در چهار دهه اخیر روابط بین ایران و قطر برخلاف دیگر کشورهای حوزه خلیجفارس از ثبات نسبی برخوردار بوده و کمتر تحت تأثیر تحرکات بیرونی قرار گرفته است. حداقل در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه ازجمله عربستان، بحرین و امارات، این رابطه چندان شکننده نبوده است. حاصل این ثبات، همکاریهای دیپلماسی و اقتصادی است که هر دو کشور به سهم خود از آن بهره بردهاند.
نکته درخور توجه این است که درست در تمام مدت این چهار دهه، فوتبال قطر مقصدی برای فوتبالیستهای ایرانی بوده است؛ مقصدی که با حضور محمدخانیها و ابراهیم قاسمپور از دهه ۶۰ شروع شده و تا همین حالا که همچنان چندین بازیکن سابق پرسپولیس و استقلال ازجمله رامین رضاییان، شجاع خلیل زاده، روزبه چشمی، پژمان منتظری، امید ابراهیمی و... در آن توپ میزنند، تداوم داشته است.
البته با پیشرفت زیرساختهای فوتبالی در این کشور کوچک، حالا قطر برای فوتبالیستهای ایرانی فقط جنبه مالی ندارد. درست است که هنوز هم بسیاری از بازیکنان ایرانی بهدلیل بحران ارزی موجود در کشور پیشنهاد تیمهای نهچندان مطرح قطری را هم بهراحتی قبول میکنند، ولی حضور ستارههای برجسته از دیگر کشورهای دنیا در کنار مربیان نامآشنایی که به فوتبال این کشور میآیند، هر بازیکنی را که دغدغه پیشرفت هم داشته باشد، وسوسه میکند تا حداقل برای یکبار هم که شده حضور در لیگ قطر را امتحان کند. همین حالا حضور سرمربیانی همچون ژاوی ارناندس، لوران بلان و صبری لموشی به اندازه کافی به دیگر فوتبالیستها انگیزه میدهد که بهسادگی از کنار پیشنهاد تیمهای قطری عبور نکنند.
با وجود حضور گسترده بازیکنان ایرانی در فوتبال قطر، این کشور، اما همیشه مقصد بازیکنان ایران نبوده و امارات را همواره بهعنوان رقیبی جدی در این موضوع، کنارش میدیده است. بسیاری از ستارههای قدیمی فوتبال ایران بهجای قطر، طعم حضور در فوتبال امارات را چشیدهاند و اتفاقا تعدادی از آنها هم به رستگاری رسیدهاند؛ ولی حرکتی شتابزده از مسئولان ورزش این کشور که نام لیگ امارات را تغییر داده و در آن از واژهای جعلی به جای خلیج فارس استفاده کردند، یکباره به حضور بازیکنان ایرانی در این لیگ پایان داد. البته اختلافهای سیاسی موجود بین دو کشور نیز به این روند شتاب بیشتری بخشید؛ امارات متحد سیاستهای عربستان در منطقه شد و رفتهرفته بازیکنان ایرانی را به سمت لیگ قطر، کشوری که متحد سیاسی ایران در منطقه است، سوق داد.
به این ترتیب، بدون درنظرگرفتن ترکیه، چند سال است قطر، تنها قطب فوتبالی در کشورهای همسایه است که هم بازیکنان ایرانی برایش جذابیت دارند و هم بازیکنان ایرانی راغب به حضور در آن کشور هستند. فارغ از ستارههای زیادی که از فوتبال ایران به قطر رفته و برگشتهاند، این روزها صحبت از پیشنهادهای کلان باشگاههای این کشور به ستارههای فوتبال ایران، بهویژه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال است؛ از پیشنهاد به کنعانیزادگان گرفته تا مهدی قائدی.
