انتخابات سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی ابراهیم رئیسی به پایان رسید. نکته نگران کننده در این انتخابات تعداد بالای آراء باطله بود. به باور مهدی چمران از سیاسیون اصولگرا، پیام آراء باطله این بود که آنها به رغم نارضایتی و گلایهمند بودن، نسبت به نظام وفادار هستند و در انتخابات شرکت کردند.
به گزارش خبرآنلاین، او به دو چالشی که رئیس جمهور منتخب در مقابل با درصد بالای کسانی که مشارکت نکردند و تلاش تندروها برای منتسب کردن خود به این دولت پرداخت.
این چهره سیاسی اصولگرا درباره کابینه دولت آینده، ضمن بی اطلاعی از تصمیم رئیسی برای کابینه اش، از همفکر بودن اعضای کابینه دولت دفاع میکند و تصریح میکند که هر رئیس جمهوری، افراد همفکر و نزدیک به دیدگاه خودش را در کابینه دولت میچیند و این موضوع در دولتهای گذشته هم بوده چراکه وزرای کابینه زمانی میتوانند بهتر کار کنند که نگاهشان به رئیس جمهور نزدیک باشد تا عدم هماهنگی رخ ندهد.
مشروح مصاحبه با مهدی چمران از سیاستمداران اصولگرا را میخوانید,
آقای چمران! انتخابات را چطور دیدید و پیام آراء باطله از نگاه شما چه بود؟
برداشت من از آراء باطله این بود آنهایی که رأی دادند خواستند اعلام کنند که در هر حالت به نظام وفاداریم و در انتخابات هم شرکت کردیم، اما از وضعیت موجود ناراحتیم و گلایه داریم و این ناراحتی و گلایه مان را این گونه نشان میدهیم.
با توجه به اینکه در این انتخابات، ۵۲ درصد مشارکت نداشتند آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب چه مسئولیتی در قبال این ۵۲ درصد دارد و چگونه میتواند امید را به این طیف بازگرداند و آنها را در تصمیم گیری ملی سهیم کند؟
قاعدتا آقای رئیسی با کار موفق، مناسب، مثبت و تلاش میتوان این ۵۲ درصد را امیدوار کرد به گونهای که در جامعه، این اقدامات دیده شود و احساس کنند یقینا مردم به همان جایگاهی که قبلا بودند و به همان اعتقادی که داشتند باز میگردند و انشالله بیشتر از ۵۲ درصد خواهند شد. البته اینکه این میزان شرکت کردند از انتخاباتهای گذشته کمتر بوده، اما واقعا باز هم یک حضور چشمگیری بود به این دلیل که در شرایط سرد و یخی که وجود داشت ما فکر میکردیم بسیار کمتر از این میزان شرکت میکنند.
با توجه به اینکه آقای ابراهیم رئیسی اعلام کردهاند مستقل هستند و از سوی دیگر با توجه به شرایط تحریم، کرونا و... که دولت آینده درگیر آن است، فکر میکنید کابینه ایشان باید با چه رویکردی چینش شود؟ این کابینه باید پیام وفاق و تخصص گرایی داشته باشد یا نگاه و مشی سیاسی مهم است یا ...
وقتی که شخصی آن هم آقای رئیسی، رئیس جمهور میشود و رئیس همه میشود و همه را با چشم جمهور و مردم با یک دید نگاه میکند دیگر به دنبال گروکشی سیاسی نیست، درواقع در درجه اول کسانی را که انتخاب میکند باید علاوه بر اعتقاد، صداقت، پاکدستی و صراحت، مهمترین دغدغه شان باید بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم و کسب و کار باشد یعنی پایه اش کشاورزی، صنعت، رونق تولید باشد بنابراین به این مسائل مبنایی بپردازند و خودشان و وقتشان را صرف حاشیهها و روسازیها نکنند بلکه باید به مبنا بپردازند که اگر مبنا اصلاح شود و تولید رشد کند هم وضعیت اقتصادی مان خوب میشود هم وضعیت شغل و کار. در واقع همه اینها از کشاورزی گرفته تا صنعت دچار رشد خواهند شد.
با توجه به اینکه طیفهای مختلف اصولگرایی کاندیدایشان را آقای رئیسی معرفی کردند پیش بینی میکنید کابینه ایشان میتواند متشکل از طیفهای مختلف سیاسی باشد یا خیر این گونه نیست و در نهایت شاهد کابینهای کاملا اصولگرا خواهیم بود؟
من نمیدانم آقای رئیسی کابینه را چگونه انتخاب خواهند کرد در واقع خودشان در نهایت انتخاب میکنند، ولی تابه حال رئیس جمهوری را سراغ دارید که وقتی روی کار آمده گرایش فکری دیگری به کار گرفته باشد؟! هر کدام از روسای جمهوری را که نگاه میکنیم میبینیم از همان حیطه فکری شان و جناح سیاسی خودشان را برای کابینه انتخاب میکنند. بودن وزرا مهم نیست نگرانی کارهایی که متاسفانه در دولتها اعم از دولتهای گذشته و حتی در این دولت انجام شده، محل بحث است.
