عضو حزب کارگزاران بر این باور است که هر چه به انتخابات نزدیک میشویم به رأی همتی افزوده و از رأی رئیسی کاسته میشود.
به گزارش خبرآنلاین، با حمایت رسمی کارگزارانیها از عبدالناصر همتی از معدود کاندیداهای تاییدشده اصلاحطلب، به نظر میرسد رایزنیها با سایر احزاب اصلاح طلب و در رأس آن جبهه اصلاحطلبان ایران برای حمایت از همتی وارد فاز جدی تری شده است به گفته نمازی از اعضای شورای مرکزی کارگزاران، شرط ورود آقای خاتمی در حمایت از آقای همتی منوط به تصمیم و موضع نهاد اجماع ساز جبهه اصلاحات ایران است.
او بر این باور است که معلوم نیست جبهه اصلاحات بخواهد موضع جدیدی را اعلام کند، اما اصولا اگر مناظرهها نشان دهد که آقای همتی خوب صحبت میکند و توضیحاتش اقناع کننده است شاید بتوان امیدوار بود که تجدیدنظر کنند.
مشروح مصاحبه علی محمد نمازی از اعضای حزب کارگزاران را میخوانید؛
آقای نمازی! احتمال اینکه جبهه اصلاحات ایران در موضعش مبنی براینکه کاندیدایی نداریم، تجدیدنظر کند وجود دارد؟ مثلا از همتی یا مهرعلیزاده حمایت کنند؟
این سوال را باید سخنگوی جبهه اصلاحات ایران جواب دهد، آنها صریحا اعلام کرده اند که کاندیدا ندارند و این سؤالی است که بسیار طرفدار دارد و مطرح میشود و دلیل آن شاید این باشد که نشانههایی از توجه به آقای همتی وجود دارد و وقتی به عرصه انتخابات نگاه میشود آقای همتی مطرح است. برای همین این موضوع مورد سؤال قرار میگیرد.
معلوم نیست جبهه اصلاحات بخواهد موضع جدیدی را اعلام کند، اما اصولا اگر مناظرهها نشان دهد که آقای همتی خوب صحبت میکند و توضیحاتش اقناع کننده است شاید بتوان امیدوار بود که تجدیدنظر کنند؛ مثلا همین حضور همسرش در رسانه ملی در برنامه تلویزیونی بسیار مورد توجه قرار گرفته است که من شخصا خودم شنیدم که بعضی از خانمها میگفتند بعد از این صحبت همسر آقای همتی، ما نظرمان نسبت به آقای همتی تغییر پیدا کرده است؛ بنابراین به نظر من اشکالی هم ندارد که جبهه اصلاحات چند روز مانده به انتخابات یک نظر سنجی انجام دهد، اگر در این نظر سنجی دیدند که بین دو نفر کاندیدا مثلا آقای همتی، وضعیت خوبی دارد و حداقل این احتمال وجود دارد که به مرحله دوم برسد که مثلا یک طرف آن آقای همتی باشد و طرف دیگر آن آقای رئیسی یا فرد دیگری باشد میتوان تجدید نظر کرد (چون جزء مصوباتشان هم پیش بینی شده است که اگر کاندیداهایی متعددی داشتند و خواستند از یکی از آنها حمایت کنند باید براساس نظر سنجی باشد).
به نظر من ابزار این کار نظر سنجی است، درست است که کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان رد شدند، ولی آقای همتی جزء آن ۱۰ نفری است که امضا داشتند و به جلسه رفته و صحبت کرده است و از برنامه خودش دفاع کرده و من شنیدم موقع دفاعش هم دفاع خوبی کرده و مورد توجه واقع شده بود.
من در شهرستان هستم و زمانی که بررسی میکنم میبینم که روز به روز بر مقبولیت و رای آقای همتی افزوده میشود و از طرفی از رای آقای رئیسی کاسته میشود یعنی رای آقای رئیسی از حداکثر شروع شده و در حال کاهش و پایینتر آمدن است این در حالی است که رای آقای همتی از حداقل شروع شده و در حال بالاتر رفتن است. نظر شخصی خودم این است که اگر این روند رو به رشد آرای آقای همتی ادامه پیدا کند امکان دارد بر اساس نظر سنجی معلوم شود که جبهه اصلاحات باید پشت ایشان قرار گیرد یا خیر.
ممکن است آقای خاتمی برای حمایت از یکی از این دو کاندیدا وارد شوند؟ یا همه چیز بستگی به تصمیم جبهه اصلاحات ایران دارد؟
با توجه به مکانیزمی که پیش بینی شده و رویهای که الان وجود دارد به نظر من اگر آقای خاتمی بخواهد در این عرصه ورود پیدا کند بعد از موضع جبهه اصلاحات و نهاد اجماع ساز است و قبل از آن نیست. یعنی اگر نهاد اجماع ساز ابتدا به این موضع رسید، بعد آقای خاتمی میآید، یعنی شرط ورود آقای خاتمی در حمایت از آقای همتی منوط به تصمیم و موضع نهاد اجماع ساز جبهه اصلاحات ایران است.
آقای نمازی! کارگزارانیها در انتخابات مجلس هم تصمیم گرفتند مسیر جداگانهای را بروند و نتیجه آن را هم دیدند. اینکه تصمیم گرفتند پشت آقای همتی قرار بگیرند، به نظر شما تا کجا پای ایشان میایستند؟
من این سوال را جواب نمیدهم.
