محمد ماکویی؛ اگر کسی ماسک بر چهره نداشته باشد یا دستهای خود را بطور کامل و مکرر با آب و صابون نشوید، بدرستی، متهم به اینکه اقدامات پیشگیرانه جهت مبارزه با کرونا را جدی نگرفته است خواهد شد.
با این حال، اگر کسی فاصلهاجتماعی از دیگران را بخوبی رعایت کرده باشد هر آن امکان دارد که کسی را در نزدیکی خود ملاحظه کرده و بیآنکه آشی خورده باشد دهان خود را سوخته ببیند.
فرض کنید در پارکی که در آن پرنده پر نمیزند حاضر شده و با خیال راحت روی نیمکت مینشینید. دقایقی بعد سر و کله مردی، غریبه یا آشنا، پیدا شده و بیآنکه فاصله اجتماعی را رعایت کند و علیرغم اینکه کلی جا برای نشستن وجود دارد در نزدیکی شما جا خوش میکند.
اگر پس از لحظاتی مردی دیگر، که ممکن است مجری رعایت پروتکلهای بهداشتی در پارکها و فضاهای سبز (یا آبی و قرمز!) باشد، سر برسد، قطعا، نخواهد توانست متوجه اینکه چه کسی فاصله اجتماعی را رعایت نکرده است گردد؛ لذا او تنها میتواند به اظهار نظرهایی در مایههای "فاصله اجتماعی رعایت نشده است" بسنده نماید.
در چنین مواقعی چه باید کرد؟!
عدهای میگویند که نفر اول باید معترض نفر دوم شده و با توضیح عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط وی از او بخواهد که جایی دیگر برای نشستن اختیار کند.
گروهی در پاسخ اولیها اظهار میدارند که از آنجا که در مورد لزوم رعایت فاصله اجتماعی بارها و بارها و به کرات سخن گفته شده است، بعید است "دومی" از سر بیاطلاعی در نزدیکی نفر نخست "فضاسازی" کرده باشد.
آنها در ادامه، چنین اظهار نظر میکنند که بحث و مشاجره دو طرفی که اولی خواهان فاصله و دومی دوستدار نزدیک بودن است، همواره، کفه ترازو را به سوی متخلف سنگین میکند، زیرا هم طولانی شدن زمان مشاجره مدت کنار هم بودن را زیاد میکند و هم اگر خدای ناکرده مشاجره به درگیری فیزیکی بینجامد "خوبان در این معامله تقصیر میکنند"!
برخی در باره "چه باید کرد؟! " چنین اظهار عقیده میکنند که نفر اول میباید نیمکت را ترک گفته و جای دیگری برای نشستن پیدا کند.
این، همان اتفاقی است که بسیاری از آنهایی که دوست دار رعایت فاصله اجتماعی نیستند میپسندند؛ اتفاقی که موجب میشود برخی افراد فاصله اجتماعی را رعایت نکنند و کرونا هم نگیرند!
در عالم اقتصاد اصطلاحی به نام "مفت سواری" وجود دارد. این اصطلاح در دیگر زمینههای کاری، تحصیلی و علمی، از جمله بهداشت و محیط زیست، هم میتواند وجود خارجی داشته باشد. (یعنی وجود خارجی دارد!)
"مفت سواری" به معنی بهرهمندی بدون پرداخت هزینه است. به عنوان مثال اگر شما زبالههای خود را در کوچه و خیابان بریزید و دیگران اینکار را نکنند، چون زبالههای ریخته شده توسط یک نفر عدد و رقمی نمیشود، فرد مفت سوار از نعمت مشاهده مناظر زیبا و دلفریب و به دور از زباله بهرهمند خواهد شد؛ بدون آنکه برای به وجود آمدن این "رخداد" قدمی برداشته باشد.
از سوی دیگر، اگر یک نفر با اتومبیل شخصی تردد کند و دیگران با استفاده از مترو و اتوبوس جابجا شوند (به فرض اینکه مترو و اتوبوس استانداردهای آلایندگی هوا را رعایت کرده باشند و اتومبیل مورد اشاره کاملا دودزا و آلاینده باشد)، فرد آلاینده هوا میتواند از لذت استشمام هوای پاک، همانند دیگرانی که در ایجاد هوای پاک کوشیده اند، بهرهمند شود.
متاسفانه، لذت "مفتسواری" خیلی از افراد را وسوسه میکند که به خیل یا شمار قلیل مفتسواران بپیوندند.
ناگفته پیداست که اگر شمار "مفتسوران" یک جامعه زیاد شود و آنها اکثریت افراد به حساب آیند، کار چندانی از اقلیت اشخاص بر نمیآید و آنها ناچارند به مسائلی همچون مواجهه با کوچه و خیابانهای پر از زباله و بوی بد، هوای ناپاک و کرونایی که بیداد میکند رضا دهند.
متاسفانه، جهت مبارزه با "مفتسوران" نمیتوان از اقدامات خشن و فیزیکی استفاده کرد، زیرا این امر مستلزم اینکه در ازای هر فرد یک مامور، که تمام حرکات او را زیر نظر داشته باشد، در نظر بگیریم، میباشد!
مبارزه با "مفتسواری" نیازمند انجام کارهای فرهنگی که باعث میشوند بیشتر افراد جامعه "دیگرخواهی" را بیش از "خودخواهی" دوست داشته باشند، میباشد؛ پدیدهای که باعث شده کرونا در بسیاری از کشورها کنترلی آسان داشته باشد و در برخی سرزمینها کاملا کنترل ناپذیر جلوه نماید!