با وجود رقم بسیار درشتی که تیمهای قطری، درمقایسهبا فوتبال ایران، به این بازیکنان پرداخت میکنند، اما همچنان یک سؤال آزاردهنده ذهن مخاطبان فوتبال را درگیر کرده است؛ آیا قطر جای خوبی برای ایرانیهاست؟
پاسخدادن به این سؤال، سخت و تا حدودی غیرممکن است. اگر قرار باشد از لحاظ آماری به این پرسش پاسخ داد، باید گفت خیر. دلیلش هم این است که از بین بیشمار بازیکن ایرانی که به فوتبال قطر رفتهاند، فقط عدهای انگشتشمار در فوتبال خوشبخت شدهاند و بقیه فقط برای چندصباحی جیبشان را پرپول کردهاند. بااینحال، شاید موفقیت همان عده انگشتشمار باشد که نگذارد بازیکنان ایرانی بهراحتی قید پیشنهادهای قطری را بزنند.
بزرگترین ستاره ایرانی که از فوتبال قطر به فوتبال اروپا رسیده و چهره شده، علی دایی است. اسطوره فوتبال ایران بازیکن السد قطر بود که چشم آلمانیها را گرفت. البته درخشش علی دایی در تیم ملی هم مزید بر علت بود، اما حضورش در السد، به انتقالش به فوتبال آلمان و باشگاه آرمینیا بیلهفیلد سرعت بخشید. دایی رفت و در اروپا آنقدر درخشید که سرانجام به عضویت باشگاه بزرگ بایرنمونیخ درآمد.
دیگر مثالی که «مُد روز» است و میتوان داغِ داغ به آن استناد کرد، مهدی طارمی است؛ مهاجم سابق پرسپولیس بعد از حضور در الغرافه قطر، بارش را بست و راهی فوتبال پرتغال و باشگاه ریوآوه شد. مهدی این روزها یکی از سرشناسترین فوتبالیستهای ایرانی در دنیاست که با درخشش بینظیرش در ترکیب این روزهای پورتو، خیلیها را مات و مبهوت گذاشته است. البته یکی، دو چهره دیگر فوتبال ایران نیز از قطر به لیگهای اروپایی رفتند، اما توفیقی را که دایی و طارمی پیدا کردند، به دست نیاوردند.
به غیر از علی دایی و مهدی طارمی، فوتبال ایران سه چهره بینالمللی دیگر هم دارد که نه از قطر، بلکه از فوتبال امارات به سطح یک باشگاههای دنیا رسیدهاند؛ علی کریمی، جواد نکونام و مسعود شجاعی. هر سه بازیکن درحالیکه شایعه شده بود با رفتن به فوتبال امارات به فوتبالشان پایان میدهند، به دو لیگ معتبر آلمان و اسپانیا رسیدند و در سطح عالی این دو کشور مدتها بازی کردند.
حالا آیا میشود فوتبالیستهای ایرانی با استناد به همین چند نفر، با پذیرفتن پیشنهاد تیمهای قطری، پلی برای رسیدن به سطح اول فوتبال اروپا برای خودشان ترسیم کنند؟ پاسخش دوباره نیاز به پیشگویی دارد و تقریبی خواهد بود؛ ولی میشود اینطور نتیجهگیری کرد که فارغ از پیشنهاد تیمهای این کشور، انگیزه و تلاش خود بازیکنان است که میتواند سکوی پرتاب آنها شود.
برای روشنشدن موضوع میتوان دو مورد علی دایی و مهدی طارمی را زیر ذرهبین برد. علی دایی زمانی از فوتبال قطر ترنسفر شده که فوتبال این کشور مثل این روزها زیر ذرهبین رسانههای مختلف دنیا نبوده است. طبعا کیفیت کار علی دایی، او را به بوندسلیگا رساند. درباره مهدی طارمی نیز وضعیت بهگونهای دیگر برجسته شده است؛ برخلاف درخشش این روزهای السد و الدحیل بهعنوان تیمهای متمول و سرشناس قطری، مهدی در تیم الغرافه توپ زد و بعدها چشم غولهای فوتبال قطر را هم گرفت، اما بهجای پاسخدادن به پیشنهاد کلان مالی آنها، تصمیم گرفت پیشنهاد ناچیز ریوآوه در پرتغال را بپذیرد تا از آنجا به سطح اول فوتبال اروپا برسد. او این روزها در پورتو، یکی از برترین تیمهای تاریخ پرتغال بازی میکند و خوششانس است که میتواند در لیگ معتبری همچون لیگ قهرمانان اروپا برای تیمش به میدان برود.