همچون هر دوره انتخابات ریاست جمهوری، اینبار هم بحث کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاست جمهوری و چند و، چون آن از چند ماه پیش از آغاز انتخابات داغ شده و توجهها بار دیگر به اظهار نظرات اعضای شورای نگهبان در این باره است.
اعتمادآنلاین در ادامه نوشت: با این حال ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا معتقد است با اینکه شورای نگهبان باید تفسیر خود را در این رابطه اعلام کند، اما به گفته او، در حالی که حضور زنان در مجلس شورای اسلامی یا وزارت خانه به عنوان وزیر منعی ندارد، جریانهای سیاسی کشور هیچ کدام زنی را برای حضور در این سمتها معرفی نمیکنند و تعداد زنان در مجلس هیچ گاه به بیش از ۱۰ در صد هم نرسیده است.
او همچنین میگوید که برگ برنده اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم است، چون به گفته او، مجلس یازدهم آینه تمام نمای اصولگرایان در عرصه اجرایی و تقنینی است و نوع عملکرد آنها میتواند قضاوت عمومی را در پی داشته باشد.
مشروح گفتگو با ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا را در ادامه بخوانید.
آقای ایمانی! تحلیل شما از فضای انتخاباتی جریانها و گروههای سیاسی کشور چیست؟ به نظر میرسد برخی طیفهای اصولگرا فعال شدند، فکر میکنید اگر اصلاح طلبان کاندیدای قدری برای معرفی نداشته باشند، فضا به سمت رقابت درون اصولگرایی در انتخابات ۱۴۰۰ میرود؟
این یک احتمال است، اما بر خلاف افکار بعضی از مردم که تصور میکنند اصولگرایان حتما در انتخابات بعدی پیروز خواهند بود، من اصلا چنین تصوری ندارم. نمیخواهم این احتمال را نفی کنم، اما اینکه قطعیتی باشد که حتما اصولگرایان در انتخابات بعدی به احتمال بسیار زیاد پیروز خواهند شد، نه، چنین چیزی نیست.
دلایل آن هم کاملا روشن است؛ تحولات سیاسی در کشور ما خیلی سریع و زیاد اتفاق میافتد، شاید در کشورهای دیگر چنین پدیدهای نباشد (که سرعت تحولات سیاسی انقدر زیاد باشد)؛ از طرفی دیگر وضعیت افکار عمومی در جامعه بخاطر مسائل مختلفی که وجود دارد و انباشت بعضی از مطالبات سیاسی و مسائل اقتصادی و نارضیاتیهایی که در سطح جامعه در اندازههای مختلف هست و هر نوع واگرایی که در جامعه عمومی ما ملاحظه میشود، یک وضعیت ناپایدار و غیر قابل پیش بینی به وجود میآورد.
هیچ تضمینی وجود ندارد که اصولگرایان پیروز انتخابات باشند
در عین حال نمیتوان وضعیت جامعه را هم ۱۰۰ درصد پیش بینی کرد، ما هم در ساحت سیاسی هم در افکار عمومی بسیار ناپایدار هستیم! بنابراین اصلا نمیشود پیش بینی کرد که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چه اتفاقاتی میافتد. از طرف دیگر ما این تجربه را داریم که در انتخابات ریاست جمهوری ناگهان کاندیداهایی در هفتههای آخر مطرح شوند که حضورشان اصلا قابل پیش بینی نبوده است، درحالی که به سرعت هم توانستند نظر افکار عمومی را جلب کنند؛ مانند آقای احمدی نژاد در سال ۸۴ و تا حدودی هم آقای روحانی در سال ۹۲ که این اتفاق پیش آمد و رئیس جمهور شدند.
با این تفاسیر اصلا نمیشود پیش بینی کرد در ماه آخر و یکی دو هفته مانده به انتخابات چه اتفاقی در جامعهای که خیلی هم سیال است، میفتد. ناگهان میبینید کاندیدایی پا به عرصه میگذارد که هیچ تعلقات پر رنگ جناحی هم نداشته باشد و بتواند موفق شود، ممکن است یک کاندیدای که گرایشهای اصلاح طلبی دارد مطرح شود و بتواند آرای مردم را به سمت خودش جلب کند؛ بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که اصولگرایان حتما پیروز انتخابات باشند و چنین تصوری کمی عوامانه است.
