فرارو- فیلم سینمایی سمفونی نهم به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا هنرمند بعد از اکران در پاییز سال ۱۳۹۸ چند روزی است که وارد شبکهی نمایش خانگی شده است.
برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی سمفونی نهم اینجا کلیک کنید
اولین نمایش این فیلم در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اتفاق افتاد و این فیلم در پنج رشتهی فنی از جمله بهترین تدوین، بهترین چهره پردازی و بهترین جلوههای ویژهی میدانی نامزد دریافت سیمرغ شد که در نهایت به هیچ یک دست نیافت.
این فیلم دهمین فیلم سینمایی کارگردان خوش نام و کم کار آن است که با وجود ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی پر بیننده و با کیفیت مدتها از کارگردانی در این عرصهها دور بود.
محمدرضا هنرمند کارگردان سمفونی نهم کیست؟
در کارنامهی محمدرضا هنرمند فیلمهای سینمایی کمدی قابل توجه و ماندگاری همچون «مرد عوضی» (۱۳۷۶)، «مومیایی ۳» (۱۳۷۸) و «عزیزم من کوک نیستم» (۱۳۸۰) به چشم میخورد همین طور سه سریال «کاکتوس» (۱۳۷۷-۱۳۸۳)، «زیر تیغ» (۱۳۸۵) و «آشپزباشی» (۱۳۸۸) هر کدام جزء سریالهای محبوب و پربینندهی تلوزیون محسوب میشوند.
این فیلم به تهیه کنندگی زینب تقوایی و نویسندگی محمدرضا هنرمند و حامد افضلی است که در زمان اکرانش با شکست در گیشه مواجه شد. هرچند سازندگان این فیلم حوادث ناامید کنندهی شش ماههی دوم سال ۱۳۹۸ را مهمترین عامل شکست تجاری این فیلم میدانند.
از جملهی حواشی این فیلم میتوان به بودجهی ۵ میلیارد تومانیای که صرف ساخت این فیلم شده است و همینطور صحنههایی از فیلم که مدتی در فضای مجازی دست به دست شد یاد کرد. همینطور به گفتهی سازندگان این فیلم در سمفونی نهم برای اولین بار چهره کوروش بزرگ در سینمای ایران به تصویر کشیده میشود.
بازیگران سمفونی نهم چه کسانی هستند؟
حمید فرخ نژاد، ساره بیات، محمدرضا فروتن، پژمان بازغی، مهرداد صدیقیان، علیرضا کمالی، هدی زین العابدین، منوچهر آذر، مارین ون هولک، الهام نامی و حمیدرضا مولانا در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند و هومن بهمنش نیز فیلمبرداری سمفونی نهم را به عهده داشته است.
داستان فیلم سمفونی نهم چیست؟
فیلم ماجرای آخرین ماموریت ملک الموتی با بازی حمید فرخ نژاد است که قبل از گرفتن جان آخرین قربانی اش (ساره بیات) مدتی با او همراه میشود و با مرور خاطرات چند هزار ساله اش به درک بهتری از عشق میرسد و در نهایت خود نیز آدمی و زمینی میشود مدتی بعد توسط ملک الموتی دیگر جان میبازد.
فیلم با خاطره گویی ملک الموت شوخ طبع و خون سردش شروع میشود که از روز مرگ کوروش هخامنشی بعد از جنگ با سکاها و زخمی شدنش میگوید. با برگشت به زمان حال و رسیدن به دستان راحیل (ساره بیات) و قصدش برای دفن همسر تازه گذشته اش در روستایی که وصیت کرده است فیلم به صورت متوالی میان خاطرات کهن ملک و الموت و جادهی پیش روی راحیل به تناوب در رفت و برگشت قرار میگیرد.
ملک الموت از ساعات آخر هیتلر و نظر بازی هایش با اوا براون، همسر هیتلر، تا کشته شدن رابعه بنت کعب (نخستین شاعر زن پارسی گوی) میرود و به قتل امیر کبیر در حمام فین میرسد و در نهایت با گریزی به کشته شدن بردیا (فرزند کوروش) به دست برادرش کمبوجیه به زمان حال میرسد.
