فرارو- با وجود گذشت بیش از یک هفته از وقوع انفجار در تاسیسات هستهای نطنز، گمانهزنی درباره ابعاد متفاوت آن در محافل رسانهای و اندیشکدهای منطقهای و بین المللی هنوز ادامه دارد. برخی ناظران معتقدند که این حادثه میتواند دامی از سوی آمریکا و اسرائیل برای ایران باشد.
به گزارش فرارو، پنج شنبه ۱۲ تیر، انفجاری در سایت هستهای نطنز اتفاق افتاد که منجر به تخریب یکی از سولههای این سایت شد. یک روز بعد از حادثه، شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرد که علت این حادثه مشخص شده، اما بنا به ملاحظات امنیتی امکان اعلام آن وجود ندارد. امری که این گمانه را مطرح کرد که حادثه نطنز ممکن است اقدامی خرابکارانه باشد.
از سوی دیگر، رسانههای اسرائیلی و آمریکایی به طور گسترده مدعی شدند که حادثه نطنز نتیجه یک بمبگذاری بوده و اسرائیل عامل آن است. مقامات رسمی اسرائیل، اگر چه از پذیرش رسمی مسئولیت این حادثه خودداری کردند، اما مواضع مبهمی در خصوص آن اتخاذ کردند که به گمانهها درباره احتمال دست داشتن اسرائیل در انفجار نطنز دامن زد.
یک گمانه درباره عامل انفجار نطنز
شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران هنوز به طور رسمی علت حادثه نطنز را بیان نکرده و هیچ طرفی را متهم نکرده است. بنابراین، آنچه درباره علت انفجار نطنز گفته میشود، صرفا گمانه زنی یا ادعاهای رسانهای است.
روزنامه الاخبار لبنان (نزدیک به حزب الله لبنان) طی پرونده ویژهای که درباره انفجار نطنز باز کرده، تلویحا اسرائیل را مسئول حمله به نطنز دانست و دلایل پشت پرده این حمله را نیز بررسی کرد. به گفته این روزنامه به طور کلی منطق رژیم صهیونیستی و آمریکا در مواجهه با برنامههای موشکی و هستهای ایران این است: «اگر نمیتوانی آنها (برنامههای موشکی و هسته ای) را نابود کنی، حداقل آنها را برای سالها یا ماهها به عقب بینداز.» رویکرد اسرائیل و «حزب جنگ» در دولت آمریکا (متشکل از مایک پمئو، وزیر امور خارجه، و مایک پنس، معاون رئیس جمهور)، در مقابل ایران منطق مشابهی دارد و آن به این شکل است: «اگر نمیتوانی علیه ایران یک جنگ ویرانگر و گستردهای راه بیندازی، ضربات دردناک و پی در پی به آن وارد کن تا حتی الامکان آن را تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تضعیف کنی.»
به نوشته الاخبار، انفجارهای مبهم اخیر ایران، انعکاس عملیاتی این منطق است. چرا که ممکن است در انتخابات سوم نوامبر آمریکا جو بایدن پیروز شود و سیاست ملایم تری در مقابل ایران در پیش گیرد. از دیدگاه این روزنامه، «عملیات مکرری که در روزهای اخیر در ایران رخ داد» و همچنین ماهیت اهداف، نشان دهنده اصرار بر بالا بردن سطح جنگ ترکیبی علیه ایران از سطح پایین به سطح متوسط است. چون سطح پایین قبلی، مانع از پیشرفت قابلیتهای نظامی ایران نشده بود.
پیش از انفجار نطنز، پمپئو در بحبوحه شیوع بیماری کرونا به اسرائیل سفر کرد.