وحدت اصولگرایان در انتخابات ۹۶ واقعا شکننده بود
مجموعه اصولگرایان خیلی تاکید دارند که بتوانند همچون انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ به وحدت و تک کاندیدایی برسند. فکر میکنید این اتفاق این بار هم امکان پذیر است یا این وحدت شکننده خواهد بود؟
واقعیت این است که وحدتی که در انتخابات سال ۹۶ شکل گرفت واقعا وحدت شکنندهای بود، یعنی در ساعتهای آخر این وحدت اتفاق افتاد، بنابراین میتوان گفت که کاملا شکننده بود و ممکن است در انتخابات آینده هم این وحدت شکننده باشد و حتی احتمال شکنندگی آن بیشتر است.
شاید اصولگرایان با چند کاندیدا وارد انتخابات شوند
پس احتمال چندکاندیدایی اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد؟
بله، اگر در انتخابات مجلس یازدهم هم آن وحدت شکننده به وجود آمد بخاطر این بود که اصولگرایان دولت و مجلس را در اختیارنداشتند، بنابراین تلاش میکردند مجلس را در اختیار بگیرند، اما برای انتخابات ۱۴۰۰، چون مجلس را در اختیار دارند مقداری خیالشان راحتتر است و همین راحتی خیال میتواند موجب ضربه شود که مثلا هرکس برای خودش یک پرچمی علم کند.
من نمیخواهم بگویم که این اتفاق قطعا میافتد، اما این احتمال از نظر عقلانی بیشتر است، مگر اینکه با توجه به شرایط موجود بخواهند وحدت داشته باشند. البته شرایط انتخابات ریاست جمهوری با مجلس به کل متفاوت است، ماهیت آن متفاوت است؛ در انتخابات ریاست جمهوری صحبت سر انتخاب یک نفر است و در انتخابات مجلس صحبت از پیروزی ۲۹۰ نفر.
ممکن است طیفهای مختلف اصولگرا با توجه به کاندیداهایی که تایید صلاحیت میشوند به طور خواه ناخواه به یک کاندید برسند، چون در نهایت ۴ نفر هم بیشتر تایید صلاحیت نمیشوند، اما در مجلس میتوانند همه گزینه هایشان را بیاورند، اما در ریاست جمهوری اینگونه نیست و ما صحبت از ۴ الی ۵ نفر میکنیم و همین تعداد کمتر امکان به وحدت رسیدن را بیشتر میکند، چون تعداد خیلی محدود است. یعنی ممکن است که خود موضوع، اصولگرایان را مجبور کند تا به وحدت برسند؛ اما امکان به وحدت نرسیدنشان هم وجود دارد یعنی اصولگرایان این مشکل را دارند و مقداری وحدتشان، وحدت شکنندهای است.
مجلس یازدهم آینه تمامنمای اصولگرایان است
فکر میکنید برگ برنده اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟ بحثهایی بعد از انتخابات مجلس یازدهم بود که انتخابات ۱۴۰۰ متاثر از عملکرد مجلس یازدهم خواهد بود. فکر میکنید با توجه به عملکردی مجلس یازدهم تا این زمان داشته میشود میزان مشارکت و اقبال عمومی را پیش بینی کرد؟
عملکرد مجلس یازدهم برای اصولگرایان و در انتخابات ۱۴۰۰ برگ برنده است، چون مجلس فعلی آینه تمام نمای اصولگرایان است، چون تمام اصولگرایان جمع شده اند و وحدت کرده اند و کسانی که به مردم معرفی کرده اند همینهایی هستند که شما در مجلس میبینید، بنابراین این مجلس ماحصل آن چیزی است که ما به نام جریان اصولگرایی در کشور میشناسیم؛ بنابراین عملکرد این مجلس، عملکرد واقعی اصولگرایان در صحنه اجرایی، تقنینی و اداره یکی از بزرگترین نهادهای کشور یعنی مجلس است؛ بنابراین هر عملکردی که این مجلس داشته باشد قاعدتا در اینکه اصولگرایان بخواهند در انتخابات ۱۴۰۰ به مردم بگویند که عملکرد ما این است و به کاندید ما رأی دهید، بسیار مؤثر است. اما در مورد اینکه عملکرد مجلس چگونه است، باید صبر کرد، چون چندماه بیشتر از عملکرد آن نمیگذرد.
