فرارو- مناظره حسین شریعتمداری و صادق خرازی در شبکه یک سیما بازتابهای فراوانی داشت. در آن مناظره، صادق خرازی، شریعتمداری را متهم به توهین به آیت الله سیستانی و برهم زدن روابط بزرگان عراق با ایران کرد. روزنامه کیهان بعد از چند روز از این ماجرا به بهانه ای، به صادق خرازی حمله کرد. کیهان در یادداشت خود صادق خرازی را هماهنگ کننده دیدار سید محمد خاتمی با ریچارد فرای معرفی کرده است.
در بخشی از یادداشت کیهان آمده است: "خاتمی همراه صادق خرازی شام آخر را در آمریکا خورد و ۷۰ میهمان برجسته در «ضیافت بلوط سبز» با رئیسجمهور اصلاحات سر یک میز نشستند، اما دیویدسن فقط یک «میهمان ویژه» داشت: پیرمردی ۸۶ ساله، ولی سالم و سرحال که مثل خودش آمریکایی بود؛ یک زن و مرد با شباهتهای شگفتانگیز بسیار. خاتمی نیز انتظار این ملاقات را میکشید، چون همان طور که انستیتو مطالعات خاورمیانه برای واشنگتن در گزارش خود تأیید کرده است، اساساً خاتمی صدور روادید سفرش به آمریکا را مدیون رایزنیهای مؤثر چنین چهرههایی با کاخ سفید بود. این میهمان ویژه کسی جز پروفسور ریچارد فرای نبود که کمی بعد از سیدمحمد خاتمی وارد خانة الگا دیویدسن شد. از آن دیدار صادق خرازی رابط و هماهنگکنندة ملاقاتهای رئیسجمهور خاتمی با فرای بود و در آخرین سفر و شام آخر «ضیافت بلوط سبز» نیز، خرازی اینبار با یک کروات مشکی کنار دست دیویدسن و فرای و خاتمی نشست..."
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در یادداشتی به اتهامات امروز روزنامهی کیهان پاسخ داده است.
متن پاسخ خرازی در پی میآید:
جناب آقای حسین شریعتمداری
مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان
سلام علیکم
پیروی مطلب امروز روزنامه کیهان در مورد اتهامات بی سند و مدرک به برخی بزرگان جریان اصلاحات و موسسه گفتگوی تمدنها بیان موارد زیر جهت تنویر افکاری عمومی لازم دانستم. امیدوارم همانقدر که شهامت داشتید و از اشتباه تان درمورد آیت الله سیستانی عذرخواهی کردید شهامت عذرخواهی از کسانی که هموراه در معرض اتهامات دروغ و واهی شما هستند، هم داشته باشید.
در مناظره حضوری هفته گذشته هم خدمتتان عرض کردم که این نگاه و رویکردی که شما در پیش گرفته اید از هر دشمن خارجی و تهدیدی برای امنیت ملی کشور خطرناکتر و مخربتر است. این که شما تمام سرمایههای اجتماعی مردم و کشور را که نمیپسندید تخریب میکنید و با تحقیر مسئولین و حاکمیت کشور، چهرهای خار و خفیف و مرعوب شده از تمامی نیروهای ملی اعم از سیاسی و نظامی و امنیتی به تصویر میکشید، تا اقتدار اسرائیل و آمریکا و دشمنان کشور را اثبات کنید، نه به نفع کشوراست، نه به نفع مردم و نه به نه نفع نظام.
در مورد مطلبی که نوشتید هیچ قرارداد و پروژه مشترکی بین مؤسسه گفتگوی تمدنها و فرهنگها چه در ایران و چه در خارج از کشور با بنیاد بلوط سبز در هیچ حوزهای وجود نداشته و ندارد. در سفر جناب آقای خاتمی به آمریکا که ایشان در دانشگاه هاروارد و ام آی تی سخنرانی داشتند و با اقتدار و قدرت از دمکراسی دینی ولایت و انقلاب بزرگ ملت ایران در مقابل صدها مخاطب دفاع کردند، به در خواست جناب دکتر محلاتی از آقای خاتمی دعوت شد تا در مراسمی عصرانهای برای جمعی ۷۰ الی ۸۰ نفره در مورد عظمت فردوسی و ادبیات ماندگار شاهنامه سخنرانی کنند. بنده هم میزبان نبودم.
