با شروع پخش سکانسهای ترسناک سریال «احضار»، این سریال در چند قسمت اخیر وارد مرحله جدیدی شده است. تعداد علامتهای مثبت ۱۴ برای هشدار به خانوادهها بیشتر شده و حتی خیلی از بزرگسالان را هم ترسانده است. درباره کیفیت سریال «احضار» و اینکه چقدر در ساخت صحنههای ترسناک و القای حس ترس در مخاطبان موفق بوده است اظهارنظر زود است.
روزنامه هفت صبح در ادامه نوشت: در آینده نزدیک پروندهای درباره همین مسئله منتشر خواهیم کرد، اما به بهانه پخش این سریال، در این پرونده، روی ژانر وحشت دست گذاشتهایم. به این مسئله پرداختهایم که آیا ژانر وحشت در سینما و تلویزیون ایران موفقیتی داشته است یا خیر؟ تعداد فیلمها و سریالهایی که با ژانر وحشت در سینمای ایران ساخته شده، نسبت به سایر ژانرها کمتر است. به نظر میرسد کارگردانها تمایل چندانی به رفتن سراغ این ژانر ندارند. از طرف دیگر در میان فیلمهایی که با این ژانر ساخته شده هم اثر بینقص و درجهیکی یافت نمیشود.
شاید مهمترین و ترسناکترین فیلمهای بهجامانده از این ژانر در سینما، «طلسم» و «شب بیستونهم» باشد؛ فیلمهایی که منتقدان معتقدند با ضعفهایی روبهرو هستند، اما در ذهن مخاطبان کماکان بهجا ماندهاند. در این پرونده ۱۰ فیلم و سریال برتر این ژانر را به همراه پنج کاراکتر مهمی که در این آثار ماندگار شدهاند بررسی کردهایم.
فضای فیلم: بخش عمدهای از داستان فیلم در یک عمارت قدیمی اتفاق میافتد، بهجز دو، سه سکانس ابتدایی که حالوهوای عروسی دارد، از دقیقه ۱۰ بهبعد و از جایی که عروس و داماد فیلم در راه رسیدن به سراوان در دل جنگل گرفتار طوفان میشوند و بهناچار مجبور میشوند تا به قصری در دل جنگل پناه ببرند، فضای دلهره و ترس آرامآرام بر فضای فیلم مستولی میشود.
عنصر ترس و دلهره: در همان بدو ورود، عروس و داماد قصه با پیشکار قصر مواجه میشوند. پوشش او که جامهای سیاه بر تن دارد، جنس صدایش و مجموعه رفتارهایی که دارد، همگی از عناصری هستند که آدرنالین مخاطب را بالا میبرند. گم شدن خانم خانه و ابعاد پیچیده قصر و تالار آینه از دیگر عناصری هستند که مخاطب را در کانون دلهره میبرند.
میزان موفقیت: یکی از فیلمهای ماندگار دهه ۶۰ است که در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیأت داوران قرار گرفت و در چهار رشته کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شد. این فیلم یکسال بعد در اکران عمومی هم موفق ظاهر شد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: بهترین فیلم کارنامه داریوش فرهنگ که آن را بر اساس قلعه کولاک، نوشته بهرام بیضایی ساخت. او با ساخت این فیلم نشان داد موفقیت سلطان و شبان اتفاقی نبوده است.
فضای فیلم: فیلم «شب بیستونهم» روی همان باور قدیمی آمدن آل بالای سر زن باردار و بردن بچه استوار شده است. زنی که به زندگی محترم حسادت میکند سعی میکند به ترفندهای مختلف او را بترساند تا جایی که محترم دیگر توانایی رسیدگی به زندگیاش را از دست میدهد و از دنیا میرود.
عنصر ترس و دلهره: اولین مواجهه مخاطب با صحنههای ترسناک فیلم، دیدن یک کالبد سیاه بالای پشت بام خانه محترم است. این کالبد مدام به محترم نزدیک میشود. گاهی اوقات اورا داخل آینه در پشت سر او میبینیم و گاهی اوقات صدایش را از زیرزمین میشنویم. ترسناکترین صحنه فیلم زمانی است که پدر محترم با این زن مواجه میشود و ما صورت دفرمه او را زیر جوراب میبینیم.
میزان موفقیت: زمان اکران با استقبال زیادی روربهرو شد و حتی در پخش تلویزیونی هم بازدید بسیاری داشت. هنوز هم به عنوان ترسناکترین فیلم ایرانی به حساب میآید.
جایگاه در کارنامه کارگردان: حمید درخشانی شش فیلم در کارنامه دارد که مهمترین آنها «شب بیست و نهم» است.
فضای فیلم: فیلم «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و براساس فیلمنامه ایرج طهماسب نوشته شده و در عین متعلق بودن به ژانر وحشت، حال و هوای کمدی آثار طهماسب را هم دارد. ماجرای فیلم درباره چند دختر است که به خاطر آماده نبودن خوابگاه دانشجویی مجبورند در خانهای نزدیک خرابه زندگی کنند. خرابهای که به گفتهی اهالی، جن دارد. آنها که به جن و روح باور ندارند، اما کمکم اتفاقاتی رخ میدهد که نمیتوانند بیتفاوت بمانند.