به یاد دارم که در دولت اول آقای روحانی، عدهای ایراد میگرفتند چرا فلان بخشدار قبلی هنوز هم روی کار است. جدا از استاندار، میگفتند چرا بخشدار و فرماندار تغییر نکرده است. حتی به وزرات کشور گزارش میدادند که این تعداد از بخشداران را تغییر دادیم. این از نگاه من، هنر نیست متاسفانه این گونه بوده است نه تنها وزرایشان بلکه حتی آبدارچی و افراد دم اتاقشان را هم تغییر دادند این به عقیده من درست نیست. در مورد وزرا باید گفت، چون آنها باید مسئولیت بپذیرند و در مقابل کل هیئت دولت مسئول است باید از نظر سیستم فکری با هم نزدیک و همفکر باشند تا بتوانند کار کنند بدین معنا که مبانی سیاسی و اقتصادی شان باید به هم نزدیک باشد تا بتوانند با یکدیگر کار کنند.
حتی در دولتها میبینیم وقتی دو تفکر اقتصادی متفاوت که روی کار میآیند با یکدیگر درگیر میشوند مثلا بین رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزارت دارایی و یا بین وزیر صمت و وزیرتعاون، مشکل ایجاد میشود که اینها به کُندی کار میانجامد. اگر همه اینها همفکر باشند موفقتر خواهند بود.
یعنی میگویید انتخاب تفکر و اندیشه بر انتخاب مدیران توانمند ارجحیت دارد؟
توانمندی و مدیریت جای خودش را دارد، اما وقتی فردی توانمندی و مدیریت دارد، اما در یک مسئله سیاسی با رئیس خود هماهنگ نیست در واقع این توانمندی را به درستی استفاده نمیکند و نمیتواند به طور صحیح کار کند در نهایت، نتیجه معکوس میگیرد قاعدتا دو نفری که میخواهند با هم کار کنند باید همفکر باشند.
حال در بعضی از قسمتها که سیاسی نیست و یا چندان مهم نیست، مسئله فرق میکند. نمیدانم آقای رئیسی چگونه میخواهند کابینه شان را انتخاب کنند من جدا از این مسئله، میخواهم بگویم اگر هم چنین چیزی رخ نداد کسی نباید انتظار داشته باشد چراکه در دوران خاتمی این کار را انجام ندادند که در آن زمان توانمند نبودن مطرح نبود الان که این وزرا هستند آیا وزرای توانمند دیگری در جامعه نیستند که بهتر از فلان وزیر (وزیری که حتی یک خانه هم نساخت) کار کنند.
چرا این کار را انجام ندادند، الان که میبینند آقای اسلامی وزیر مسکن و شهرسازی بسیار بهتر از بقیه کار میکند چرا از اول او را انتخاب نکردند و به جای او فردی که کاملا همفکر بود را انتخاب کردند؟! این بدین دلیل است که بتوانند با هم کار کنند اگر همفکر نباشند مشکل ایجاد میشود.
هیئت دولت یک مجموعه است همانطور که میدانید در هیئت دولت، در مورد چیزی که تصویب میشود نمیتوانند بگویند من رأی دادم و یا فلانی رأی نداد. در واقع همه اعضای هیئت دولت در قبال آن موضوع، مسئول هستند و باید مسئولیت آن را هم بپذیرند. به بیانی دیگر در اینجا، بحث تعهد و تخصص است یعنی هر دو را باید در نظر گیرند ممکن است کسی توانمند نباشد فقط همفکر باشد به درد نمیخورد.
در مورد آقای رئیسی نمیدانم چگونه کابینه شان را انتخاب خواهند کرد. به طور کلی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر از جمله آمریکا نیز همین گونه است یعنی افراد همفکر را انتخاب میکنند مثلا ترامپ به سرعت وزرای خود را تغییر میداد، چون نمیتوانستند با هم کار کنند تغییر میداد. آقای رئیسی هم که گفته اند مستقل آمده ام منظورش این نیست که اصلاح طلب است بلکه منظورش این است که وابسته به هیچ یک از احزاب سیاسی نیست به هر حال ایشان تفکر انقلابی و تفکر سیاسی خاص خودشان را دارند.
با توجه به تاکید آقای رییسی روی مبحث اخلاق گرایی، از نگاه شما چه رویکردی نسبت به گروههای سیاسی داشته باشند؟ مثلا ممکن است اصلاح طلبان وارد انزوا بشوند یا اصولگرایان به جای ستایش و حمایت صرف، به سمت مطالبه گری بروند؟
بعید نیست هر دو حالت متصور است. مطالبه گر بودن ربطی به تفکر سیاسی ندارد در واقع باید مطالبه کرد، راهنمایی و پیشنهاد و نظر داد از این رو ربطی به اصولگرا و اصلاح طلب ندارد هر کسی که دلش برای ملت وکشورش میتپد، اگر مشکلی، مسئلهای را دید مطرح کند، تذکر دهد، مطالبه کند منتهی مطالبه کردن با سنگ اندازی کردن یا مشکل آفرینی فرق میکند و دو مقوله جدا هستند.
