ماجرا از آنجا آغاز شد که فرزانه ترکان، عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی، در گفتوگویی با خبرگزاری «برنا» خبر از استعفای خود از ادامه عضویت در این حزب داد و بیان کرد تعدادی از بزرگان حزب هم استعفا دادهاند. او گفته بود: «من به دلیل زاویهای که با برخی سیاستهای حزب کارگزاران، خصوصا در انتخابات اخیر پیدا کردم از عضویت در حزب کارگزاران استعفا دادم. چند نفر از افراد صاحبرأی و بزرگان حزب هم علاوه بر من از عضویت در حزب کارگزاران استعفا دادند». ترکان همچنین گفت یدالله طاهرنژاد نیز از ادامه عضویت در حزب استعفا داده است.
همان زمان محمد عطریانفر، رئیس کنگره حزب کارگزاران و از اعضای شورای مرکزی این حزب، به «شرق» گفت این سخنان را تکذیب میکنم و هیچکس بهجز خود ترکان از کارگزاران استعفا نداده و یدالله طاهرنژاد هم از شورای مرکزی استعفا داده است نه از حزب.
او درباره وجود یا نبود اختلاف در میان اعضای کارگزاران نیز گفته بود: «حتما اختلافات درون احزاب طبیعی است و این تفاوتها در اندیشه و فهم سیاسی، خصصیه ذاتی کارکرد حزبی است و هیچکس نباید انتظاری غیر از این داشته باشد. همه اعضا هیچگاه مانند هم فکر نمیکنند. حتی اگر آنهایی که در اقلیت حضور دارند به دلیل تأمیننشدن خواستهشان از حزب کنار بروند، باز هم ممکن است در موضوع دیگری میان همان اکثریتی که پیشتر در موضوعی موافق بودند، در بحثی دیگر اختلاف به وجود آید؛ بنابراین انتظار فقدان اختلاف نظر در میان اعضای یک حزب سالبه به انتفاء موضوع است. اصلا کارکرد حزب و توفیقات کار جمعی با وجود اختلافات پیش میرود و حزب ایجاد میشود تا برای تصمیمگیری، اختلافها کم شود. اگر همه نیروهای سیاسی اختلافنظرها را به رسمیت بشناسند و همگان تن به رأی اکثریت دهند، حتما و هیچگاه اختلافات مشکلساز نخواهند بود، بلکه پیشبرنده و باعث تصمیمسازیهای مؤثر خواهد شد و منطق حیات سیاسی حکم میکند که درپی هر اختلافی، نتیجه واحد مبتنی بر رأی اکثریت حادث میشود».
علیمحمد نمازی، یکی دیگر از اعضای کارگزاران نیز در آن مقطع در گفتگو با «ایرنا» ضمن رد برخی خبرها درباره استعفای جمعی شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: «در حزب اختلافی در این سطح وجود ندارد و جلسات شورای مرکزی هر دو هفته برگزار میشود و در این جلسات مسائل مختلف کشور و حزب مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد». او کنارهگیری خود را هم از این تشکل سیاسی تکذیب کرد.
چندی از این خبرها نگذشته بود که شائبه استعفای یکی از مهمترین اعضای کارگزاران، یعنی سیدحسین مرعشی، به گوش رسید. مرعشی بهسرعت خبر استعفایش را تکذیب کرد، اما بازهم به نوعی نیمی از خبر درست بود و نیمی از آن نه؛ به این معنی که گویا او نیز مانند طاهرنژاد از عضویت در حزب استعفا نداده بلکه استعفایش ناظر بهر ادامه عضویت در شورای مرکزی بوده است.
حالا بازهم عطریانفر درباره استعفای مرعشی و طاهرنژاد به «برنا» گفته است: «آنها هیچگاه از عضویت حزب انصراف ندادهاند؛ آنها قصد دارند جای خود را در شورای مرکزی به جوانترها واگذار کنند. تدبیر احتمالی آنها متکی به شرایط جدیدی است که حزب تصمیم گرفته پوستاندازی کند. رئیس کمیته سیاسی، رئیس شورای مرکزی و دبیرکل در این پروسه باید مجددا انتخاب شوند؛ در چنین وضعیتی این رفتوشدها بین اعضا بهصورت طبیعی رخ میدهد و اصلا موضوعی نیست که منشأ اختلاف سیاسی و حتی سلیقهای باشد. علاوه بر این، آقایان مرعشی و طاهرنژاد از شخصیتهای موجه، مؤثر و سابقهدار و در واقع تکیهگاه بسیاری از نیروهای جوان حزب هستند و علاقهمندی آنها این است که نیروهای جوانتر بیایند و مناصب حقوقی حزب را عهدهدار شوند و یک امر طبیعی است؛ اصلا دلالت بر هیچ اختلاف سلیقه سیاسی نیست».