سفرها و تماسهای مشکوک
رژیم صهیونیستی و آمریکا در مسائل امنیتی مهم منطقهای هماهنگی نزدیکی با یکدیگر دارند. به اعتقاد بسیاری از ناظران، اسرائیل و آمریکا در انجام اقدامات مهم نظامی یا امنیتی در منطقه – حتی اگر با هم هماهنگ نباشند- قبل از انجام هر اقدامی به یکدیگر اطلاع میدهند تا طرف مقابل، حداقل خود را برای واکنشهای احتمالی آماده کند. بر همین اساس، الاخبار میگوید در تحولات اخیر ایران، هماهنگی بلندپایهای میان اسرائیل و آمریکا وجود داشت. به نوشته این روزنامه، رد پای آمریکا و اسرائیل در وقایع روزهای اخیر در ایران واضح است و ایران این را به خوبی درک کرده و حتی به آن اشاراتی داشته است.
درباره دست داشتن اسرائیل در حادثه نطنز، ادعاهای زیادی در رسانههای آمریکایی و اسرائیلی مطرح شده است. اما روزنامه الاخبار، برای بررسی نقش احتمالی اسرائیل و آمریکا در این حادثه به این ادعاها استناد نکرد، بلکه تحرکات مایک پمپئو را مورد واکاوی قرار داد و در نهایت به این نتیجه رسید، که احتمالا پمپئو قبل از حادثه نطنز از آن اطلاع داشته است.
به نوشته الاخبار، اوایل دسامبر ۲۰۱۹، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تبلیغات انتخاباتیاش را متوقف کرد و برای دیدار با پمپئو در پنجم همان ماه عازم پرتغال شد. دو طرف، قبلا تلفنی توافق کرده بودند که این دیدار انجام شود. بعد از این دیدار، نتانیاهو، آن را «برای امنیت اسرائیل بسیار مهم» دانست و گفت: «درباره ایران صحبت کردیم.» ۳۰ دسامبر همان سال، یعنی سه روز قبل از ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، پمپئو با نتانیاهو تماس گرفت و طبق بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا، با وی درباره حملات آمریکا به حشدالشعبی عراق بعد از کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در این کشور صحبت کرد. در بیانیه وزارت خارجه آمریکا تلویحا به ترور سردار سلیمانی اشاره شد. در پایان این بیانیه، آمده است که «وزیر خارجه آمریکا بار دیگر تاکید کرد که ایالات متحده برای دفاع از شهروندان و منافعش اقدامات قاطعی علیه تهدیدات ایران انجام خواهد داد.» یک روز بعد، معترضان عراقی به سفارت آمریکا در بغداد حمله کردند. آمریکا فورا، سردار سلیمانی را مسئول این اقدام دانست. صبح روز ترور سردار سلیمانی، نتانیاهو در حال سفر به یونان برای امضای یک توافق تجاری با این کشور بود. بدون اینکه کسی از او سوالی بپرسد، به خبرنگاران همراهش گفت که «منطقه ما متلاطم است و در آن امور بسیار دراماتیک اتفاق میافتد و ما این را با هوشیاری دنبال میکنیم و با دوست بزرگمان، آمریکا در تماس هستیم. ما به طور کامل از اقدامات آمریکا و حق مطلق آن برای دفاع از خود و شهروندانش حمایت میکنیم.» نتیانیاهو سپس، به امور «بسیار هیجان انگیز» در منطقه اشاره کرد. بعدها روزنامه نیویورک تایمز اعلام کرد که اسرائیل نه تنها از زمان ترور سردار سلیمانی آگاه بود بلکه دستگاه اطلاعاتی آن در مشخص کردن مکان سردار سلیمانی قبل از ترور نقش داشت.
الاخبار میگوید تحرکات پمپئو قبل از انفجارهای اخیر ایران، با تحرکاتش قبل از ترور سردار سلیمانی شباهت داشت. پنجم ماه مه گذشته، پمپئو در توئیتی از مرگ پدرش خبر داد. حدودا یک هفته بعد، یعنی در ۱۳ ماه مه، در حالی که به خاطر شیوع بیماری کرونا پروازها تعلیق شده بود، پمپئو به اسرائیل رفت. تمام نشانهها حاکی از این است که هدف سفر پمپئو به اسرائیل با ایران و انجام اقدام جدیدی علیه آن ارتباط دارد. دو روز قبل از انفجار نظنز، پمپئو در جلسه شورای امنیت، به مباهات ایران به سانتریفیوژهای پیشرفتهاش اشاره کرد و گفت: «ایران به سرعت سانتریفیوژهایاش که ۵۰ برابر شده است، مباهات میکند.» دو روز بعد، انفجاری در سایت نطنز اتفاق افتاد که به گفته منابع غربی، سوله ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته ایران را هدف گرفت.
