درحالحاضر شرکتهای دانشبنیان برای ۲۰۰ هزار نفر اشتغال ایجاد کردهاند، درحالیکه ظرفیت ایجاد اشتغال آنها سه میلیون نفر است. از ۹۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی این شرکتها حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان (یعنی فروش سال گذشته)، مربوط به تهران است.
۱۱۰ امتیاز مختلف برای تشکیل شرکتهای دانشبنیان، آنقدر وسوسهانگیز هست که دولتیها و خصولتیها تلاش کنند از این سفره رنگین برای خود سهمی بردارند. البته ازآنجاکه نفوذ و قدرت لابی در شبهدولتیها زیاد است، طبیعی است که بتوانند بخشی از منابع در نظر گرفتهشده برای دانشبنیانها را به نفع خود مصادره کنند.
شرکتهای بزرگی که داشتن واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) جزء وظایف ذاتیشان است، فقط با چند عضو هیئت علمی بهراحتی میتوانند جای بخش خصوصی واقعی را بگیرند و از رانت سرشار شرکتهای دانشبنیان استفاده کنند. با کمی جستوجو در میان نام شرکتهای دانشبنیان، شرکتهایی وابسته به ایرانخودرو را میتوان دید.
آنطور که عبدالعلی گلزاری، مدرس دانشگاه و مشاور شرکتهای دانشبنیان به «شرق» میگوید: فرار از مالیات مهمترین انگیزهای است که باعث میشود بانکها و دولتیها به سمت شرکتهای تولیدی و دانشبنیان بیایند. به گفته او وقتی امتیازات شرکتهای دانشبنیان را بررسی میکنیم، خیلی از دولتیها میگویند ما چرا نباید به سمت چنین مجموعههایی برویم.
این شرکتها میگویند پولپاشی اتفاق میافتد و چرا ما نباید به این سمت برویم. به گفته این مدرس دانشگاه، درخواست وام شرکتهای خصولتی از صد میلیارد تومان شروع میشود.
او ارزیابی شرکتهای دانشبنیان را هم دارای نقص جدی توصیف میکند و چرخه طولانی دریافت مجوز چنین شرکتهایی را عاملی میداند که برخی شرکتهای واقعا دانشبنیان، اصلا به سمت دریافت مجوز نروند. از سوی دیگر برخی شرکتهای دیگر که حوصله این روند طولانی را دارند، مجوز دانشبنیان دریافت میکنند؛ اما از طریق واردات و با تعویض برچسب و بستهبندی از مزایای توأمان دانشبنیانبودن و واردات بهرهمند میشوند. با نگاهی به لیست شرکتهای دانشبنیان، به نام دو شرکت «ایپکو» و «جتکو» برمیخوریم. دو شرکتی که در سایتشان خود را شرکتهای دانشبنیانی معرفی میکنند که وابسته به ایرانخودرو هستند.
ایرانخودرو شرکتی بهظاهر خصوصی و در باطن دولتی، تلاش کرده است که شرکتهای دانشبنیان در زیرمجموعه خود داشته باشد. داشتن واحد تحقیق و توسعه برای بسیاری از واحدهای بزرگ صنعتی نظیر ایرانخودرو ضروری است و این واحدها بدونشک با تکیه بر منابع مالی شرکتهای بزرگ دستاوردهای خوبی هم میتوانند داشته باشند؛ درحالیکه چنین منابع مالی در اختیار بخش خصوصی قرار ندارد؛ اما چه عاملی باعث شده است که شرکتی با بیش از چهار دهه سابقه فعالیت و واحد تحقیق و توسعه که تاکنون با استفاده از مزایای فروش انحصاری خودرو، مطالعاتی را در حوزه خودرو پایهریزی کرده است، به سمت تشکیل شرکت دانشبنیان برود؟ ایرانخودرو تنها مجموعهای نیست که چنین شرکتی دارد. نام اسنپ، تپسی، دیجیکالا و حتی مپنا هم در لیست شرکتهای دانشبنیان به چشم میخورد. شرکتهای دانشبنیان چگونه شرکتهایی هستند که مجموعههای صنعتی بزرگ و کوچک، به دنبال تشکیل چنین شرکتهایی بودهاند؟
چگونه شرکت دانشبنیان تشکیل دهیم؟
بنا به ماده ۲ قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات مصوب ۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی، شرکتهایی که در زمینه گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری و «تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه شامل طراحی و تولید کالا و خدمات در حوزه فناوریهای برتر و با ارزشافزوده بالا» فعالیت میکنند، شرکت یا مؤسسه دانشبنیان به حساب میآیند. سطح فناوری برای شرکتهای دانشبنیان اهمیت دارد.
