روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در دینداری کسی که انصاف ندارد، باید شک کرد. کسی که انصاف ندارد، به راحتی مرزهای دین گفته را میشکند و تعالیم دینی را در غبار کینه، به فراموشی میسپارد، چیزی که این روزها در برخی رسانهها به وفور مشاهده میشود. آن هم رسانههایی که همه چیزشان از بیتالمال است.
اینان با اینحال، با پولِ مردم، به جنگ خواست مردم میروند، سنگ میاندازند سر هر راهی که بخواهد برای مردم باز شود، گره میاندازند روی هر گرهی که بخواهد به نفع مردم باز شود و راه را بر منافع جناحیشان ببندد.
یکی دو شب پیش بود که شاهد بودیم برخیها در هر فضایی پیدا کردند، دولت را زدند، مذاکرات را زدند. در وین به جای بیگانه خودی را بمباران کردند. هم خط مقدم خودی را زدند و هم پشت جبهه خودی را کوبیدند و رکورد بیانصافی را جابهجا کردند. انگار کوزه وجودشان را جز از «شرنگ»، پر نکردهاند آن هم با پولی که قرار بود «شهد» بخرند!
برخی از افرادی که کارنامهشان مشخص است، خود را فاتح ناکامیهای دولت میپندارند و میپرسند: اگر دوباره به سال انتخابات برگردیم باز به روحانی رأی میدهید؟ جواب من، قاطعانه این است؛ با همان شرایط و کاندیداها، بله!
مگر ما در انتخابات، مالکاشتر و سلمان و عمار و قیس و محمدبنابوبکر را در میدان داشتهایم و آمدهایم به روحانی رأی دادهایم؟ مگر امیرکبیر و بهشتی و رجائی را داشتهایم و به روحانی رأی دادهایم که حالا باید یقهمان را بگیرند؟ دیگر نامزدهای مطرح مگر چه رزومهای داشتند و بعد چه کارنامهای از خود به جا گذاشتند که آنان را در جایگاهی بالاتر از روحانی قرار دهد؟
با همه انتقادهایی که به روحانی داریم و دیگران دارند، عبور دادن کشور از دالان تنگ تحریم و کرونا و موانع داخلی تا همین جای کار هم در حد معجزه است. انصاف بدهیم که شرایط امروز کشور به نسبت سال ۱۳۹۱، چقدر سختتر شده است؟ سال ۹۱ توانستیم ۱۱۸ میلیارد دلار نفت بفروشیم و سال ۹۹، فقط ۱۰ میلیارد و از این هم ۵ میلیارد سهم دولت شد. با این رقمها انصاف بدهیم به دولت چه نمردهای باید داد؟
نمیگوئیم کارنامه دولت پر از موفقیتهاست، اما به نسبت شرایط، کم کار نشده است. کسی که میخواهد نقد کند باید دقیق ببیند و صادقانه بگوید. قطعا کاستیها را هم شمار خواهد کرد در کنار ستون مقابل که دستیافتههاست. ما هم قبول داریم دولت کاستیهای مهمی داشت و دارد، اما شرایط را هم میفهمیم. با این شرایط سخت -که همه میبینند به جز تخریبگران که با چشمِ بسته و دهان باز به ماجرا ورود میکنند - دیگران – اگر بودند - چه کاری میتوانستند بکنند؟ جایی که بودند چه کردند؟ کارنامه همه در جایگاههای قبلی قابل دسترسی است. قضاوتها اگر براساس داوری منصفانه شرایط باشد، بسیاری از کسانه که به روحانی رأی دادند اگر باز به دوران انتخابات برگردند، دو باره محکمتر از پیش، نام روحانی را خواهند نوشت. روحانیی که بیش از پنج دهه است در کانون انقلاب و پیروزی و نظامسازی بوده و چهار دهه آن را در حساسترین جایگاههای نظام، مسئولیت داشته و توسط ارکان نظارتی و امنیتی همین نظام بارها احراز صلاحیت شده است.
پرسشی هم که بعد از این پاسخ، باید از آقایان پرسید این است که اگر دیگران بودند چه چیزی میخواست اتفاق بیفتد که روحانی نتوانست محقق کند؟ آیا قرار بود ترامپ دشمنی کنار بگذارد و «پسرخالگی» کند؟ یا در داخل کسانی قرار بود همراهی پیروزیآفرین داشته باشند که با روحانی همراهی نکردند؟ اولی که به قاعده نمیتواند باشد، اما اگر دومی است باید پرسید چرا به تکلیف ملی و دینی خود عمل نکردند و دولت و ملت را در هنگامه بلا، تنها گذاشتند؟ مگر قرار نبود که همه با همه توان در خدمت ملت باشند؟ منافع کلان ملی را با کدام منفعت دیگر تاخت زدند؟