عنصر ترس و دلهره: این دلهره در کل فیلم وجود دارد. صحنههایی مثل بیرون آمدن دست قاتل از لوله بخاری یا بریدن شدن سر سکینه خانم و … مهمترین صحنههای ترسناک فیلم هستند.
میزان موفقیت: «خوابگاه دختران» یکی از معدود فیلمهای موفق در ژانر وحشت است. این فیلم سال ۸۳ فروش خوبی داشت و پای خیلیها را به سینما باز کرد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: «خوابگاه دختران» با وجود موفقیت زیادی که داشت مهمترین فیلم محمدحسین لطیفی به حساب نمیآمد. صرفا تجربه موفقی بود در ساخت فیلم در ژانر وحشت.
فضای فیلم: زنی که بلافاصله بعد از به دنیا آمدن مادرش را از دست داده است همیشه از به دنیا آمدنش احساس گناه میکند. او در بزرگسالی هم زیر نظر روانپزشک است و همه به او القا میکنند که درگیر توهم است. همسرش از این توهم استفاده میکند تا به همراه منشی شرکت او را بترساند و اموالش را به دست بیاورد.
عنصر ترس و دلهره: همه چیز با تماشای یک تار موی طلایی روی کت همسرش شروع میشود. او در کابوسهایش زنی موطلایی را کنار همسرش میبیند و کمکم در واقعیت هم با او مواجه میشود. در خانهاش مدام همه چیز گم میشوند. وسایل خانهاش بههم میریزند و سایههایی پشت سرش میبیند و نهایتا به قتل میرسد.
میزان موفقیت: خیلیها از آن به عنوان تجربهای ناکام در ژانر وحشت نام میبرند. «اقلیما» آنطور که انتظار میرفت فروش نکرد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: محمدمهدی عسگرپول سال ۸۲ با ساخت «قدمگاه» بسیار مورد توجه قرار گرفت، اما اقلیما فیلم چندان مهمی در کارنامهاش نبود.
فضای فیلم: فیلم «آل» برگرفته از باور قدیمی آمدن آل بالای سر زن باردار است. مادر سینا بعد از به دنیا آمدن مرده است همه به او گفتهاند مادرش را آل برده است. او ترس و وحشت عجیبی از دوران بارداری دارد و حالا در مواجهه با بارداری همسرش مدام دچار توهم و ترس میشود. او برای ماموریت کاری به همراه همسرش به ارمنستان میرود و با باز شدن پای رئیس شرکتشان که از قبل به سینا علاقه داشته، مدام موقعیتهای عجیبی رخ میدهد.
عنصر ترس و دلهره: بیشتر صحنههای ترسناک فیلم در کابوسهای سینا شکل میگیرند. تا جایی که از اواسط فیلم به بعد مخاطب باور میکند همه چیز در خواب رخ میدهد و دیگر چندان از اتفاقهای ترسناک نمیترسد. با اینحال در پایان فیلم شخصیتها در واقعیت هم درگیر هراس میشوند.
میزان موفقیت: به موفقیت خاصی دست پیدا نکرد. فقط بهزاد عبدی سیمرغ بلورین بهترین موسیقی را گرفت.
جایگاه در کارنامه کارگردان: جزو فیلمهای مهم کارنامه بهرام بهرامیان به حساب میآید.
فضای سریال: در سریال «او یک فرشته بود» برای اولین بار شیطان در کالبد یک انسان نمایش داده شد تا از این طریق شیطان را در قالب متافیزیکی و ماورائی برای مخاطبان باورپذیرتر نشان دهد. مردی مذهبی که در تمام زندگیاش به اصول اعتقادی ایمان داشته با زنی روبهرو میشود و ایمانش دچار تزلزل میشود.
عنصر ترس و دلهره: تغییر چهره فرشته هنگامی که قرآن تلاوت میشود یا زمانی که عملی شیطانی از او سر میزند جزو مهمترین صحنههای ترسناک سریال است. البته در کنار آن صداهای وحشتناک و نشان دادن نماهایی از جهنم این سریال را ترسناک هم نشان میدهد.
میزان موفقیت: به عنوان اولین سریال تلویزیونی که به مسائل ماورائی توجه نشان داد بسیار مورد توجه قرار گرفت و شروعی شد بر ساخته شدن سریالهایی از این قبیل.
جایگاه در کارنامه کارگردان: علیرضا افخمی با این سریال بسیار شناخته شد و بعد از آن «پنجمین خورشید» و «۵ کیلومتر تا بهشت» و «احضار» را با همین حال و هوا ساخت.
