دکتر رضا طالعیفر*؛ هر بار که قصد نوشتن نقدی در حوزه اقتصادی دارم، آنهم در سالهایی که شعارهایش مزین به نامهای اقتصادی است، نمیدانم چرا قلمم به سمت و سوی فرهنگ میچرخد. به شخصه معتقدم که کشوری که دغدغه فرهنگی ندارد و شاخصههای فرهنگی و ارزشی اش را نتواند بدرستی و با درک موقعیت و شرایط زمانه بخوبی تببین کند در هر بخشی که بخواهد ورود کند و خود را در عرصه بین الملل به دیگران ثابت نماید، دچار مشکل خواهد شد.
وقتی که صفحات تاریخ هر کشور از جمله کشورمان را تورقی بزنیم متوجه میشویم هر نوع هجوم و نفوذی در بستر فرهنگی اتفاق افتاده و توطئههای فرهنگی طراحی شده از سوی دول استعمارگر و مستکبر بصورت مستمر و مداوم وجود داشته و خواهد داشت و چه زیبا امام علی (ع) در نامه ۶۲ نهج البلاغه از عبارت " وَإِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ" استفاده میبرند و اینکه جنگ، عرصه بیداری و هوشیاری است، هر آن کس که به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابید. شرایط فعلی جنگ در عرصه فرهنگی نیز چنین وضعیتی است و ما با دشمن بیدار، هوشیار و کاملا متمرکزی روبرو هستیم.
به نظر بنده شرایط فعلی جنگ فرهنگی بسیار پیچیدهتر از گذشته شده است و دشمنان کشورمان با اتکا به نیروهای خود در بخشهای مختلف در حال رصد سانت به سانت فرصتهای نفوذند در افکار و باورهای ملتمان در جهت ایجاد تحریف و وارونه سازی ارزش ها، عاری سازی جامعه از ارزشهای ناب اسلامی و رهنمون سازی آن به سمت جامعه غرب زده با مختصات مصرف گرایی و وابستگی تام و تمام.
این جنگ نامحسوس مختصاتش گسترده و به پهنای هر کشور هدف، سلاحش ظرافت و ابتکار خلاقان و تدبیر برنامه ریزان عرصه فرهنگ و مخاطبش افکار یک جامعه است. افکاری که اگر بشود به چنگشان آورد میتوان کاری کرد کارستان و در هر حوزهای از سیاست، اقتصاد و مدیریت و. چهار نعل جولان دارد و تاخت.
حال در این شرایط تاخت و تاز رسانههای بیگانگان و تبلیغات و ولخرجیهای عظیم هدفمند در صنایع مختلفی از مد و فشن، بازی و سینما و انیمیشین گرفته تا انواع تحلیلها و اخبار و... این سوال کلیدی پیش میآید که چه بایستی کرد و چگونه میتوان سانت به سانت دشمن را به عقب راند؟
به عقیده راقم این سطور بایستی:
۱. تکلیفمان را یکبار برای همیشه با مسوولان فعال در عرصه فرهنگ که سهل انگارند (چه عامدانه یا غیر عامدانه) مشخص سازیم که آیا غفلتشان از سر نادانی است یا به مسایل مهمتری، چون پروژه نفوذ بر میگردد تا بتوانیم به اقتضای شرایط برخورد مناسب را با این دسته از مدیران داشت و تدبیر لازم نمود.
۲. با همکاری نخبگان دانشگاهی و حوزوی با مسوولان رده بالا، چارچوب و مرز آزاد اندیشی را در کشور مشخص سازیم تا هم به "اختناق فرهنگی" مبتلا نشویم و هم از آنطرف بوم نیافتیم و به اسم آزاد اندیشی و بیان آزاد به "ولنگاری فرهنگی" مبتلا نشویم.
۳. بیانیه گام دوم انقلاب را نصب العین خود قرار دهیم. این بیانیه یک تغییر رویکرد راهبردی است که به زعم بنده فضای کشور را از مقاومت منفعلانه در سالهای گذشته و تحمل فشارهای وارده از سوی کشورهای متخاصم، به مقاومتی فعال و پیش دستانه در سالهای آتی تبدیل میکند. با اتکا به نقشه راه ترسیمی این بیانیه میتوان این مطالبه را از دستگاههای فرهنگی و سایر نهادهای مرتبط داشت که از رویکرد "پدافندی" فعلی به رویکرد "آفندی" تغییر گرا دهند.
هرچند اینکار در مقام عمل بسیار سختتر و زمان برتر از آن چیزی است که تصور میشود، ولی بایستی از جایی شروع کرد. همین امروز و با درک شرایط فعلی و رصد شرایط آتی. یادمان باشد حرکتهای بزرگ و تاریخ ساز با گام اول به جریان میافتند.
۴. رهبری معظم تعبیر زیبایی دارند از اینکه "فرهنگ یک کشور مثل هوا است؛ اگر درست باشد، آثاری دارد". با درک چنین اهمیتی باید ترتیبات کلیه دستگاههای و نهادهای کشور با الزامات فرهنگی مصوب شده از دستگاههای مربوطه همراه و همگام شود. یعنی چارچوب جامع فرهنگی کشور بایستی طراحی و تدوین و کلیه سازمانهای و ارگانها به پیاده سازی ابعاد و شاخصهای آن ملزم شوند.
۵. بایستی جوانان را در عرصه فرهنگ پای کار آورد. تجربه دوران دفاع مقدس و حضور غرورآفرین جوانان مبتکر و باهوش که گاها با سن کم در مقام فرماندهی یک لشکر افتخار آفرینی کردند نشان از این دارد که میتوان و باید برای مقابله سانت به سانت و لحظه به لحظه در عرصه جنگ فرهنگی از توان و پتانسیل جوان به بهترین شکل استفاده کرد. تجربه موفق گروههای جهادی در سالهای اخیر خود شاهدی بر این مدعاست که "جوانان میتوانند".
۶. یک بار برای همیشه تکلیفمان را با فضای مجازی مشخص سازیم و در این خصوص اهمالکاری را به کناری بنهیم و بدانیم هرچه کندتر و بی برنامهتر در خصوص مدیریت فضای مجازی به پیش برویم تبعات دردناک تری پیش روی ما خواهد بود. باید و باید فضای مجازی را مدیریت کرد و نگذاشت که براحتی به اسم تکنولوژی و عصر آزادی بیان و روشنگری و از این دست حرفهایی که نوعا خوراک تبلیغاتی و عامه پسندانه بشمار میروند، شبکههای اجتماعی غربی همچون آهنربایی افکار جوانانمان را بربایند و هر آنچه دارند به درون اذهان آنها تزریق کنند.
۷. بایستی حساس بود و شاخک هایمان را حساستر کنیم برای رصد اتفاقات و طرح ریزیهای آتی دشمنان قسم خورده برای تحریف افکار جوانان کشورمان. نیاز است که نظام دیده بانی فرهنگی با مشارکت نهادهای متولی، نخبگان دانشگاهی و حوزوی طراحی و پیاده سازی شود تا بتوان بطور مداوم حرکات دشمن را رصد کرد و اجازه شبیخون زدن فرهنگی را به آنها نداد.
در پایان یادمان باشد که فرهنگ هر ملّتی نشانهی هویت اوست و حفظ استقلال فرهنگی نشانهی حیات و قدرت جامعه و نوعا ویرانی یک فرهنگ، ویرانی یک ملّت است. پس تا دیر نشده بایستی همچون دوران دفاع مقدس برای حفظ سانت به سانت از ارزش هایمان مدبرانه و هوشیارانه به مقابله با خصم کینه توز پرداخت.
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه