فراروـ قسمت چهارم سریال خوب، بد، جلف: رادیو اکتیو به طراحی و نویسندگی پیمان قاسم خانی و تهیهکنندگی و کارگردانی محسن چگینی جمعه ۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: حسام بوالهوس که برای ربودن یک محموله مواد مخدر در جاده کمین کرده است، کیک زرد را به جای آن اشتباهی میدزدد. در راه بازگشت به تهران به پژمان و سام برمیخورد که پس از گذراندن زمانی سخت و هولناک از جنگل نجات پیدا کردهاند. حسام نقشههای جالبی برای آن دو در سر دارد...
پژمان و سام که دیگر از نجات پیدا کردن و خارج شدن از جنگل نا امید شده بودند، اتفاقی به دست یک پسر بچه نجات پیدا میکنند و به جاده اصلی میرسند. اما این آزادی خیلی طول نمیکشد و این بار حسام بوالهوس است که آنها را سوار میکند و به تهران میآورد. بوالهوس که بهتازگی از زندان آزاد شده است، در اولین اقدامش محمولهی کیک زرد را به اشتباه به جای محمولهی شیشه دزدیده است و سر راهش هم پژمان و سام را سوار میکند تا با گروگانگیری آنها بتواند پولی به دست آورد.
اما چه کسی حاضر است برای سام و پژمان پولی خرج کند؟ نه صدا و سیما، نه خانه سینما و نه فدراسیون فوتبال هیچ کدام ریالی برای آزادی آنها خرج نمیکنند. تا اینکه قهرمانان قصه به یاد فربد و فیلم سینمایی دکتر میافتند...
به این ترتیب بار دیگر سام و پژمان به محموله کیک زرد و ارتش سری متصل میشوند تا داستان در یک ایستگاه نماند و به حرکتش ادامه بدهد. سریال رادیواکتیو در هر قسمتش با گیر انداختن شخصیتهای اصلی در موقعیتی خاص به اجرا کردن شوخیهایش میپردازد و زود هم از آنها گذر میکند.
با وجود اهمیت خنداندن مخاطبان پیمان قاسم خانی بهتر از هر کسی میداند که پیشبرد روایت هم برای این که مخاطبان سریال را دنبال کنند اهمیت فراوان دارد و این روایت حتی هرقدر هم ساده باشد، دست او را برای طراحی شوخیهای بیشتر باز میکند. به نظر میرسد که سریال رادیواکتیو تا حد زیادی به نوع کمدیای که پیمان قاسم خانی میپسندد، نزدیک است و در آن به نحو مطلوبش میتواند تکهها و کنشهای بامزه را بگنجاند.
کاراکترهای سام و پژمان هم در طول پروژههای مختلفی که با محوریت این شخصیتها ساخته شدهاند، بهخوبی در نقشهایشان جا افتادهاند و نبض هر صحنه را بهراحتی در دست میگیرند. طراحی شخصیتهای فرعی قصه مانند آصف، گرجی و حالا بوالهوس نیز بهخوبی با مخاطبان سریال ارتباط برقرار کردهاند.
خوب، بد، جلف: رادیواکتیو در قسمت چهارم همان چیزی است که از آن انتظار میرود و بهخوبی با شوخیهایش مخاطب را میخنداند و داستانش را پیش میبرد...