خانم دیویدسن استاد دانشگاه که در حوزه ادبیات فعال هستند، کتاب شاهنامه را با هماهنگی دایره المعارف بزرگ اسلامی چاپ و در این جلسه رونمایی کردند که هیچ ربطی به موسسه گفتگوی تمدنها نداشت. حکایت شما در این روایت کذب، حکایت خسن و خسین هر سه دختران معاویه اند شده است. آقای ریچارد فرای ایران شناس ایران پژوه با صدها اثر و رساله وجیزه علمی و تربیت صدها شاگرد و دانشجو در دانشگاههای معتبر جهان به نقش ادبیات فارسی در تکوین و تکامل فرهنگ و ادبیات جهان همت گمارده است او شاگرد پرفسور ادوارد براون و دهها استاد مبرز دیگر ایرانی بود که در شبستان بلند ایران شناسی و ایران پژوهی ماندگار شد.
او در دورههای مختلف با نمایندگیهای ایران در سازمان ملل و واشنگتن با وزیران فرهنگ و صاحب نظران ایرانی مراودات علمی و جلسات فکری و پژوهشی داشته اند و حتی رییس جمهور احمدی نژاد با وی ملاقات و دیدار داشتند. این دیدارها در عرف بین الملل و سیاست خارجی ایران چیز عجیبی نبوده است و نیست همواره دستگاه دیپلماسی ایران باتیز بینی و زیرکی وظیفه خود دانسته تا با افراد صاحب نظر برای شناخت بیشتر کشورهای مختلف از جمله کشورهای دشمن گفتگو میکند. اما بر خلاف داستان سرایی شما که از دل افراد برای انتظار دیدار حکایت میکند هیچ دیدار محرمانه و خصوصی در منزل هیچ فردی صورت نگرفت و از اساس ادعاهای شما کذب و دروغ است. کاش تجدید نظری جدی در مورد کسانی که در این موارد به شما مشورت میدهند و یا مشوق شما و روزنامه کیهان در این سناریو نویسیهای نخ نما هستند میکردید. ماجرای کروات هم صرفا شوخی من با آقای دکتر مهدوی دامغانی بود که کروات ایشان را باز کردم و اقای محلاتی نیز به شوخی آن عکس را گرفتند و در صفحه فیسبوک شان گذاشتند. اصل و فرع ماجرا تنها طنز و شوخی بود؛ و جالب است به قول آقای ابطحی نیز در این که در این سفر حضور نداشتند و ادعای ایشان در دادگاه شان بر اساس فتوای رهبری در مورد دیگران مسموع نیست، ارجاع فرموده اید.
جناب آقای شریعتمداری
شما بارها به کذب و دروغ مدعی شدید جناب آقای خاتمی با سوروس دیدار داشته اند. با وجود تکذیب رسمی ایشان و همه افرادی که در جریان هستند از جمله بنده کمترین که مستشار موتمن و مشاور ارشد سیاسی ایشان بوده ام و کاملا ان را رد کرده اند و کرده ام، مجددا بر این خلاف گویی پافشاری کرده اید. پرسش اصلی اینجانب این است این دیدار در کجا و در چه زمانی با حضور چه افرادی انجام شده است که هیچ نهاد امنیتی و مسئولی جز شما از آن خبر ندارد. واقعا تصور میکنید فردی با پروتکلهای امنیتی و حفاظتی آقای خاتمی و یا در این سطح میتواند بدون اطلاع سفارت و مسولین و مشاورین خود که همواره در زیر چشمان تیز بین نهادهای امنیتی هستند با کسی دیدار کند و کسی از آن خبر نداشته باشد؟
جالب است بدانید جناب آقای خاتمی چه در دوران ریاست جمهوری و چه پس از آن، در صورتی که از دیدگاه مقام معظم رهبری مطلع میشدند علیرغم دیدگاه خود، نظر و دیدگاه رهبری را رجحان میدادند و یک گام در سیاست خارجی بدون هماهنگی با مقامات انجام ندادند این که تهمت بزنید کار سادهای ست.