رایزنی با دیگر اصلاح طلبان را چگونه میبینید، به نظر شما آنها رویه کارگزاران را دنبال میکنند یا خیر؟
معلوم نیست، ولی اگر بخواهند وارد شوند اولا نوع مناظرههای آقای همتی بسیار تاثیر دارد دوم اینکه، این احزاب در استانها و شهرستانها نماینده دارند و باید تحقیقاتی از اعضای خودشان در استانها و شهرستانها داشته باشند؛ اگر دیدند گرایش به آقای همتی بالا رفته و آرای ایشان رو به رشد است، بیایند و یک نظرسنجی انجام دهند و اگر در نظر سنجی تایید شد که با حمایتشان میتوانند آقای همتی را به یکی از قطبهای اصلی انتخابات تبدیل کنند، به نظر میرسد اشکال نداشته باشد که جبهه اصلاحات موضع خودش را تغییر دهد.
به نظر شما آقای همتی میتواند یکی از قطبهای انتخابات باشد؟ قطب اصلی را آقای رئیسی میبینید یا آقای جلیلی؟
الان من انتخابات را یک قطب میبینیم و غیر از آقای رئیسی کسی مطرح نیست، اما به این رسیده ام که روز به روز به رای آقای همتی افزوده میشود و از آرای آقای رئیسی کاسته میشود، علت آن هم این است که یک اتفاقاتی افتاد مثل آن بیانیه دادستان تهران و بعضی از اصولگریان مثل آقاتهرانی و دیگران صحبتهایی را مطرح کردند که به تعبیری به مردم بَرخورده است و خلاصه آنها آمدند که به آقای رئیسی کمک کنند، اما وضعیت بدتر شد و موضعشان به نفع آقای رئیسی نبود و من به این دلیل میگویم که از آرای آقای رئیسی کاسته میشود.
اینطور بگویم که یک اکثریتی تصمیم گرفتند در انتخابات شرکت نکنند و رای ندهند و نظر سنجیها بین ۲۰ تا ۲۵ و ۳۰ درصد متغیر است که میزان مشارکت است، حتی اگر میزان مشارکت را ۳۵ یا ۴۰ هم درنظر بگیریم باز هم ۶۰ درصد نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند که اینها یک دسته هستند و یک دسته دیگری هم هستند که از بین همان ۳۵ یا ۴۰ درصد میخواهند شرکت کنند و میخواهند رای دهند که رای آنها آقای رئیسی نیست، یعنی آنها به هر دلیلی شرکت میکنند، ولی رای آنها به شخص دیگری است.
به نظر من آقای همتی توانسته از بین اینهایی که شرکت خواهند کرد تعداد زیادی را به خود جذب کند و خصوصا حضور خانم ایشان در برنامه خیلی مؤثر بوده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، هرچه به رای آقای همتی افزوده شود اصولا از رای آقای رئیسی کسر میشود.
یعنی شما میگویید که یکی از قطبهای انتخابات ممکن است آقای همتی باشد؟
بله. الان آقای همتی دارد به سمت قطب شدن پیش میرود و هرچه رای میگیرد، چون آن ۵ نفر دیگر رای چندان زیادی ندارند و اگر آن ۵ نفر در صحنه بمانند رای حداقلی خودشان را دارند، آقای همتی هرچه جلوتر رود دارد از آقای رئیسی رای میگیرد.
آقای همتی در فضای مناظرات چگونه میتوانند به تنهایی در مقابل آقای رئیسی و کاندیداهای پوششی آقای رئیسی بایستند؟
از دو جهت من میتوانم نظر دهم، یکی جنبه مثبت آن است و دیگر جنبه منفی آن است. اول جنبه منفی آن را میگویم، من بعضا میشنوم که آقای همتی از بیرون که نیامده و سالها رئیس بانک مرکزی بوده و این حرفهایی که الان مطرح میکند را آیا آن موقع نمیتوانسته انجام دهد؟! خلاصه الان یک چنین حرفهایی مطرح میشود، اما اکثریت به آن قولهایی که اصولگرایان میدهند و وعدهها و شعارهایی که مطرح میکنند توجه میکنند یعنی بیشتر مردم را تحریک میکند که چرا آنها این حرفها را میزنند، مثلا وقتی آقای رئیسی صحبت از مبارزه با فساد میکند، مردم میگویند که ایشان در دستگاهی بوده که وظیفه اصلیاش مبارزه با بی قانونی، مبارزه با تخلف، مبارزه با جرم و .. بوده است، آنها میگویند چرا ایشان آنجا را رها کرده و میخواهد وارد قوه مجریه شود؟
اینها بحثهایی است که در بین مردم گفته میشود یا وقتی آقای محسن رضایی صحبت از این میکند که میآید و FATF را به تصویب میرساند، این واکنش را در بین مردم داشته که ایشان سالها دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و هست و این تصویب FATF در آنجا به نوعی به تاخیر افتاده است و حالا اگر ایشان رئیس جمهور هم شود یک رای در مجمع دارد که آن هم رای خودش به عنوان رئیس جمهور است، پس چه تضمینی وجود دارد که بتواند بقیه را در این قضیه همراه خودش سازد.
یا اینکه میگویند مثلا یارانه را فلان میزان میکنم و بالا میبرم و فلان میکنم، مردم آگاه هستند و میگویند ابتدا بگویند منبع آن را از کجا تامین میکنند بعد محل خرج آن را بیان کنند، چون این خرجها اول باید منبع درآمدش درست شود. پس به نظر من مردم با شعارها، با دقت برخورد میکنند و آن را تحلیل میکنند.