سمفونی نهم در بارهی عشق و مرگ است. موضوعی که دستمایهی بسیاری از فیلمهای خوب و بد سینمایی بوده است. حضور کاراکتر ملک الموت در فیلم نیز موضوعی است که پیش از این بارها در سینمای ایران و جهان دیده شده است. حمید فرخ نژاد در قالب ملک الموتی خونسرد و در عین حال شوخ و شنگ که حوصلهی سر کله زدن با هیتلر یا همسرش را ندارد و یا از لج بازی امیر کبیر ناراضی است و سعی میکند او را نجات دهد بازی جالبی را ارائه میدهد. پیش از فرخ نژاد بازیگران دیگری هم در سینمای ایران در این قالب ایفای نقش کرده اند که نتیجهی چشم گیری هم از پی نداشته است از جمله رامبد جوان و محمدرضا گلزار در فیلمهای جعبهی موسیقی و دموکراسی در روز روشن.
موضوع عشق و مرگ به سرعت مخاطب را به یاد فیلمهای اینگمار برگمان و یا وودی آلن میاندازد، اما در سمفونی نهم نه خبری از دغدغههای فلسفی عمیق در فیلمهای برگمان هستن و نه پرحرفیها و شوخ و شنگیهای وودی آلن و رابطهی خاصش با مرگ که گاهی سر به سر آن میگذارد گاه با تمام وجودش از آن میترسد.
سمفونی نهم بیشتر به نصیحتی مهربانانه میماند در باب دوری از حسد و عشق ورزیدن به یکدیگر و مرگ اندیشی. محمدرضا هنرمند به وضوح میخواهد در مقابل خیل فیلمهای کمدی سخیف و شوخیهای دم دستی وام گرفته شده از فضای مجازی بیاستد و با زبان سینما و با لحن فانتزی با مخاطب روبرو شود.
اما به جز این سوال مهم که آیا هنوز هم میتوان مخاطبها را به پای چنین قصههایی نشاند، موضوع دیگری که سمفونی نهم با آن دست به گریبان است تا حدی دچار شدن به همان سبکی است که در فیلمهای کمدی نامبرده دیده میشود. یعنی تکههای نا پیوستهای که ایدههای جذاب و کمدی در آنها پیدا میشود، اما در کلیت فیلم به رسیدن به ساختاری منسجم کمک نمیکنند.
نقب زدن به دل تاریخ و نشان دادن پادشاه بزرگ ایران زمین و یا شوخی با فردی، چون امیرکبیر و انتقاد از یکدندگی اش جسارت زیادی میطلبد که در این فیلم هم به چشم میخورد، اما ترکیب آن با امپراطوری آریایی رایش و سپس رفتن به دنیای عاشقانه اولین زن شاعر فارسی زبان از نخ تسبیح محکمی برای وصل کردن این وقایع و سپس واقعهی اصلی فیلم برخوردار نیست.
سمفونی نهم و کارگردانش اگرچه در اکران فیلمشان موفق نبودند و اگرچه سرمایهی عظیمی را صرف ساخت این فیلم کرده اند که مورد انتقاد نیز قرار گرفته است، اما در شرافتمندی و خوش دلی آنها نمیتوان شک کرد. فارغ از انتظاری که تماشاچی کمی حرفهای سینما از کارگردانی همچون هنرمند دارد که خط فیلمهای کمدی و فانتزیای مانند مومیایی ۳ و مرد عوضی را پیش بگیرد و آثار ماندگاری همچون آنها خلق کند، تماشای سمفونی نهم را هم میتوان به افراد زیادی پیشنهاد کرد.
در دورهی پر سرعت و پر و سر و صدایی که مجالی برای تامل و درنگ در بسیاری مسائل وجود ندارد و در دورهای که همهی فرهنگ را از طریق سطرهای کوتاه فضاهای مجازی منتقل میکنند، شاید دیدن کوتاه بخشی از تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم با لحن شیرین سمفونی نهم خالی از لطف نباشد.