هفتم او قرار دارد. «آسمان نیمهشب» یک فیلم علمیتخیلی بزرگ و سرد بود و «کافۀ پر مهر» که بر اساس کتاب خاطرات روزنامهنگاری به اسم مورینگر ساخته شده، داستانی گرم و صمیمی دربارۀ رسیدن به بلوغ است. این فیلمی است دربارۀ مسائل پدر و فرزندی و پر است از چیزهایی که معمولا نقاط عطف زندگی محسوب میشوند (مثل اولین حضور در کافه یا مصاحبههای کاری). این فیلم تکاندهنده نیست، اما بازیهای خوبی دارد و در کل نوید این را میدهد که فیلمهای امروزی هم میتوانند خیلی انسانی باشند.
به گزارش فرارو؛ داستان از سال ۱۹۷۳ آغاز میشود؛ زمانی که جی آر ۹ ساله (با بازی دانیل رانیری) توسط مادرش دوروتی (با بازی درخشان لیلی ریب) به خانۀ شلوغ و پرجمعیت پدرش (کریستوفر لوید) برگردانده میشود. جی آر خیلی زود زیر بال و پر عمویش چارلی جا میگیرد که برادرزادهاش را به خواندن تشویق میکند و «دانستنیهای مردانه» را به پسرک یاد میدهد (خلاصۀ این دانستنیها این است که «به حرف مادرت گوش کن»). جورج کلونی این خانه را با نوری احساسبرانگیز پر کرده و صحنههای مختلفی از زندگی پر شور خانوادگی را به تصویر کشیده است. همۀ اینها به اضافۀ چیزهایی که دربارۀ پدر جی آر نشان داده میشود گرم و صمیمانه هستند، اما وزن و اهمیت کافی برای فیلم ایجاد نمیکنند.
این کموزنی و سبکی فیلم وقتی هم که جی آر بزرگ میشود (با بازی تای شریدان) و به دانشگاه ییل میرود تا حقوق بخواند چندان تغییری نمیکند. در اینجا فیلم بر رابطۀ ناپختۀ جی آر با سیدنی (بریانا میدلتون) متمرکز میشود. سیدنی دانشآموز ممتازی است که جی آر را دوست دارد، اما اهل متعهد بودن نیست. حتی وقتی جی آر شغلی در نیویورک تایمز پیدا میکند و به رویای نویسندگیاش نزدیکتر میشود، باز هم تعهدی شکل نمیگیرد. از این جهت «کافۀ پر مهر» تا حدی شبیه «آسمان نیمهشب» است. هر دو فیلم درگیر بیوزنی و نداشتن یک اصالت دراماتیک هستند.
نکتۀ درخشان فیلم بازیهای آن است. رانیری در نقش کودکی جی آر واقعا یک پدیده است و شریدان هم به جوانی جی آر حالتی دوستداشتنی بخشیده است. اما ستارۀ بی چون و چرای فیلم بن افلک است. او چه در حال مشاجره با روانشناس مدرسۀ جی آر باشد و چه در حال نصیحت کردن، کاملا شبیه به انسانی روشنفکر و بامطالعه به نظر میرسد که از دانستنیهای خودش برای به دست آوردن یک زندگی بهتر استفاده نکرده.
افلک در این نقش جذابیت و بیزاری از زندگی را در هم آمیخته است. کاملا معلوم است که کلونی در این فیلم عمیقا با شخصیتها درگیر شده و این نکتۀ مثبتی برای فیلم بوده است. او به شخصیتهای فیلمش نزدیک شده و این باعث میشود که بیننده هم به آنها نزدیک شود. فقط افسوس که او نتوانسته این صمیمیت و گرما را به چیزی منسجمتر و چالشبرانگیزتر تبدیل کند.
خلاصه اینکه این فیلم از وزن و اهمیت و اصالت دراماتیک برخوردار نیست، اما گرما و محبت و بازیهای خوب در آن زیاد است؛ خصوصا بازی بن افلک که شخصیت عموی مهربان را در ذهن بیننده ماندگار میکند.
- کارگردان: جورج کلونی (George Clooney).
- فیلمنامهنویس: ویلیام موناهان (William Monahan)، بر اساس رمانی از جی آر مورینگر (J.R. Moehringer).
- بازیگران: بن افلک (Ben Affleck)، تای شریدان (Tye Sheridan)، دانیل رانیری (Daniel Ranieri)، لیلی ریب (Lily Rabe) و دیگران.
- امتیاز: ۶.۴/۱۰