سحر جعفری جوزانی یکی از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون مدتی است که دچار یکی از اشتباهات فاجعه آمیز یکی از پزشکان شده و سلامتی خود را از دست داده است. او برای صحبت کردن مجبور است که فک خود را با دستانش نگه دارد.
ببینید دوستان من خیلی تاکید میکنم که به غیر از معرفی کتاب و فیلمهای خوب و ... آدم نباید همه چیز را همیشه سانسور کند. در انتخاب پزشک با توجه به پیشرفت همه چیز برای هر موردی تحقیق بسیاری کنید و از آدمهایی که نزد آنها رفته اند پرس و جو کنند.
من تمام قد در برابر پزشکان ایرانی میایستم و افتخار میکنم که ایرانی هستند به همون اندازه پزشکانی بی وجدان داریم که فقط به فکر پول و منافع خود هستند که متاسفانه من دوبار به آنها برخورد کردم که یکی از آنها مربوط به الان است.
دندانهای عقل من نهفته بوده و سالها قبل دکتر خیلی خوبی به من پیشنهاد کرد که، چون دندانهای عقل من با اعصاب درگیر است نکشیدن آنها بهتر از کشیدن میباشد، اما در این مدت هر چند وقت یکبار درد داشتم.
یکی از عزیزان، یک پزشک متخصص فک و صورت به من معرفی کرد. (سحر جعفری جوزانی در این فیلم اسم و آدرس دکتر را هم اعلام میکند)
من و پدرم به همراه یکی از به مطب مراجعه کرده و یک عکس OPG خواستند که من گفتم حتما یک عکس رنگی هم خواهند خواست چرا که در عکس سیاه و سفید میزان درگیری دندان با عصب زیاد واضح نیست.
ایشون با نگاه به عکس با اعتماد به نفس کامل گفتند که من دچار اسپاسم شدید بوده و هیچ ارتباطی به دندان عقل او ندارد.
احتمالا هنگام خواب دندانهای خود را روی هم میفشارید و باید همین الان بوتاکس داخل فک شما تزریق کنم.
دکتر به داخل فک و در جاهایی که دندان عقل رشد میکند شروع به تزریق بوتاکس کردند.
پدرم به دکتر تاکید داشت که من دخترم را برای یک مصاحبه طی روزهای آینده مقابل دوربین خواهم برد و دکتر گفت که هیچ تغییری در صورت و تکلم بیمار به وجود نخواهد آمد.
من هم قبل از تزریق بوتاکس با دکتر دیگری تماس گرفته و به دلیل ترس از تزریق بوتاکس با او مشورت کردم و ایشان گفتند که هیچ اشکالی ندارد، اما باید دوز بوتاکس به اندازه بوده و در جای مناسبی تزریق شود.
دکتر بعد از تزریق بوتاکس به دندان عقل، در قسمتهای دیگر فک من و دندانهای جلویی نیز بوتاکس تزریق کردندو سپس بوتاکس را به فک پائین و استخوان آن زده و گفت که گردنتان نیز مدتی دیگر درد خواهد کرد و باید به گردن نیز تزریق کنم که من اجازه ندادم و گفتم همین مقدار کافیست و به منزل بازگشتیم.
روز اول چیزی مشخص نبود، اما دو روز بعد صورتم کج شده و حالت افتادگی پیدا کرد به طوری که من وقتی دست خود را از زیر فک برمی دارم فک من میافتد و به صورت فلج در میآید.
با مطب دکتر تماس گرفته و با منشی ایشان صحبت کردم و اتفاق را توضیح دادم. منشی گفت که تشریف بیاورید تا سمت دیگر فک شما رو دوباره تزریق کنیم تا درست شود.
یعنی کدام دیوانهای طرف دیگه فک خودش رو میده تا دوباره فلج کنند. مادرم با تحقیق در این مورد فهمید افرادی که این اتفاق برای آنها رخ میدهد، چون این سمت صورت به یک سری اعصاب صورت مربوط میشود دچار بیماری ولز شده اند. ولز بیماری خطرناکی است.
دوستان من دو سال قبل توسط پزشکی، دچار دوبینی شدم. چشم من مشکل داشت و با مراجعه به پزشک دچار مشکل دو بینی نیز شد. تا مدتها با عینک آفتابی به بالای پشت بام میرفتم تا شما متوجه مشکل من نشوید چرا که چشم من باند پیچی شده بود و من با یک چشم میدیدم.