ديروز، 4 مرداد 1400، در وبسايت سازمان هواشناسي، دماي روز اهواز، 52 درجه بود. رامهرمز، 51 درجه، شادگان 48 درجه، آبادان، 51 درجه، گتوند، 50 درجه و... اين درجههاي لعنتي، حداقل تا 6 ماه بعد، پايين بيا نيستند، اين شدت داغي را هم با شرجي 85درصد مجسم كنيد. انگار جلوي بازدم مخزن بخار ايستاده باشي، نميايستي، ميميري. بخار داغ، آدم ميكشد.
به گزارش اعتماد، مديركل هواشناسي استان خوزستان اعلام كرده كه شرجي و رطوبت، تا پايان اين هفته در جنوب استان ادامه دارد. گرماي بالاي 50 درجه هم از هفته قبل به جنوب خوزستان هجوم آورده بود؛ در همان روزهايي كه مردم، معترض بيآبي و عزادار تلف شدن دام و نخيلاتشان، كف خيابانها فرياد ميكشيدند كه شايد بعد از 8 سال، بعد از دو دهه، بعد از 4 دهه، اين روزهاي آخر فعاليت دولت «تدبير و اميد»، يك نفر؛ يكي از دولتيها، حين بستن چمدانهايش و آماده شدن براي عكسهاي خداحافظي، زمزمه مانندي از اين حجم فريادهاي ويرانگر را بشنود.
نماينده اهواز، ميگويد مشكلات آب خوزستان، آنقدر كهنه است كه نسل دهه چهارم بعد از انقلاب هم، ياد گرفتهاند حكايت تشنگي شهر و روستايشان را بابت رونمايي از استاني كه فقط روي كاغذ و در شعار، «نگين ايران» است براي هر تازه وارد تعريف كنند. وقتي ميشنوي كه از دهه 60، همان سالهاي بعد از جنگ كه باران توپ و خمپاره تمام شد و پشت بندش، هر چه زمين را كندند، به خاكِ تَر نميرسيدند، يعني 4 دهه قبل، تغييرات اقليمي، قرباني خود را انتخاب كرده بود. چشم بينا و ذهن آيندهنگر و تفكر دلسوز نياز بود كه براي مردمي كه مهمان ابدي اين تكه از خاك ايران بودند، از همان زمان، كاري بشود كه نشد. سالهاي بعدش هم نشد. مجتبي يوسفي؛ نماينده مردم اهواز، چند روز قبل، در برنامه تلويزيوني «چاپ اول» از ميلياردها تومان اعتبار تخصيص يافته و تصويب شده براي حل مشكل بيآبي خوزستان گفت كه همگي، سرنوشتي نامعلوم پيدا كردهاند در اين 20 سال.
ديروز هم، در شرح جزييات اين اعتبارات، براي خبرنگار «اعتماد» تعريف كرد كه: «سالهاي 1386 و 1387، بانك جهاني وامي براي اصلاح شبكه فاضلاب شيراز و اهواز به دولت ايران داد؛ 127 ميليون دلار براي فاضلاب شيراز، 152 ميليون دلار براي فاضلاب اهواز. شبكه فاضلاب شيراز با اين رقم اصلاح شد ولي دولت هيچ وقت اعلام نكرد كه چه ميزان از وام ويژه اهواز را دريافت كرده و چه مقدار از وام دريافتي، براي اصلاح شبكه فاضلاب اهواز خرج شده. 15 فروردين سال 1396 (45 روز قبل از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم) دولت يازدهم 11 هزار ميليارد تومان (6 ميليارد دلار) براي حل مشكل تنش آبي 25 شهر و 1600 روستا و اصلاح شبكه فاضلاب 17 شهر خوزستان شامل حميديه، اهواز، بندر امام، آّبادان و خرمشهر و كارون تصويب كرد ولي تا همين امروز - 4 مرداد 1400 - از اين اعتبار هم فقط 20 درصد پرداخت شد در حالي كه چند شب قبل از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم، بيلبوردهايي در سطح شهر اهواز نصب كردند با اين شعار كه دولت يازدهم 11 هزار ميليارد تومان براي حل مشكل آب و فاضلاب استان اختصاص داده است.