آنچه این شرکتها میسازند، بهسختی باید قابل کپیبرداری باشد. محصول تولیدی آنها خواص و کارکردهای پیچیدهای باید داشته باشد و کالا در مرحله تولید باشد یا دستکم در حد نمونه آزمایشگاهی ساخته باشند. همچنین محصول تولیدی دارای اسناد فروش باشد. شرکتهای دانشبنیان از چند عضو هیئت علمی تشکیل شدهاند و سهم دولت در شرکتهایی که میخواهند از مزایای دانشبنیانبودن استفاده کنند، نباید بیش از ۵۰ درصد باشد. شرکتهای ارزیابی وجود دارند که طرحهای شرکتهای دانشبنیان را ارزیابی میکنند. در معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری حدود ۱۶ ستاد و هفت معاونت عهدهدار وظیفه شناسایی شرکتهای دانشبنیان و مسائل مرتبط با آنها هستند. در صورت دریافت مجوز شرکت دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی از این شرکتها حمایت خواهد کرد و البته معافیتهای مالیاتی، گمرکی و... هم برای این شرکتها لحاظ میشود.
درنظرگرفتن ۱۱۰ امتیاز برای شرکتهای دانشبنیان
عبدالعلی گلزاری، مدرس دانشگاه و مشاور شرکتهای دانشبنیان درباره امتیازات شرکتهای دانشبنیان بیان میکند: حدود ۱۱۰ امتیاز برای این شرکتها و در راستای حمایت از آنها قائل شدهاند. این حمایتها براساس آییننامه حمایتی که معاونت علمی ریاستجمهوری تهیه کرده است، تعیین میشوند و شامل بحث مالیات، گمرک، بیمه، نظام وظیفه و دریافت جواز استقرار میشود.
او ادامه میدهد: شرکتهای دانشبنیان میتوانند در کاربری مسکونی ویژه، حق استقرار بگیرند. حمایت ساخت داخل و توسعه بازار شامل حالشان میشود. در بحث صادرات به آنها کمک میشود. حمایت از این شرکتها در بورس و فرابورس انجام میشود و در نوشتن برنامه توسعه کسبوکار، به آنها مشاوره داده میشود. این مدرس دانشگاه میگوید: در بحث ارتقای هیئت علمی دانشگاهها، حضور در این شرکتها امتیاز محسوب میشود. مجوز فعالیت پژوهشی به شرکتهای دانشبنیان میدهند و افرادی که در این شرکتها مشغول به کار بوده و در دانشگاه فعال هستند، دوشغله محسوب نمیشوند. اگر اعضای هیئت علمی به این شرکتها بیایند، تسهیلات ویژه به آنها میدهند. به گفته او، شرایط کارآموزی استعدادهای برتر در شرکتهای دانشبنیان را فراهم میکنند. در تبلیغات به آنها کمک میکنند. تسهیلات مالی در اختیارشان قرار میدهند. صندوق نوآوری و شکوفایی تسهیلات متعددی به آنها میدهد. در نظام وظیفه و امریه نظام وظیفه، جایگزین خدمت در شرکتهای دانشبنیان داریم. این مشاور شرکتهای دانشبنیان بیان میکند: همه اینها برای شرکتهای دانشبنیان مفید است. مزایای خیلی زیاد باعث شده است که نهایتا شرکتهای دولتی به سمت تشکیل چنین ساختارهایی حرکت کنند.