او درباره اظهارات ترکان نیز گفته است: «حواشیای که اخیرا در رسانهها مطرح شده ناشی از دو اتفاق است؛ اول اینکه یکی از اعضای محترم حزب کارگزاران (ترکان) بنا بر تشخیص فردی به این جمعبندی رسیدهاند که فعالیت حزبی خود را متوقف کنند و بهجای اینکه برای تحقق منطقی این تدبیر و تصمیم سیاسی با آرامش و بدون سروصدا استعفا بدهند و حزب هم انصراف ایشان را در دستور کار کنگره قرار بدهد و با استعفای او موافقت یا مخالفت کند، همچنین قبل از آنکه استعفانامهای را به مسئولان حقوقی حزب رسما تقدیم کنند، با رسانهها صحبت کردند و در خلال فرمایشات خود علاوه بر اعلام انصراف از ادامه همکاری سیاسی با حزب، افراد دیگری را هم با نسبت ناروایی با خود شباهتسازی و اعلام کردند آنها از حزب فاصله گرفتند...
آنچه در حق دیگران گفتهاند واقعیت خارجی ندارد و از افرادی که نام بردند که آنها از حزب اعلام انصراف و عدم همکاری کردند، خلاف واقع و نوعی دخالت نارواست. اگر حتی این افترا واقعیت هم میداشت خود افراد بیشتر محق به اعلام آن بودن. اقدام این همفکر عزیز ما، سرکار خانم دکتر ترکان، خلاف واقع و خلاف رسم جوانمردی سیاسی در فعالیت حزبی بوده است...
یک گلایه جدی هم به وزارت کشور دارم و آن هم این است که تا این لحظه هنوز وزارت کشور مأموریت قانونی خود را انجام نداده. وزارت کشور مکلف است اسامی منتخبان جدید شورای مرکزی حزب را تأیید و ابلاغ کند که تا این لحظه متأسفانه وزارت کشور و کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و دبیرخانه آن که در اداره کل سیاسی مستقر است، وظیفه قانونی خود را بهرغم پیگیریهایی که حزب داشته، انجام نداده است».
حالا با این اوصاف، مشخص نیست چرا برخی رسانهها از وجود تشتت در حزب کارگزاران سازندگی سخن میگویند و این در حالی است که بر اساس سخنان خود اعضای کارگزاران آنچه در حال رخدادن است، نوعی جوانگرایی حزبی است و گویا مرعشی نیز بر همین اساس تمایل به ادامه عضویت در شورای مرکزی ندارد. اما به هر روی به دلیل آنکه حسین مرعشی در تمام این سالها یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای کارگزاران و بلکه یکی از نیروهای تعیینکننده در جبهه اصلاحات بوده است، کناررفتن او از شورای مرکزی کارگزاران میتواند زمینه دوری از تصمیمسازی در این حزب را فراهم کند.
برای دریافت پاسخ این ابهام بازهم با محمد عطریانفر تماس گرفتیم تا سخنانی تکمیلی از او داشته باشیم و از او پرسیدیم که اولا استعفای مرعشی از شورای مرکزی حزب، جایگاه سخنگویی او در کارگزاران را تحتالشعاع قرار میدهد و ثانیا آیا استعفای او ازسوی حزب پذیرفته میشود یا خیر؟ که او پاسخ داد: «من درباره این موضوع نکاتی را در مصاحبهای گفتهام و حالا در اینجا چند نکته را بر آن سخنان اضافه میکنم. در پاسخ به سؤال اول شما میگویم که بههیچوجه استعفای آقای مرعشی تأثیری بر جایگاه او بهعنوان سخنگوی حزب ندارد و کماکان او سخنگوی حزب کارگزاران است. نکته دیگر آنکه استعفای آقای مرعشی باید در کنگره عمومی کارگزاران مورد بررسی قرار گیرد که من اطمینان میدهم ما در کنگره زیر بار استعفای او نمیرویم و اجازه نمیدهیم او از شورای مرکزی جدا شود.
آقای مرعشی از ادامه کار در شورای مرکزی استعفا داده است تا جوانترها بالا بیایند، اما ما نمیتوانیم به این سادگی از تجربه و تأثیرگذاری او عبور کنیم. آقای مرعشی یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای کارگزاران است و حضور او در شورای مرکزی لازم و ضروری است. این حواشی اخیر هم که یکی از اعضا به وجود آورد، واقعا درست نبود و دامنزدن مدام او به این بحثها واقعا زیبنده نبود».
جوانان از شماها انتظار دارند