اکنون سیاستگذار در تعارض قرار گرفته، از یک سو فرمانده مبارزه با کرونا در تهران هر روز هشدارهای شدیدی میدهد تا مردم را بترساند و بیشتر رعایت کنند از طرف دیگر بنا به ملاحظات دیگری سخنگوی وزارت بهداشت آماری را میدهد که تصویر گل و بلبلی از ماجرای کووید-۱۹ عرضه میکند.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: آقای رییسجمهور در تعریض نسبت به ایجاد تردید درباره آمار کرونایی سخنی گفت که طبعا خوشایند منتقدین نبود. وزارت بهداشت هم خود را مقید به توضیح نمیداند. فقط هر روز اعدادی را میگوید و انتظار دارد که دیگران آن را چشم و گوش بسته باور کنند. حتی حاضر نیستند به شورای شهر تهران نیز پاسخ دهند هر چند این شورا اطلاعات به نسبت دقیق ولی غیررسمی از فوتشدگان داشته باشد.
جالب اینکه نمیدانند چرا عدهای از سیاسیون در هر جناحی علاقهمندی به آمار دارند و حتی قدرت تحلیل این رفتار را ندارند و در عین حال هر روز آمار میدهند! اجازه دهید ببینیم، محل دعوا کجاست؟ چرا افکار عمومی نسبت به آمار حساس است و چرا اعتمادی به آمار رسمی ندارد؟
ابتدا تاکید شود که طبق مطالعه ایسپا ۵۴ درصد مردم ایران به میزان زیاد و خیلی زیاد آمار و اطلاعات مربوط به کرونا را پیگیری میکنند و فقط ۱۲ درصد در این پیگیری بیتفاوت هستند و به میزان کم یا اصلا پیگیر این مطلب نیستند. چنین توجهی از سوی مردم در کمتر موضوعی دیده میشود.
از سوی دیگر مطابق نظرسنجی کشوری از سوی پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد، کسانی که به آمار و ارقام رسمی مبتلایان و فوتشدگان به میزان کم و خیلی کم اعتماد دارند بیش از ۳۴ درصد هستند که حدود ۲ درصد بیش از کسانی است که زیاد و خیلی زیاد اعتماد دارند. به عبارت دیگر کفه بیاعتمادی سنگینتر است.
یک نظرسنجی دیگر نشان میدهد که این بیاعتمادی نزد شهروندان تهرانی به حدود ۵۸ درصد میرسد. چرا در این باره دسترسی به آمار درست اهمیت دارد؟ از چند منظر میتوان به این اهمیت پی برد. اول از جهت پیدا کردن الگوی گسترش و رفتار ویروس و شیوع بیماری.
بسیاری از مطالعات درباره این بیماری با توجه به آمارهای رسمی موجود انجام میشود. هر چه این آمارها ناهماهنگ و غیرطبیعی یا احیانا دستکاری شده باشد، نتایج این مطالعات مخدوش خواهد بود. به علاوه برای مقایسه سیاستها و عملکردهای کشوری مهم است. از جهت دیگر پیدا کردن تصویر واقعی از این بیماری کمک موثری میکند که مردم در سیاستهای اتخاذ شده، مشارکت کنند. برای مثال اگر واقعا مردم گمان کنند که مرگ و میر بیشتر است طبعا ملاحظات بهداشتی را بیشتر رعایت خواهند کرد و این به نفع دولت و سیاستگذار است.
اکنون سیاستگذار در تعارض قرار گرفته، از یک سو فرمانده مبارزه با کرونا در تهران هر روز هشدارهای شدیدی میدهد تا مردم را بترساند و بیشتر رعایت کنند از طرف دیگر بنا به ملاحظات دیگری سخنگوی وزارت بهداشت آماری را میدهد که تصویر گل و بلبلی از ماجرای کووید-۱۹ عرضه میکند.
