اسراییل می گوید اماده اقدام نظامی علیه ایران است. ادعای تازه تلاویو در مورد حمله ایران به کشتی مرسر، باعث شده تا برخی کشورهای غربی هم همصدا با تلاویو تهران را متهم به برهم زدن نظم بین المللی کنند.
به گزارش خبرآنلاین، در این میان در شرایطی که دولت سیزدهم می رفت تا خود را آماده ادامه گفتگوها در وین کند، ناگهان فشارهای خارجی بر ایران گسترش چشمگیری یافت و حتی تبدیل به تهدید های نظامی شد. در چنین شرایطی رفتار دولت ابراهیم رییسی در زمینه دیپلماسی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
با نوذر شفیعی کارشناس امور بین الملل استاد دانشگاه و نماینده اسبق مجلس در کمیسیون سیاست خارجی در این باره به گفتگو نشسته ایم.
مشروح این گفتگو را بخوانید؛
با توجه به فشارهایی که از سوی اسرائیل بر ایران وارد شده و اتهاماتی که زده میشود و تهدید به عملیات نظامی علیه کشورمان، دولت جدید با برجام چه خواهد کرد؟
همه این فشارها ادامه خواهد داشت و احتمالا اسراییلی ها سعی خواهند کرد تا به بهانه های مختلف مانع اجرای برجام شوند. یکی از مهم ترین شیوه های آنها برای اینکه بخواهند این کار را بکنند، متشنج کردن روابط ایران با دیگر کشورهاست. در واقع آنها ایران را وادار به انجام کارهایی می کنند که از دید کشورهای اروپایی و امریکا می تواند تهدیدی علیه امنیت بین الملل باشد یا حداقل اینطور ادعا خواهند کرد که تهران دست به چنین اقداماتی زده است.
وقتی وضعیت اینطور پیش برود طبیعتا کشورهای غربی برای حل مسائل با ایران علاقه خود را از دست می دهند. در این چارچوب قطعا برجام هم اساسا دچار مشکل می شود و شاید فکر کردن درباره توافق هسته ای برای دولت تازه ایران کار ساده ای نباشد.
با این حال اقای رییسی می گوید که می خواهد بحث احیای برجام را پیگیری کند. این که تیم وزارت خارجه در شرایطی که تهدید نظامی صورت گرفته باز هم بخواهند ادامه دهند یا نه را باید منتظر بمانیم و ببینیم که چه تصمیمی اتخاذ خواهند کرد.
چرا به یکباره صهیونیست ها و کشورهای غربی دست به فضاسازی علیه ایران زدند؟ آیا این با تغییر قدرت در تهران در ارتباط است؟
مشکلاتی که در روابط ایران و رژیم صهیونیستی وجود دارد پیشینهای چهل و دوساله یعنی از زمان انقلاب دارد. در این شرایط برخی از اقداماتی که انجام میشود مصادف با شرایط زمانی خاصی میشود که اختلافات را تشدید میکند. به عبارت دیگر میگوییم بحرانهایی که در طی یک منازعه ممتد اتفاق میافتد.
یعنی بین تهران و تلاویو منازعه ممتدی جریان دارد که در این بین گاهی بحرانهای تازه ایجاد میشود که پیامدش بسیار خطرناک است. بنابراین آنچه که در روابط ایران و اسراییل اتفاق افتاده، پیش از این هم بوده اما حالا چون در زمان جابه جایی قدرت در ایران اتفاق افتاده، بازتاب بیشتری داشته است.
راه حل رئیسی برای احیای برجام و برداشته شدن تحریمها در شرایطی که فشارها بر ایران در حال افزایش است، چه ویژگیهایی میتواند داشته باشد؟
بدترین زمان در یک مذاکره این است که فشار بر روی شما زیاد باشید و شما تحت فشار ناچار باشید به خواستههای دیگران تن بدهید. یعنی در واقع اگر فشار بر اثر ادعاهای رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کند و ایران بخواهد کمترین انعطافی در مواضعش راجع به پذیرش شرایط غربیها انجام دهد، آنها فشارها را بیشتر و امتیازگیری را هم افزایش میدهند.
بنابراین در سیاست خارجی موقعشناسی خیلی اهمیت دارد. ما باید کارهایی را در زمانی انجام بدهیم که ابتکار عمل داریم و در زمانی که در موضع انفعالی داریم نباید یک سری از کارها را انجام دهیم. الان اگر فشار بر ما سنگین باشد و ما بخواهیم در مواضعمان انعطاف نشان بدهیم امتیازات بیشتری مجبور هستیم که بدهیم. بدترین حالت هم این است که ما در این شرایط و تحت فشارهایی که از همه طرف به ما وارد میشود، مجبور باشیم در مواضعمان تغییرات ایجاد کنیم.
اقای رییسی یا باید بر اساس ابتکار عملهای مختلف این شرایط بحرانی را از سر بگذراند و کمی فضا را تلطیف کند و بعد بحث برجام شروع شود یا در شرایط فعلی دشوار است که کاری پیش برود. اگر قرار است که رییس دولت سیزدهم همانطور که اعلام کرده بخواهد به برجام برگردد و فشارها را از سر بر دارد باید به گونهای این فشارهای فعلی را بگذرانیم.
ایا موضوعات ادعا شده از سوی تلآویو به منظور فشار بر ایران برای رفتن بر پای میز مذاکره در وین است یا تدابیری است که دولت بنت اندیشیده تا راه هرگونه گفتگو را ببندد؟
به نظر من هر دو میتواند برای اسراییل سودمند باشد. اگر فشار وارد کند و ایران امتیازاتی دهد هم برای غرب و هم اسراییل سودمند است. اگر هم بتواند شرایطی را ایجاد کند که ایران به برجام بر نگردد و پای میز مذاکره نرود یا غربیها مواضع خودشان را در احیای برجام تغییر دهند، باز هم تلاویو از وضعیت ایجاد شده سود خواهد برد. چون اختلال ایجاد شود، به نفع اسراییل است که ارادهاش بر شکل نگرفتن برجام است. این تلاشهای آنها هدف دار است و در هر دو صورت به نفع تلاویو خواهد بود.
با توجه به موضع گیریهای آقای رئیسی و چهرههایی که احتمالا به وزارت خارجه خواهند رفت چه سیاست خارجی را میتوان در چهار سال پیش رو برای ایران متصور شد؟
مهمترین کار ابتکار همسایگی است که باید دولت اقای رییسی به دنبال بهبود روابط دولت خود با کشورهای همسایه باشد. در میان این کشورها رابطه با عربستان سعودی از اهمیت زیادی برخوردار است. سیاست خارجی متوازن هم هست که نه باید نگاه کاملا به شرق باشد و نه کامل به غرب. بلکه با توجه به ظرفیتها و تناسب یک سیاست خارجی را در پیش بگیرد.
سومین کار یک سیاست پارا دیپلماسی است. دیپلماسی موازی. دولتها بنا به دلایل مختلف نمیتوانند از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند و بنابراین به استانهای مرزی این اجازه را میدهند که وارد تعاملاتی شوند. ما میتوانیم این استانها را به کشورهای همسایه که امادگیاش را دارند متصل کنیم تا آنها بتوانند از ظرفیت سایر کشورهای استفاده کنند.
برنامه چهارم استفاده از ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور است. میتوان از آنها در حوزه سرمایهگذاری و… استفاده کرد و این تیم وزارت خارجه است که میتواند چنین وظیفهای را به عهده بگیرد.