از نگاه شما ممکن است اصلاح طلبان در دولت آینده به سمت انزوا برود یا.
نمیدانم در همین دولت، اصولگرایان چه کار میکردند. اصلاح طلبان میتوانند مطالبه گر باشند منتهی خودشان باید تصمیم بگیرند من نمیتوانم برای آنها تکلیف روشن کنم.
نقش چهرههای تندرو را در دولت آینده چگونه میبینید باتوجه به اینکه همواره اعلام میکردند اگر آقای رئیسی بیاید ما فلان و بهمان میکنیم و نوعی ترس و وحشت را مطرح میکردند، وظیفه رئیس جمهور در مقابل این تندروها چیست و آیا آقای رئیسی میتواند فضا را به سمت تعادل ببرد؟
متاسفانه این حالتی (وحشت) است که متاسفانه در سال ۹۶، همین دوستانی که الان روی کار هستند ایجاد کردند هم وحشت ایجاد کردند و هم رئیسی هراسی. میگفتند رییسی بیاید دیوار میکشند و فلان میکنند. آقای رئیسی در قوه قضاییه آمد و دیدیم با عطوفت، مهربانی و با اخلاقمداری و با کمال عدالت محوری، برنامه هایش را پیش برد. حتی با کسانی که با او مخالف بودند در شرایط بسیار اخلاقمدارانه رفتار کرد همانطور که گفتم با عطوفت و مهربانی بود نظیر این رفتار را در قوه قضاییه زیاد دیدیم.
در هر حال در مورد کسی که به اموال عمومی و ملت تجاوز میکند و از حد خودش تخطی میکند نمیتوان روی سرشان دست کشید و نوازششان کرد و آن را تکریم کنند. بلکه طبق قانون باید با آن فرد رفتار کنند نه کمتر و نه بیشتر، آن قانون را اجرا کنند.
برداشت بنده این است که آقای رئیسی برخلاف چهرهای که از ایشان در سال ۹۶، ساخته بودند در این چهار سال نشان داد که چنین نیست الان هم اگر کسی دنبال چنین موضوعاتی هستند که تندروها میخواهند بیایند و فلان و بهمان میکنند مجددا دنبال، هراسی هستند که در آن زمان داشتند. قطعا خواهیم دید چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد.
قوه قضاییه قوه قهریه است یعنی دستگیر میکند و بازداشت و زندان میبرد این در حالی است که آقای رئیسی که در قوه قضاییه بود با مهربانی و عطوفت خودش را نشان داد بیشتر از بقیه، تقاضای بخشش کرده حتی کسانی که سیاسی بودند یا برانداز بودند با آنها هم مدارا کرده و وقتی دیدند آرام شدند برای آنها تقاضای بخشش کرده و مورد عطوفت و مهربانی رهبری هم قرار گرفتند؛ بنابراین آقای رئیسی نشان داده که چنین شخصیتی نیست حالا اینکه افرادی باشند که بخواهند تندرَوی کنند به اقای رئیسی ربطی ندارد اگر در دولت باشند یقینا آنها را کنترل میکند اگر نباشند آنها راه خودشان را میروند.
آقای رئیسی در قبال سهم خواهیهای جریانات سیاسی و برخی تندروهای حامی خود چگونه میتوانند رفتار کنند؟
به هر حال ایشان یک سیاستمدار بزرگ است و آنچه صلاح میداند را رفتار میکند. قاعدتا ایشان به سهم خواهی نگاه نمیکنند جریانات سیاسی هم فکر نمیکنم به دنبال سهم خواهی باشند و نباید هم داشته باشند سهم خواهی کردن کار درست و صحیحی و منطقی نیست و آقای رئیسی باید آزادنه بتواند آنچه را که میخواهد انتخاب کند.
اتفاقا دو روز گذشته با تعدادی از دوستانی که آقای رئیسی ارتباط دارند پیشنهاداتی ارائه دادیم مبنی بر اینکه گروههای تخصصی تشکیل دهند که این گروههای تخصصی بروند مطالعه کنند البته تعدادی از این گروهها تشکیل شده و مطالعاتی نیز صورت گرفته است، اما بیشتر باید مطالعه کنند.
در همه دولت ها، برخی جریانات و گروهها و نهادها و حتی چهرهها داشتیم که به دنبال کارشکنی در کار دولتها بودند امکان دارد در این دولت هم این اتفاقات رخ دهد یا خیر؟
نمیدانم خدا میداند. انشالله که اتفاق نیفتد.