فراروـ قسمت نهم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیهکنندگی رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی چهارشنبه ۱۳ اسفند ماه ۱۳۹۹ به صورت اختصاصی در سایت فیلمیو منتشر شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «اهداف ملکه برای گرفتن هویت البرز کمکم درحال هویدا شدن است که دلبستگی البرز به افرا قوت میشود و از آن طرف آریا وارد بحرانی جدید میشود. در قسمت نهم آریا که به مفتآباد آمده است با سد سخت افرا مواجه میشود.»
افرا آریا را که برای ماندن فقط به یک اشاره نیاز دارد، از خود میراند. افرا در ظاهر اظهار میکند که از ابتدا هم هیچ حسی به آریا نداشته است؛ اما این نمیتواند همه واقعیت باشد. این را البرز هم فهمیده است. پارسا همه چیز را فراهم کرده است تا البرز را به آزمایشگاه بکشاند و تولید مواد مخدر با خلوص هشتاد درصد را شروع کنند؛ اما لعیا / ملکه به محض اینکه میشنود البرز و افرا با هم سر و سری دارند، تصمیم میگیرد، باز هم صبر کند و منتظر پا گرفتن دل بستگی البرز و افرا شود.
اما در سویی دیگر شبیر تنها کسی که از هویت البرز و از رازهای لعیا خبر دارد، در پی کسب سهمی از البرز و استفاده از اوست. او با چیزهایی که میداند، میتواند دودمان ملکه را به باد دهد و از طرفی هم کاملاً معتمد اوست، کمکم به فکر خیانت میافتد. در قسمت نهم بازهم کمی از انگیزههای ملکه برای آزار البرز مشخص میشود؛ اما هنوزهم آن چیزی که مسبب اصلی سی سال آزگار خشم، کینه و نفرت او بوده است، مشخص نشده است. اما حال مق دانیم که لعیا پیش از ازدواج هم در پی به راه انداختن امپراتوریاش و همچنین هم دست و هم داستان شبیر بوده است.
داستان ملکه گدایان کماکان کند پیش میرود و خرده داستانها و حواشی زیاد سبب میشود تا اتفاق اصلی و بازی محوری به حاشیه رانده شود. هضم ماجرای عشق آتشین آریا به افرا در میان این همه شلوغی داستان دشوار است و حتی پرداخت آن نیز با توجه به شخصیتهایی که ساخته شدهاند و بازیگرانشان باز هم با لکنت مواجه است. بعد از گذشت ۹ قسمت شاید دیگر وقت آن رسیده باشد که به نقش افرا و بازی باران کوثری هم کمی پرداخته شود. هرچه بیشتر میگذرد، باران کوثری در نقش افرا ناموفقتر ظاهر میشود. بازی مصنوعی او از چشم دوربین و تماشاگر پنهان نمیماند.
این همه سهلانگاری درباره فیزیک بدنی او که کیلومترها با نقش افرا فاصله دارد، هم از جانب او و هم از جانب کارگردان شگفتآور است و این جاست که پای این حرفهای تلخ به میان میآید که سازندگان آثاری از این دست گویی برای مخاطب ارزش و اعتباری قائل نیستند به میان میآید.
ملکه گدایان به هر روی از ایستگاه نهمش نیز گذر کرد و باید منتظر ماند و مشاهده کرد که ماجراهای ریز و درشتی که در جریان هستند، در قسمتهای آینده به چه سمت و سویی میروند.