ارزیابی سلیقهای
گلزاری میگوید: مشکل شرکتهای دانشبنیان از جایی شروع میشود که ارزیابیها را به شرکتهایی شامل تعدادی افراد جوان میدهند. تخصص این افراد ارزیاب، خیلی مرتبط با بعضی موارد فعالیت شرکتهای دانشبنیان نیست. او اضافه میکند: شرکتهای ارزیابی برای تشکیل، یکسری مراحل را طی میکنند تا مجوز فعالیت دریافت کنند. این شرکتها مورد اعتماد معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری هستند؛ اما مشکل اینجاست، شرکتی که ۴۰ سال است در زمینه خاصی کار میکند و در ۱۰ سال اخیر تیم تحقیق و توسعه راهاندازی کرده است و توانسته محصولی تولید کند، تجربه ۴۰ساله خود را باید به ارزیابی عرضه کند که تخصص کافی ندارد. این مدرس دانشگاه میگوید: ارزیابها در یک ماه چندین طرح را بررسی میکنند و اینجاست که برخوردهای سلیقهای شکل میگیرد.
او بیان میکند: در برخی موارد طرحهای بسیار قوی دیدهام که نتوانستهاند دانشبنیان شوند و در مقابل برخی طرحهای پیشپاافتاده بهراحتی توانستهاند مجوز شرکت دانشبنیان دریافت کنند و حمایتهای زیادی بگیرند. گلزاری تأکید میکند: در ارزیابی طرحهای دانشبنیان باید تجدیدنظر جدی صورت گیرد. باید ارزیابی را به تیمهای خبره در هر صنعتی بدهند. بهترین گزینه بازنشستههای یک صنعت هستند که در یک زمینه تخصصی کار کرده و به طور کامل با ابعاد مختلف آن حوزه آشنایی دارند. مشکلات را از نزدیک لمس کرده و با ابعاد کار آشنا هستند.
توسعه بیرویه، آفت جدی دانشبنیانها
به گفته این مدرس دانشگاه در ایران چهارهزارو ۷۰۰ شرکت دانشبنیان داریم که گردش مالی این شرکتها حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان است. او با تأکید بر نیاز کشور به وجود شرکتهای دانشبنیانی که متکی به فکر، ذهن و خلاقیت افراد است، توسعه بیرویه را یکی از آفتهای جدی شرکتهای دانشبنیان معرفی میکند. این مشاور شرکتهای دانشبنیان میگوید: درحالحاضر متراژ و مساحت فضاهای مسقف صنعتی ایران از آلمان بیشتر است. همین اتفاق در شرکتهای دانشبنیان در حال انجام است. از دهه ۸۰ برای بحث نانوتکنولوژی هزینه شده است. سالانه ۶۰۰ تا ۷۰۰ مقاله یعنی روزی بیش از یک مقاله در این حوزه چاپ میشود؛ اما در دوران تحریمها شرکتهایی را نداریم که بتوانند کاتالیست مورد نیاز صنایع را تأمین کنند. او بیان میکند: این پرسش مطرح است که نقش نانوتکنولوژی در زندگی ما چیست؟ متأسفانه سالها هزینهها و پروژهها به سمت نانو رفته؛ اما نانو در زندگی ما نقشی ندارد.
وامهای ۱۰۰میلیاردی دانشبنیانهای خصولتی
گلزاری به ورود شرکتهای دولتی به حوزه دانشبنیان اشاره میکند. به گفته او وقتی امتیازات شرکتهای دانشبنیان را بررسی میکنیم، خیلی از شرکتها میگویند ما چرا نباید به سمت چنین مجموعههایی برویم. متأسفانه خیلی از شرکتهای دولتی به این سمت رفتهاند. میگویند پولپاشی اتفاق میافتد و چرا ما نباید به این سمت برویم. او اضافه میکند: اگرچه در قوانین شرکتهای دانشبنیان هست و در کارگروه ارزیابی به این نکته توجه میشود که اگر بیش از ۵۰ درصد مالکیت شرکتهای دانشبنیان متعلق به شرکتهای دولتی باشد، حمایتی از آن نمیشود؛ اما واقعیت این است که اکثر شرکتهایی که وجود دارند، مثل شرکتهای وابسته به ایرانخودرو و مپنا خصولتی هستند.
این مدرس دانشگاه به نقل از رئیس صندوق فناوری و شکوفایی میگوید: خیلی از شرکتهای خصولتی، درخواست وامهایشان از صد میلیارد تومان شروع میشود.
او بیان میکند: همیشه بحث این بود که حتی اگر این پروژهها بررسی کارشناسی شده و رد شوند، بعضا از فشارهای سیاسی استفاده میشود؛ یعنی فشار کارشناسی درباره چنین پروژههایی جواب نمیدهد و از راههای دیگر به مسئله ورود میکنند. این روند به شرکتهای دانشبنیان آسیب میزند؛ زیرا شرکتهای دانشبنیانی که متکی به خودشان، مغزشان و قابلیتهایشان باشند، از دست میروند.