کما این که من میتوانم مدعی باشم شما با شیمون پرز دیدار داشته اید. لااقل اگر دیدار نداشته اید همیشه اتحادهای نانوشته استراتژیک با اسرائیل داشته اید. اگر اتحاد هم نداشته باشید خدمات متقابل شما و اسرائیل در آسیب رساندن به منافع ملی ایران غیر قابل انکار و کتمان است.
آقای شریعتمداری
شما چشمان تان را بر حقیقت بسته اید. کاش شما که نماینده، ولی فقیه هستید از مشی و سیره و ادب شخص رهبری که حرمت مخالفان خود را پاس داشته اند پیروی میکردید و یا از جناب اقای دعایی با ادب و متانت مثال زدنی شان یاد میگرفتید و پلی میشدید برای جذب جوانان و نخبگان کشور به نظام. ای کاش شما منش و فضائل مقام معظم رهبری را در بسط اندیشه و گسترش عقیده و کرسیهای آزاد اندیشی حوزه و دانشگاه را سرلوحه کار خود قرار میدادید. کاش به جای اتهام زدن و کم ظرفیتی و همه را دشمن خطاب کردن دیگران، سعه صدر بیشتری داشتید.
نمیتوانید با سوء استفاده از جایگاه روزنامه کیهانی که به مقام معظم رهبری منصوب است تماما به افراد اتهامهای بی سند و مدرک بزنید و متوجه تبعات شرعی و سیاسی آن نباشید. این که شما تسویه حساب مناظره تلویزیونی را به صورت یک طرفه در روزنامه کیهان با بودجه بیت المال انجام میدهید آیا حق الناس نیست؟ به روز مرگ و روز قیامت باور ندارید؟ این روزها همه در تهدید مرگ قرار گرفته ایم. جواب روز قیامت را با این رفتارها و سو استفادهها چگونه میخواهید بدهید؟
آقای شریعتمداری شما یا میدانید دروغ میگویید یا نمیدانید. اگر آگاهانه دروغ میگویید که دچار یک ماکیاولی پیش افتاده و مبتذل شده اید که سالها ست که جامعه ما دیگر در دام آن نمیافتد. در این صورت شما فیلم ساز خوبی نیستید. فیلمها و سناریوهای شما نه فروش مردمی خوبی دارد و نه مورد تحسین منتقدان قرار میگیرد. یا در حالت دوم شما فکر میکنید که راست میگویید که در این حالت دچار سندروم مرد شکاک شده اید که به هر کسی و هر چیزی شک دارید و با این شکها در این مدت جز آسیب و تخریب نفوس تولیدی نداشتید.
یادتان باشد وقتی ما عادت کنیم که پاسخ هر نقد منطقی و دلسوزانه توام با آرامش و عقلانیت را با سناریوسازیهای پلیسی امنیتی بدهیم، تنها خروجی اش در بلند مدت آن است که نقدهای دلسوزانه و عقلانی خاموش میشود و شما میمانید و فریادهای احساسی و خصمانه. من برخلاف شما که مخالفین خود را دشمن مردم و نظام و جاسوس و.. میخوانید، شما را دشمن نظام خطاب نمیکنم. من میدانم که شما دوست دار نظام هستید. من به همان حسین شریعتمداری همراه و همکار خود ارج میگذارم و دوست ندارم انبانی از اتهامات درست و نادرست در کارنامه تاریخی شما با تیغ بی رحم تاریخ به محک زده شود. اما دوستی شما برای نظام از جنس دوستی بی خردانی است که به نیت خیر نتیجهای جز زیان و آسیب برای نظام به بار نمیآورند.
سیدمحمدصادق خرازی