محل انفجار در یکی از سولههای سایت هسته ای نطنز
پشت پرده رویکرد جدید اسرائیل و آمریکا
اینکه چرا رویکرد اسرائیل و آمریکا در برابر ایران تغییر کرده است، هنوز به طور دقیق و رسمی معلوم نیست. احتمالا، هیچگاه به طور رسمی علت این تغییر بیان نخواهد شد. چرا که ظاهرا ماهیت این تغییر، امنیتی و اطلاعاتی است.
با این حال، محافل رسانهای غیررسمی، به دلایل این تغییر اشاره میکنند. به گفته الاخبار، یک دلیل این است که اکثر تحلیلگران نظامی به این جمع بندی رسیده اند که ایران به «آستانه هستهای شدن» نزدیک شده است. امری که ایران را قادر میسازد که، اگر بخواهد میتواند، ظرف چهار ماه بمب هستهای بسازد.
رافائل اوفیک، ژنرال بازنشسته که دکترای فیزیک هستهای دارد و در دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مشغول به کار بود، اخیرا طی پژوهشی که در اندیشکده «بگین سادات» منتشر شد، ادعا کرد که ایران «چهار ماه با اولین بمب هسته ایاش فاصله دارد.» اوفیک، این امر را تهدیدی موجودیتی برای اسرائیل ارزیابی کرد. حمله ادعایی سایبری ایران به تاسیسات غیرنظامی اسرائیل در مارس گذشته، پیشرفت چشمگیر ایران در توسعه سانتریفیوژها، تولید مقادیری از اورانیوم غنی شده و ناتوانی آمریکا در تمدید تحریمهای تسلیحات ایران در شورای امنیت، از جمله دلایلی است که اوفیک در پرداختن به علل وقوع انفجارها در ایران در برهه کنونی به آنها اشاره کرده است.
بیشتر بخوانید:
سیما شاین، رئیس سابق بخش پژوهشها در موساد و کارشناس مسائل ایران، به دلایل مشابه، اما مفصل تری اشاره کرده است. شاین، حادثه نطنز را به دو مسئله تحریمهای تسلیحاتی و اوضاع انتخاباتی ترامپ مرتبط دانسته است. به ادعای این مقام سابق موساد، این دیدگاه در تهران وجود دارد که تلاشهایی در جریان است تا در سپتامبر آینده عدم همکاری ایران با درخواستهای آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام شود. امری که مقدمهای برای منتقل کردن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جهت بازگرداندن تحریمهای بین المللی علیه آن خواهد بود. از دیدگاه شاین، هدف قرار دادن نطنز در چارچوب تلاشها برای تحت فشار قرار دادن ایران به منظور موفقیت این طرح (اعلام عدم همکاری ایران با آژانس و سپس انتقال پرونده ایران به شورای امنیت با هدف بازگرداندن تحریمهای بین المللی) اتفاق افتاد.
طبق تحلیل شاین، احتمال پاسخ دادن ایران به شکل دراماتیکی بعید است. چرا که ترامپ در نظرسنجیها موقعیت نامساعدی دارد و حتی برخی نظرسنجیها حاکی از این است که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شکست خواهد خورد. بنابراین، اگر ایران به ماجرای نطنز پاسخ دراماتیکی بدهد، این کار به منحرف شدن افکار عمومی آمریکا از ناکارآمدی ترامپ در داخل آمریکا کمک خواهد کرد. لذا، شاین معتقد است که به نفع ایران نیست که پاسخ دهد. از این رو، ایران تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آرامش را ترجیح میدهد.
اگه ایران جواب نده ....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