به گفته گلزاری شرکتهای دانشبنیان باید بتوانند برای ما توسعه پایدار بیاورند؛ اما ۵۰ درصد این شرکتها یعنی حدود دو هزار شرکت در تهران واقع شدهاند و ما نتوانستهایم این شرکتها را در سراسر کشور به صورت پراکنده ایجاد کنیم. او میگوید: درحالحاضر شرکتهای دانشبنیان برای ۲۰۰ هزار نفر اشتغال ایجاد کردهاند، درحالیکه ظرفیت ایجاد اشتغال آنها سه میلیون نفر است. از ۹۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی این شرکتها حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان (یعنی فروش سال گذشته)، مربوط به تهران است.
فرار از مالیات، انگیزهای برای شرکتهای دولتی
این مشاور شرکتهای دانشبنیان میگوید: دولت باید نقش تسهیلگری و حمایتی داشته باشد. نباید در سرمایهگذاری ورود کند. خیلی از شرکتهای دولتی و بانکها علاقهمند به بخشهای تجاری، خدماتی و بازرگانی هستند و در بحث تولیدی خیلی ورود نمیکنند؛ اما درحالحاضر برای فرار از بحثهای مالیاتی به سمت شرکت دانشبنیان رفتهاند. این آفتی است که در شرکتهای دانشبنیان وجود دارد.
او البته به برخی مشکلات شرکتهای دانشبنیان اعم از چرخه طولانی ثبت شرکت، بازاریابی و بازارسنجی و مسائلی از این دست هم اشاره میکند. گلزاری میگوید: شرکتهای داخلی تمایل زیادی به خرید از خارج دارند. از سال ۶۱ تا ۹۰ کل اقلام خرید داخلی شرکت نفت هزار قلم بوده است که برای خرید این اقلام پنجهزارو ۳۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است. خرید خارجی در همین بازه زمانی حدود ۶۴ هزار قلم بوده است که برای آن ۲۱ میلیارد دلار هزینه کردهاند. او ادامه میدهد: اگر با دلار هزارتومانی هم در نظر بگیریم، میبینیم که خرید خارجی در سال ۶۱ تا ۹۰، چهار برابر خرید داخلی است. با دلار ۳۰ هزارتومانی، این نسبت به ۱۲۰ برابر میرسد.
دانشبنیان پوششی برای واردات
این مدرس دانشگاه از وارداتمحورشدن شرکتهای دانشبنیان هم خبر میدهد. او بیان میکند: یک شرکت دانشبنیان وقتی موفق شد که مجوز دانشبنیان دریافت کند، دیگر دنبال تولید نمیرود؛ بلکه اقدام به واردات کرده و با تعویض بستهبندی، محصول به بازار عرضه میکند.
او اضافه میکند: این شرکتها فقط از مزایای شرکتهای دانشبنیان و مزایای واردات به صورت همزمان بهرهمند میشوند و خیلی خوب راهش را یاد گرفتهاند. گلزاری میگوید: شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای موفق ایران، کپیپیست شده شرکتهای شبیه خودشان هستند. مثلا دیجیکالا و اسنپ و... نمونههایی هستند که براساس فکر و ذهن صاحبانشان شکل نگرفتهاند.
او یادآور میشود: خیلی از شرکتها که دانشبنیان نیستند، دلیلش این نیست که فناور نیستند؛ بلکه بسیاری از شرکتها اصلا دنبال فرایند دانشبنیانشدن نرفتهاند یا در چارچوب تعاریفی که در معاونت علمی آمده، جا نمیگیرند؛ درحالیکه من میدانم اینها بسیار شرکتهای فناوری هستند و درحالحاضر مشکلات زیادی در صنعت نفت را حل میکنند. این مدرس دانشگاه تأکید میکند: باید فسادهایی که در خصوصیسازی وارد شده است، وارد دانشبنیانها نشود. این شرکتها نباید بستری برای پولشویی باشند و از آنها بهعنوان بستری برای فرار مالیاتی استفاده نشود تا کل بحث خراب شود.