بعد از مشكلاتي كه سال 1398 در شهر اهواز ايجاد شد و بعد از اينكه فاضلاب اهواز، 10 روز تا يك متر از ديوار خانههاي مردم را گل و بته كاشت، با موافقت رهبري، 100 ميليون يورو از صندوق توسعه ملي براي حل مشكل شبكه فاضلاب اهواز و كوت عبدالله برداشت شد و رييس سازمان برنامه و بودجه هم قول تخصيص 50 ميليارد تومان اعتبار داد. روزي كه ما به مجلس آمديم (خرداد 1399) از رقم برداشت شده از صندوق توسعه ملي، فقط 12 ميليون يورو پرداخت شده بود و حتي يك ريال از وعده 50 ميليارد توماني رييس سازمان برنامه و بودجه محقق نشده بود. امسال و در بودجه 1400، اعتبار اصلاح شبكه فاضلاب اهواز و كوت عبدالله را تا 1750 ميليارد تومان افزايش داديم و مقرر شد كه شبكه فاضلاب شهرهاي حميديه، ويس، ملاثاني و شيبان هم با همين رقم تخصيص، اصلاح شود. تا هفته گذشته، دولت حتي براي عقد قرارداد با پيمانكار هم هيچ اقدامي انجام نداد تا اينكه هفته قبل، قرارگاه خاتمالانبيا، به عنوان پيمانكار اصلاح شبكه فاضلاب اين شهرها معرفي شد مشروط به اينكه پيمانكار هم معادل 400 ميليارد تومان در اين قرارداد مشاركت داشته باشد.
بنابراين، براي اصلاح شبكه فاضلاب 5 شهر، 2150 ميليارد تومان اعتبار مصوب شده ولي نتيجه نهايي، به اقدامات دولت بازميگردد. دولت اگر مايل به اجراي اقدامات نباشد، شاهد وضعيت مشابه امروز خواهيم بود؛ به محض بارندگيها، سطح خيابانها و كوچههاي اهواز و آبادان و خرمشهر و بندر ماهشهر و بندر امام، دچار آب گرفتگي ميشود. دو سال قبل، مردم خوزستان گرفتار سيل بودند و امسال، گرفتار خشكسالي و تا امروز هم هيچ اقدام جدي براي حل اين مشكلات انجام نشده است.»
دو روز قبل، رييس اداره جهاد كشاورزي استان، يك تخمين نسبي از خسارت بيآبي امسال براي مردم خوزستان داشت؛ بيش از ۱۲ هزار و ۶۰۰ ميليارد تومان خسارت مالي شامل خشكيدن و سوختن ۳۲۰ هزار هكتار زمين كشاورزي، كاهش ۳۰۰ هزار تني توليد، تلف شدن ۱۱۵ راس دام سنگين و ۵۰۰ راس دام سبك.
رسوب مشكل بيآبي خوزستان، غير از گسترش خشكسالي در چهار گوشه كشور، يك دليل مشخص دارد. دليلي كه يوسفي در حرفهايش به آن اشاره ميكند: «اگر دولت نخواهد، هيچ طرح و برنامهاي را اجرا نميكند. اگر ميخواستند براي خوزستان كاري انجام دهند، در اين 8 سال انجام داده بودند، در اين 4 سال انجام داده بودند. تا هفته گذشته، قرار بود فقط معاون وزرا به استان خوزستان بيايند. وقتي اعتراضات شدت گرفت، معاون رييسجمهوري آمد.»
شهرداري تهران، شهر را با بيلبوردهاي جديدي تزيين كرده؛ پوسترهاي بزرگي با تصوير «پل كارون» و زير تصوير هم نوشته شده «خوزستان، هميشه جان ايران است.»
يك تازه وارد كه اين بيلبوردها را ببيند، فكر ميكند خوزستان، يك منطقه تازه كشف شده در ايران است كه به لطف دولت، به نقشه جغرافيايي كشور راه پيدا كرده؛ استاني كه در طول 8 سال جنگ، خط مقدم گلولهباران تحميلي و شهادتهاي داوطلبانه بود و هنوز، ساختمانهاي مخروبه به يادگار مانده از آن 8 سال خون و دفاع در آبادان و خرمشهر و دزفول، سرپناه خانوادههايي است كه پيش از روز 31 شهريور 1359، صاحب مكنت بودند و در زمان ترك اجباري و ناخواسته خانههايشان، حتي سيم يخچالهايشان را از پريز برق نكشيدند چون مطمئن بودند كه تا چند هفته ديگر، به خانه بازميگردند. به خانه هم بازگشتند. به خانهاي كه خانه نبود چون شهر هم، ديگر شهر نبود. هنوز تخريبچيهاي داوطلب و از جان گذشته، در زمينهاي خوزستان، مينهاي خنثي نشده از سالهاي جنگ پيدا ميكنند و هنوز، آسمان خرمشهر و آبادان و دزفول و اميديه و دشت آزادگان، بوي باروت ميدهد. خوزستان، در همه اين 4 دهه، تنها ماند و مظلوم. مظلوميت، نه به آيين است و نه به مسلك. مظلوميت، تحميل فراموش شدن است وقتي دغدغههاي مهمتر از كرامت هزاران انسان، روي ميز وزرا و معاونان و مديران ميآيد. سيدكريم حسيني؛ نماينده مردم اهواز، از مظلوميت ملت يك استان ميگويد در گفتوگوي كوتاهي كه با خبرنگار «اعتماد» دارد.
