فرارو- فیلم سینمایی لتیان به کارگردانی علی تیموری و تهیه کنندگی مجید مطلبی جدیدترین فیلم در میان فیلمهای اکران آنلاین است که مدتی است اکرانش را در سرویسهای وی او دی آغاز کرده است.
لتیان اولین فیلم بلند سینمایی علی تیموری است که پیشتر سابقهی دستیاری کارگردان را در فیلم های، چون «برف روی کاج ها» به کارگردانی پیمان معادی و «انتهای خیابان هشتم» به کارگردانی علی رضا امینی و ... به عهده داشته است.
اکتای براهنی و آناهیتا تیموریان نویسندگی فیلمنامهی لتیان را بر عهده داشته اند و ادیب سبحانی نیز مدیریت فیلبرداری این فیلم را به انجام رسانده است.
امیر جدیدی، پری ناز ایزدیار، سارا بهرامی، حسن معجونی، ستاره پسیانی و علی رضا ثانی فر نیز گروه بازیگری لتیان را تشکیل میدهند.
در خلاصهی داستان این فیلم آمده است: «لتیان یک سد است. سدی بر روابط انسانی. رودخانههای روابط پشت سدی ایستاده اند و راه بن بست است. یک نفر میخواهد این سد را بشکند، اما خوب میداند که شکستن سد به این سادگی نیست. شهر خراب خواهد شد. تکلیف چیست؟»
لتیان ماجرای سفر چند دوست میان سال به ویلای دوستی دیگر در لواسان است. در این سفر طاها (امیر جدیدی) که خواستگار سلما (پری ناز ایزدیار) است با او و دوستان دیگرش همراه میشود. اما این سفر مهمانی ناخوانده هم به همراه دارد-مانی- که از همان ابتدای حرکت به سمت مقصد موجب نگرانی سلما میشود.
سایهی رابطهی گذشتهی مانی و سلما بر سفر و مسافران این راه به شدت سنگینی میکند و با رسیدن به ویلای مریم (ستاره پسیانی) اوضواع بغرنجتر نیز میشود. سلما به تنهایی نمیتواند از پس همه بر بیاید که موضوع را از طاها پنهان کنند دیگران نیز هر یک عقدهها و انگیزههایی نسبت به طاها دارند که همه چیز را برای سلما سختتر میکند.
چند زوج جوان، ابتدای جاده و سفر. اینها کلید واژههایی است که سینما دوستان ایرانی را بی درنگ به یاد «دربارهی الی» اصغر فرهادی میاندازد. فیلمی که جایگاه ممتاز و ویژهای در تاریخ سینمای ایران دارد و تاثیر عمیقی بر بسیاری از ساختههای بعد از خود گذاشته است.
اولین نکته که میتوان به آن اشاره کرد میتواند از همین کلید واژههای بالا شروع شود. بسیاری از ما، به طعنه یا با تمجید، از روحیهی منتقد ایرانیها و به خصوص هنردوستان و سینما دوستان گفته و شنیده ایم. وقتی همین مواد اولیهی چند جوان و جاده و ویلا و سفر ذهن نود درصد ما را به سمت دربارهی الی میبرد پس فیلم سازی که به رقم این نکته داستان و فیلمش را در چنین بستری روایت میکند یا جسارت زیادی دارد و یا خودش و سینما و مخاطبان ایرانی را نمیشناسد. اما در لتیان این موضوع به چه شکل است؟
در لتیان خبری از شخصیت پردازیهای دقیق دربارهی الی خبری نیست و کاراکترها با بحرانهای اخلاقی و اجتماعی معاصر به نحوی که در آن فیلم مطرح شد مواجه نیستند. قصهی فیلم هم چنان دربارهی الی با گرهی محکم آغاز نمیشود. لتیان با کاراکترهایی بدون شخصیت پردازی و با داستانی بسیار ساده عدهای را به زور در یک ویلا نگه میدارد تا روایت فیلمش را پیش ببرد، اما این روایت هیچ گاه رو به جلو حرکت نمیکند.
لتیان با کاراکتر امیر جدیدی در حالی که با ریشخند مشغول تماشای تقلای پیر مردی برای رد شدن از خیابان است، شروع میشود. شمایل امیر جدیدی وقتی با صدای خاصش مشغول صحبت با تلفن میشود به خوبی ما را آمادهی آشنا شدن با کاراکتری منفی با شخصیتی پیچیده میکند. اما بدمن این قصه در ادامه به شکلی تک بعدی فقط به دنبال گرفتن مچ نامزدش حرکت میکند و تمام اخمها و ژست هایش در تناسب با کنش هایش گاها خنده آور نمود پیدا میکند.
سایر کاراکترها هم حال و روز خوشی ندارند. نه مشخص است کارشان چیست و نه سنشان و نه علت دوستی شان با سایرین. فقط یک تیپ ساخته شده است و آن رضا است. کاراکتری محبوب تلوزیون و پروندههای خبری اش وقتی میخواهند با نشان دادن گوشههایی از فیلمهای مختلف کل سینمای ایران را به ترویج فساد متهم کنند و به ریشش بخندند، نقاشی دائم الخمر است که همه چیز به چشمش سوژهای برای خنده و لودگی است و لحظهای از گفتن جوکهای بی مزه اش دست نمیکشد.
آن چه به نمایش گذاشته میشود رفتار عجیب عدهای است که در ظاهر هیچ دلیلی برای ادامهی این سفر در کنار یکدیگر ندارند. تنها کنشهای واضح و مشخص داستان این در و آن در زدن مانی برای صحبت با سلما و تلاش طاها برای مچ گیری از سلما است. سایرین از بودن در آن جا انگیزههایی دارند که به جای به تصویر در آمدن و دیدن آنها در رفتار کاراکتر به شکلی ناگهانی از زبان کسی دیگر روایت میشوند و حتی این پرده دری کاراکتر مقابل نیز سبب واکنش در دیگری و اتخاذ تصمیم و رویهای تازه نمیشود. شب میشود، هر یک از شخصیتها میخوابد و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و فردا صبح روز از نو ...
طاها طرز صحبت کردنی متفاوت از سایرین دارد، بقیه هم به او میگویند که آقازاده است. این آقازادگی چه کارکردی در پیش برد قصه دارد؟ آیا اگر طاها به جای آقازاده یک دلال یا یک تاجر بود در روند قصه تفاوتی ایجاد میشد؟
طبقهی سنتی ایرانی و طبقهی مدیران فرهنگی کشور و طیفهای مختلفی از جامعه همواره با ذره بین در آثار هنری به دنبال کشف تصاویری با شدتی حتی بسیار کمتر از آن چه در روابط کاراکترهای لتیان میگذرد بوده اند و به انحای مختلف هنرمندان را بر سر این موضوعات مورد سانسور و اذیت قرار داده اند. شکی در تنگ نظریهای آنها نیست. موضوع در دیزی و حیای گربه هم نیست، اما واقعا روابطی این چنینی برای هر ذائقهای مشمئز کننده است. آن هم وقتی هیچ روایت دیگری جز نمایش این روابط در جریان نباشد.