فرارو- "راج پرساد*" روانپزشک مستقر در لندن، در مقالهای برای "پایگاه خبری پراجکتسیندیکیت"، بر خلاف دیدگاههای غالب در مورد حمایت از حذف ترامپ از شبکههای اجتماعی به این مساله تاکید میکند که با توجه به ویژگیهای روانشناسی ترامپ، این موضوع میتواند به خشونتهای بیشتر در جامعه آمریکا منجر شود. وی در این رابطه مینویسد:
«در شرایط فعلی و پس از جنجال آفرینیهای گسترده دونالد ترامپ در عرصه معادلات سیاسی آمریکا، بالاخره نرم افزارهای ارتباطی مهم در حوزه شبکههای اجتماعی، بر علیه وی بسیج شده اند. درست در بحبوحه اقدام حامیان افراطی ترامپ در حمله به ساختمان کنگره آمریکا که در تاریخ ششم ژانویه سال جاری میلادی اتفاق افتاد و کاملا ریشه در تحریکاتِ شخص ترامپ داشت، بسیاری از شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر (شبکه اجتماعی مورد علاقه ترامپ) و شاپیفای (یک شبکه اجتماعیِ اقتصادی)، محدودیتهای زیادی را بر حضور دونالد ترامپ در نرم افزارهای خود (پلتفرمهای خود) وضع کردند. بسیاری از شبکههای اجتماعی دیگر نیز که به نحو گستردهای توسط جریانهای افراطی حامی ترامپ مورد استفاده قرار میگرفتند نیز، عمیقا ترامپ و حضور وی را در چهارچوب نرم افزارهای خود، محدود و حتی ممنوع کردند.
به گزارش فرارو، تاکنون افکار عمومی، اقدامِ حذف ترامپ از شبکههای اجتماعی را حرکتی مناسب جهت کاستن از خطر تحریکات ترامپ در راستای تشویق خشونت ارزیابی کرده و از آن قویا حمایت کرده اند. در این زمینه به عنوان مثال میتوان به حمایت گسترده افکار عمومی از اقدام شبکه اجتماعی توئیتر در حذف همیشگی ترامپ از این شبکه اجتماعی اشاره کرد. با این حال، اساسا بایستی به طرح این پرسش پرداخت که آیا حذف ترامپ از شبکه اجتماعی توئیتر، به معنای واقعی کلمه، آمریکا را امنتر خواهد کرد؟ در پاسخ به این سوال، جدیدترین یافتههای روانشناسی تاکید دارند که خیر، این مساله (حذف ترامپ از شبکههای اجتماعی)، آمریکا را امنتر نخواهد کرد. بر اساس یافتههای روانشناسی باید گفت، انسانهای خودشیفته (نظیر ترامپ)، واکنش مناسبی به فرآیند حذف از محیط اجتماعی نشان نمیدهند.
تاکنون بحثهای زیادی در مورد اینکه آیا اساسا ترامپ را باید انسانی خودشیفته دانست یا خیر، مطرح شده است. اگرچه پزشکانِ روانشناس باید از برچسب زدن به انسان ها، در شرایطی که آنها را معاینه نکرده اند، بپرهیزند. با این حال، بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان، با مشاهده رفتارهای ترامپ، تاکید کرده اند که ترامپ انسانی "خودشیفته" است و از نظر روانی، اساسا مشکل دارد. در سال ۲۰۱۷، ۲۷ روانپزشک و متخصص بهداشت و سلامت روحی و روانی، کتابی را منتشر کرده و در آن با اعلام هشدار نسبت به خودشیفتگی افراطی ترامپ، بر این مساله تاکید کرده اند که این مساله، تهدیدی جدی علیه ایالات متحده آمریکا و منافع ملی آن است.
چندان مشکل نیست که بفهمیم چرا روانشناسان و روانپزشکان، خودشیفتگی ترامپ را تهدیدی برای آمریکا میدانند. انسانهای خودشیفته، نیازِ بسیار عمیقی به جلب توجه و کسب ستایش از جانب دیگران دارند و کاملا حس میکنند که خاص و ویژه هستند. انسانها خودشیفته، به سختی پذیرای شکست هستند که این مساله به طور خاص در جریان رویههای اخیر ترامپ پس از شکست در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، به وضوح قابل مشاهده بوده است. انسانهای خودشیفته نمیتوانند بپذیرند که دیگران در یک رقابت از اآنها بهتر و محبوبتر باشند.
اگر انسانهای خودشیفته به مسیری هدایت شوند که مجبور به کنار آمدن با این واقعیتها شوند، بدون تردید از خود، خشونت نشان میدهند و به نحوی تهاجمی، کنش ورزی میکنند. انزوای اجتماعی، به هر فردی آسیب میزند. با این حال، این مساله برای انسانهای خودشیفته، کاملا غیرقابل پذیرش است و میتواند به نشان دادن واکنشهای خشن ختم شود.
اضافه بر این، تهدیدِ انسانهای خودشیفته و رویههای مخربشان، ورای فردی نظیرِ ترامپ است (صرفا به ترامپ محدود نیست). زیرا حامیان افراطی ترامپ نیز گرایش عجیبی به رفتارهای خودشیفته گونه و نشان دادن خشونت دارند. تاکنون مطالعات روانشناسی گسترده ای، این مساله را به وضوح تایید کرده اند.
ترامپ عمیقا خودشیفته بودن خود را در قالب یک ایدئولوژی، یعنی "ترامپیسم" عرضه میکند و از این طریق سعی میکند تا در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا، اهرمهای قدرتمندی را برای خود بسازد و نوعی اقتدارگرایی را در داخل جامعه آمریکا، حاکم کند.
بر اساس مطالعات روانشناسی که در ماهها و سالهای اخیر انجام شده اند، ویژگی خودشیفته بودن، به نحو قابل توجهی در میان جمعیت ایالات متحده آمریکا، افزایش یافته است. برخی بر این باورند که این روندف تا حد زیادی تحت تاثیر اوج گیری شبکههای اجتماعی اتفاق افتاده است. اگر چه که شواهد جهت باور کردن این مساله، چندان هم قطعی و مسلم نیستند.
در هر حالتی که در نظر بگیریم، دونالد ترامپ از شبکههای اجتماعی به نحو گستردهای استفاده کرده تا یک شخصیت محبوب از خود بسازد. امری که در دلِ خود با خودشیفتگی وی همراه بوده است. با این حال، باید دانست که محرومیت ترامپ در استفاده از شبکههای اجتماعی، به هیچ عنوان، خسارتها و آسیبهای وی به جامعه آمریکا را برطرف نخواهد کرد. در بهترین حالت، انجام یکچنین اقدامی، میتواند از خسارات بیشتر جلوگیری کند و در بدترین حالت، میتواند آغازی برای وارد آمدن خسارات بیشتر باشد.
پژوهشگران، پدیده خودشیفتگی را به شماری از رفتارهای ضداجتماعی مرتبط کرده اند. در این زمینه میتوان به اقدامات تهاجمی، خشونت داخلی و خانگی، و حتی اجبار جنسی اشاره کرد. بر اساس یافتههای یک پژوهش که به تازگی در "دانشگاه لیورپول" انجام شده، انسانهایی که از میزان خودشیفتگی بیشتری برخوردار هستند، به خشونت، دیدگاه مثبت تری دارند. در چهارچوب این پژوهش ها، زنها نیز همچون مردها، مستعدِ خودشیفتگی و نشان دادنِ خشونت هستند.
درست به همین دلیل است که میتوان تا حدی این گزاره را مطرح کرد که حمله اخیر حامیان افراطی ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا، تا حدودی، ریشه در خودشیفتگی حامیان ترامپ و ترجمانِ آن در عرصه سیاسی دارد. از این منظر، خودشیفتگی ترامپ و حامیانش و متعاقبا تحمیل انزوای اجتماعی به آن ها، میتواند تا حد زیادی اوضاع را در آمریکا بدتر کند. یافتههای یک پژوهش روانشناسی نشان میدهد انسانهای خودشیفته، پس از تحمیل انزوای اجتماعی به آن ها، بیش از هر زمان دیگری مستعدِ نشان ادن خشونت میشوند. این مساله مخصوصا با تحمیل هر چه بیشترِ طرد و انزوای اجتماعی به آن ها، عمیقتر هم میشود.
درست به همین دلیل است که حذف ترامپ و حتی حامیان افراطی اش از شبههای اجتماعی میتواند نتیجه عکس بدهد و شرایط را در آمریکا بدتر کند. انسانهای خودشیفته، در برابر تحمیل انزوا به خود، واکنش دفاعی نشان میدهند. واکنش دفاعی آنها بر اساس آنچه روانشناسان به آن اشاره میکنند، چیزی جز نشان دادن خشونت نیست. درست بر همین اساس است که اگر دنبال یک راهبرد موثر جهت مهار ترامپ و حامیان افراطی اش هستیم، بایستی از تحمیل انزوای نامحدود به آنها جلوگیری کنیم. انجام یکچنین اقدامی اجازه میدهد تا از وقوع یک انفجار در جامعه آمریکا جلوگیری شود».
*راج پرساد، وی یک روانپزشک مستقر در لندن است و کتابهای مختلفی در حوزه روانشناسی به نگارش درآورده است.