چند روز است كه در پايتخت، بيلبوردهايي با شعار «خوزستان، هميشه جان ايران است» نصب كردهاند. اين شعارها، براي مردم تشنه خوزستان، براي نخلهاي سوخته و زمينهاي خشكيده استان، چه فايدهاي دارد؟
«ما از همه هموطنان بابت ابراز احساسشان ممنونيم ولي مردم خوزستان، نياز به دلسوزي ندارند. شرايط مردم ما به جايي رسيده كه همدردي، ديگر به دردمان نميخورد. اگر دنبال ريشه مشكلات خوزستان بگرديد، به سالهاي دهه 60 ميرسيد. آن زمان كه درگير جنگ 8 ساله بوديم و در سالهايي كه همه استانها، در مسير توسعه نسبي حركت ميكردند، خوزستان جا ماند و پس رفت. بعد از پايان جنگ هم شرايط تغييري نكرد چون تا سال 1384، سرمايهگذاري در خوزستان ممنوع بود. مردم خوزستان، از دولتهاي قبل هيچ خيري نديدند. امروز، طرحهاي بر زمين مانده فراوان در استان داريم كه اگر همين طرحها، اجرا ميشد، امروز، خوزستان در رتبه دوم بيكاري و فقر كشور نميايستاد. من به شما چند عدد ميگويم. خوزستان، رتبه اول توليد ناخالص ملي، رتبه دوم پرداخت ماليات، رتبه دوم بيكاري، رتبه دوم آسيبهاي اجتماعي، رتبه اول توليد برق، رتبه اول توليد نفت كشور را دارد. آيا شما تناسبي بين اين اعداد ميبينيد؟ در مجلس، طرحي را براي استان تصويب ميكنيم و انتظار داريم نمايندگان باقي استانها هم براي اجراي اين مصوبه به ما كمك كنند. اين مصوبات، ويژهخواري نيست. بيش از 80 درصد نفت كشور در خوزستان توليد و استخراج ميشود و ما هم هيچ وقت نگفتيم از نفت خوزستان، براي استان، سهم ويژه ميخواهيم. ما فقط توسعه متوازن ميخواستيم چون استان خوزستان از چرخ توسعه كشور عقب ماند. متاسفانه، به محض تصويب يك طرح با موضوع سهم از نفت براي استان، نمايندگان باقي استانها هم شروع به سهمخواهي ميكنند. ما از نمايندگان باقي استانها، انتظار درك متقابل داريم. از سال قبل، طرحي را پيگيري ميكرديم كه بخشي از سهم نفت خوزستان، براي مردم خود استان خرج شود. قرار نبود با اين سهم، براي مردم تفرجگاه و سينما بسازيم. قرار بود با اين سهم، شبكه فاضلاب شهرها را اصلاح كنيم كه به محض يك بارندگي، خانههاي مردم لبريز از فاضلاب شهري نشود. اين هم خواسته زيادي نبود. دو سال قبل، استان خوزستان، در سيل غرق شد. تا امروز، دولت، خسارات سيل را به مردم پرداخت نكرده. دو روز قبل كه معاون رييسجمهوري به استان آمد، قرار شد دولت بابت خسارت سيل دو سال قبل، 1150 ميليارد تومان بدهد كه البته حالا هم فقط 50 درصد از همين رقم را تخصيص ميدهند و قول دادهاند مابقي هم در آينده پرداخت شود. علت ادامه اعتراضات مردم ما در اين چند روز و بعد از تخصيص اعتبارات براي رفع مشكلات خشكسالي و بيآبي و رهاسازي آب سدها چه بود؟ مردم ميگفتند اگر آب بود، چرا قبل از اينكه ما معترض بشويم، رهاسازي نكرديد؟ اگر براي رفع مشكل خشكسالي و بيآبي استان، پول بود، چرا قبل از اينكه ما معترض بشويم، تخصيص نداديد؟»