از سوی دیگر برخی شواهد و قرائن دیده میشود که اعتماد را نسبت به ارقام رسمی کم میکند. مساله فقط این ارقام نیست. حالا ۵۰ یا ۱۰۰ درصد بیشتر باشند، اتفاق خاصی در واقعیت نمیافتد ولی این امر موجب بیاعتمادی کلی میشود و دیگر حرفهای مفید مسوولان نیز شنیده نخواهد شد.
برای نمونه اعضای شورای شهر تهران براساس اطلاعات کسب شده از دفن رسمی در بهشت زهرا برداشتهای آماری متفاوتی از ارقام رسمی دارند. ولی وزارت بهداشت بیهیج دلیلی پاسخ نمیدهد، چون نه بلد هستند که پاسخ دهند و نه اصولا پاسخ قانعکنندهای دارند؛ و از همه عجیبتر این است که معلوم نیست چرا وزارت بهداشت اصرار دارد که چنین آماری را اعلام کند؟ حالا اگر نهادهای دیگر در پی این کار باشند، قابل فهم است ولی وزارت بهداشت چه اصرار عجیب و نامعقولی برای چنین کاری دارد؟
از سوی دیگر اعلام ارقام غلط و غیرواقعی موجب عوارض دیگری هم میشود. اکنون شاخص و نسبت مرگ و میر کادر درمانی و بیمارستانی به بیماران در ایران خیلی بالاتر از سایر کشورهاست. این به منزله ضعف نظام درمانی تلقی خواهد شد. در حالی که بالا بودن این شاخص عمدتا به دلیل پایین دانستن مرگ و میر عمومی است والا کادر درمانی ایران بسیار هم متبحر هستند و نباید آنان را ضعیف دانست. اگر رقم رسمی مرگ و میر درست باشد آن وقت طبیعی است که کادرهای درمانی نیز از حضور در بیمارستان پرهیز کنند! بنابراین اعلام نادرست آمار حتی برای وزارت بهداست هم مشکلآفرین است، بیش از همه برای سیاستگذاران خطرناک است و اعتبار آنان را مخدوش میکند.
واقعیت این است که این تفاوت آماری کم و بیش در همه کشورها وجود دارد. آمار مبتلایان که معمولا چند برابر ارقام رسمی است. آمار مرگ و میر که باید دقیق باشد نیز دچار انحراف و کمشماری میشود. در برخی کشورها کمتر و برخی کشورها بیشتر. چه باید کرد؟ راهحل ساده اعلام شمارش مرگ و میرهای هر شهر یا استان در دو ماه گذشته و مقایسه آن با این ارقام در دو ماه مشابه سال پیش است.
البته این آمار نیز نمیتواند، تعداد واقعی مرگ و میرهای ناشی از کرونا را با قاطعیت اعلام کند ولی تقریبا بسیار دقیق خواهد بود و مجادلات در این باره را تمام میکند. برای مثال مرگ و میر و دفن در بهشت زهرا طی دو ماه اسفند ۱۳۹۸ و فروردین ۱۳۹۹ در سال جاری اعلام شود و با مرگ و میر ماههای مشابه سال پیش مقایسه شود و تفاضل آن را مصداق مرگ و میر کرونا دانست. حتی اگر ۲ یا ۳ برابر هم باشد، مشکلی نخواهد بود در هر حال بهتر از این نحوه پاسخ دادن یا ندادن مسوولان است.
گزارش اخیر درباره روند وضعیت کرونا در استانها بسیار محافظهکارانه بود و نشاندهنده ترس دستاندرکاران از ارایه آمار استانی بود. چون به جای ارایه آمار کامل فقط تغییرات را نوشتهاند (آن نسخهای که بنده دیدم) تا مبادا عیب و ایرادی نسبت به ارقام پیدا شود. تا هنگامی که آمار سراسری داده شود، امکان بیدقتی و متوجه نشدن دیگران فراهم است.
و گرنه تحلیهایی که هیچ چیز بدست خواننده نمی دهد . پوچ ، پوچ پوچ
آقای عبدی باور کن که تو منسوخ شده ای و جامعه و مردم از تو و امثال تو عبور کرده اند . زور نزن و واقعیت را بپذیر.