فضای سریال: اولین سریالی که بعد از موفقیت «او یک فرشته بود» در همان حال و هوا ساخته شد «آخرین گناه» به کارگردانی حسین سهیلیزاده بود. اینبار همه چیز حول محور یک پیوند قرنیه رخ میداد. مرد با ایمانی وصیت میکند بعد از مرگش قرنیه چشمش را به فردی که موردنظر خودش است پیوند بزنند، اما دخترش بیتوجه به وصیت پدر این قرنیه را به نامزدش پیوند میزند. بعد از عمل نامزد او چیزهای عجیبی را میبیند.
عنصر ترس و دلهره: مودت بعد از پیوند، افراد را تجسم اعمالشان میبیند. افراد گناهکار را در آتش میبیند و خیلی از مسائل برایش فاش میشود. تا اینکه تصمیم میگیرد تمام گناهکاران را به قتل برساند.
میزان موفقیت: «آخرین گناه» نتوانست موفقیت «او یک فرشته بود» را تکرار کند و با ضعفهایی روبهرو بود. با این حال جزو سریالهای پرمخاطب تلویزیون نام گرفت.
جایگاه در کارنامه کارگردان: از یک طرف با نقدهای زیادی روبهرو شد و از طرف دیگر یکی از سریالهای پرمخاطب کارنامهاش نام گرفت.
فضای فیلم: سریال «اغما» براساس فیلمنامهای از علیرضا افخمی ساخته شد. این دومین باری بود که «شیطان» در کالبد انسان به تصویر کشیده میشد. داستان درباره محک زدن ایمان یک دکتر مغز و اعصاب به نام دکتر پژوهان بود. بعد از مرگ همسرش ایمانش را به خدا از دست داد و با ورود فردی به نام الیاس در زندگیاش کمکم از مسیر همیشگی فاصله گرفت.
عنصر ترس و دلهره: این ترس و دلهره در شخصیتهای سریال چندان نمودی نداشت. مخاطبان به شیطان بودن الیاس واقف بودند، اما شخصیتها زندگی عادیشان را انجام میدادند و همین مسئله نکته جذاب سریال بود. تا اینکه بالاخره پژوهان متوجه میشود فردی که در خانهاش زندگی میکند قبلتر مرده و از اینجا ترس به زندگی او هم وارد میشود.
میزان موفقیت: «اغما» دومین سریال موفقی بود که در این حال و هوا ساخته میشد. هنوز هم جزو مهمترین سریالهای رمضانی با ژانر وحشت شناخته میشود.
جایگاه در کارنامه کارگردان: سیروس مقدم سریالهای موفق زیادی در کارنامه دارد که اغما هم یکی از آنهاست.
فضای فیلم: اولین سریال سیروس مقدم در شبکه خانگی بود. داستان این سریال هم مثل «اغما» درباره رخنه کردن شیطان در وجود انسان بود. شیطانی که اینبار هم سعی داشت آدمهای خوب داستان را از مسیرشان منحرف کند. ماجرا درباره دختری به نام هما است که پس از دیدن یک خواب ترسناک از خواب بلند میشود و از آن به بعد چیزهایی را مشاهده میکند که تنها او قادر به دیدن آنهاست.
عنصر ترس و دلهره: رها به عنوان شیطان وارد ذهن هما میشود و زندگی او را تغییر میدهد. صحنههایی مثل باز شدن در اتاقی که به جهنم میرسد یا سکانسهایی که در آنها شیاطین و مردگان درحال سوختن در آتش هستند از جمله مهمترین سکانسهای ترسناک سریال هستند که چندان هم باورپذیر ساخته نشدهاند.
میزان موفقیت: «خوابزده» شیوه ارائه درستی نداشت و چندان دیده نشد. البته در کل هم سریال موفقی نبود.
جایگاه در کارنامه کارگردان: شاید بتوان آن را یکی از مهمترین شکستهای کارنامه سیروس مقدم به حساب آورد.
فضای فیلم: اینبار شیطان نه در قالب یک انسان که در جایگاه روح یک پسر عاشق حلول کرده است. محسن در تعقیب و گریز برای نشان دادن احساساتش به زهره تصادف میکند و میمیرد. حالا به واسطه زنی متقلب که فال قهوه میگیرد و روح احضار میکند به دنیا برمیگردد.
عنصر ترس و دلهره: اولین بار درست در شرایطی که زن فالگیر قصد داشت به مائده کلک بزن و از زبان روح محسن به او دروغ بگوید روح مقابل مائده ظاهر شد. ظاهر شدن روح محسن در زمانی که به او فکر میکنند و افتادن تابلوها و بیرون آمدن تابلوی چشم شیطان از داخل کشو وسروصداها و … همگی تا اینجای سریال ترس و دلهره ایجاد کرده است.
میزان موفقیت: هنوز سریال کامل پخش نشده و نمیشود به درستی درباره میزان موفقیت سریال اظهارنظر کرد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: علیرضا افخمی بعد از چند سریال در ژانر وحشت، در احضار مجددا سراغ همین سوژه رفته. هنوز جایگاه سریال در کارنامه او مشخص نیست.