شهرام شکیبا نوشت: بنا بود امروز الباقی خودآموز خرید کتاب برای دوستان را تقدیم کنم. قصدم همینکار بود اما یک اتفاق افتاد.
اتفاق سوژهای بود که به چشم خورد. بخوانید تا به من حق بدهید که هر سوژه دیگری را بگذارم برای یک روز دیگر و امروز فقط به این موضوع بپردازم.
مطلب امروز را درباره هیأتدولت بخوانید تا انشاءالله فردا الباقی «خودآموز خرید کتاب برای دوستان» را تقدیم کنم. عیبی هم ندارد، توی این مملکت از این امروز و فرداها برای تحقق وعدهها زیاد دیدهایم.
قضیه از این قرار است که حجتالاسلام سیدمحمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور گفته است: «جلسات دولت منظمتر برگزار میشود. طبق برنامه جدید، هر یک از اعضای هیأتدولت به ازای هر دقیقه دیرکرد برای حضور در جلسات قوهمجریه، هزار تومان جریمه میشوند. به عنوان مثال اگر یکی از اعضای هیأتدولت 30 دقیقه دیرتر از وقت مقرر در پاستور حضور یابد، همانجا 30 هزار تومان جریمه دیرکرد وی دریافت و اعلام میشود.»
1- آیا آدم با پروژه فرق دارد؟ چرا اگر یک وزیری خودش دیر آمد، باید جریمه شود ولی اگر پروژهاش دیر شد، نباید جریمه شود و موضوع به اعلام عمومی برسد؟
2- این طرح اساساً ناعادلانه است. وزیر با وزیر فرق دارد. نمیشود که همهشان از دم یک قیمت داشته باشند. مگر توی میوهفروشی هلو و آناناس یک قیمت دارند؟
3- با این حساب قیمت وزرا به طور درهم دقیقهای 1000 تومان است. انصافاً با قیمت حاجی ارزونی حساب کردهاند. دستشان درد نکند.
4- اینطوری که دوستان حساب کردهاند، آقای محصولی میتواند کلاً هیأتوزیران را برای مدت 4 سال بخرد و همه را آزاد کند.
معاون پارلمانی رئیسجمهور: «مبالغ دریافتی از جریمه اعضای هیأتدولت برای تأخیریها، صرف پذیرایی در جلسات قوه مجریه میشود. البته قبل از این موضوع نیز، پذیرایی در هیأتدولت با هزینههای شخصی افراد و به صورت دورهای انجام میشد.»
1- آخی! بیا سوتهدلان گردهم آییم.
2- واقعاً دست همگی درد نکند. از جیب هم برای مملکت خرج میکنند. بدینوسیله ممنونیم.
3- نمیشود ما از خانه کوفته و پیراشکی و کاهو و سنکنجبین و تخمه خربزه و هندوانه بوداده بیاوریم، عوضش آقایان سروقت بیایند سر کار؟
تبصره: این آییننامه یک تبصره هم میخواهد. مهم این است که هرکسی چرا تأخیر کرده و کجا بوده و چه میکرده. مثلاً شاید خدای نکرده یکی کلاً گیج میزده عوض هیأتدولت رفته یک جای دیگر. یکی رفته طرح و کتاب یک بنده خدای دیگری را به اسم خودش چاپ کند. یکی رفته دم حجره دوزار کاسبی کند. یکی رفته با طناب خودش را سروته توی چاه آویزان کرده تا الهامات غیبی پیدا کند. خُب، اینها هرکدامش باید یکجور جریمه داشته باشد.