یعنی هنوز نمیتوان از عملکرد این مجلس تحلیلی ارائه داد؟
خیر، نیاز به تحلیل ندارد، چون خواهیم دید.
دست جناحهای سیاسی برای معرفی کاندیدای زن باز نیست
این روزها بحث حضور کاندیداهای زن در کشور داغ شده، بعضی از چهرههای اصولگرا هم از این موضوع استقبال کردند و گفتند که اگر شرایط قانونی آن مهیا باشد اصولگرایان هم میتوانند کاندیدای زن معرفی کنند. نظر شما در این باره چیست؟
هر بار و در هر دوره انتخابات ریاست جمهوری موضوع حضور کاندیدای زن مطرح میشود، اما پیش از هر چیز شورای نگهبان باید یکبار آن را تفسیر و حل کند؛ چون شورای نگهبان مسائل فقهی و حقوقی برای این تفسیر دارد و قبلا هم در این باره صحبت کرده اند. نمیخواهم بگویم که من در این مورد نظر منفی دارم، بلکه میخواهم بگویم مسائل مختلفی وجود دارد که باید بررسی شود.
باید این مساله را یکبار حل کنیم که آیا زنان میتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند یا خیر! اگر تفسیر شورای نگهبان این باشد که زنان میتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند، من تصور نمیکنم که هر دو جناح سیاسی ما هم خیلی دستشان باز باشد که بخواهند یک زن را به عنوان کاندید ریاست جمهوری معرفی کنند؛ همین حالا هم ما برای نمایندگی مجلس زنان محدودیتی نداریم، اما عملا تعداد نمایندگان زن در مجلس ۱۰ درصد هم نمیشود، تازه نماینده مجلس نمیخواهد کار اجرایی انجام دهد بلکه میخواهد روی صندلی بنشیند و قانون تصویب کند؛ تعداد زنان در همه ادوار مجلس به ۱۰ درصد هم نمیرسیده و حتی زمانی که جناحهای سیاسی میخواهند کاندیدا معرفی کنند نهایت ۳ الی ۴ نفر زن در لیست خود دارند.
جناحهای سیاسی چند زن میشناسند که در قد و قواره ریاستجمهوری باشد؟
ما چند وزیر زن در دولت اصلاحطلب فعلی داریم؟ یا داشتیم؟ هیچ. در دولت پیشین هم که آقای احمدی نژاد تابوشکنی کرد و برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب یک زن را برای وزرات معرفی کرد، اما بعد از مدتی او را بر کنار کرد؛ بنابراین در وزارت خانه که بخش کوچک اجرایی در قیاس با رئیس جمهور است، عملا این اتفاق نیفتاده است.
موضوع این است که الان سدی به نام تفسیر قانون اساسی داریم و همه میخواهند این سد را بشکنند؛ مثلا فرض کنید که این سد نباشد و شورای نگهبان فردا بگوید که زنان میتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند، (الان، چون این سد وجود دارد همه میخواهیم این سد را بشکنیم، چون همه از وجود مانع بدشان میآید)، آیا جناحهای سیاسی یا مستقلها در مقابل مردان خبره و کارکردهای که دارند و اصطلاحا دنیا دیده هستند، یک زن را معرفی میکنند؟ همین جریان اصلاح طلب چند زن دارد که در قد و قواره یک رئیس جمهور درقیاس با مردان باشد؟ همینطور جریان اصولگرا! میخواهم بگویم که امکان این کار به لحاظ عملی خیلی ضعیف است ولو اینکه منع قانونی نداشته باشد.