محمدتقی فاضلمیبدی* در شرق نوشت: اگر کرونا را یک رویداد تلخ طبیعی بدانیم که بهطور غیراختیاری بر بشر و کره زمین تحمیل شد و تقریبا همه کشورها را فراگرفت و کشور ما نیز از این حادثه در امان نماند، اما در این روزها شاهد وقایعی در کشور هستیم که زاییده زوال عدالت اجتماعی است و شاید تلخناکی این حوادث که بعضا اشاره خواهم کرد، کم از دردناکی ویروس کرونا نباشد.
۱- بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت، بیش از ۵۰۰ نفر (تا چند روز قبل) در ایران به دلیل مصرف الکلهای موجود در بازار که برای ضدعفونیکردن عرضه شدهاند، جان باخته و تعداد زیادی مسموم یا کور شدهاند. بیشترین آمار در استان فارس و خوزستان بوده است. عمق این فاجعه تنها تعداد زیاد تلفات و مسمومیت افراد نیست؛ پرسش دردناک این داستان، این است که علل و عوامل این رویداد تلختر از زهر چیست؟ چه چیزی باعث شده تا جوانان این کشور به افیون و الکل و سایر مواد مخدر روی آورند؟ چرا عدهای از جوانان این کشور یا دنبال مهاجرت هستند یا اگر میمانند، بعضا به مواد مسکر و مخدر روی میآورند؟ آیا تابهحال کسی برخوردی علمی، کارشناسی و مسئولانه روی این پدیده شوم انجام داده است؟ کشوری که در ردیف بودجه سالانه آن بیش از چند هزار میلیارد تومان بهعنوان فعالیت فرهنگی هزینه میکند تا جامعه را ارشاد و هدایت کند، چرا خروجی آن، این پدیدههای ناگوار است؟ چرا باید پارهای از جوانان، راه نجات خود را در مصرف الکل و افیون یا خروج از کشور ببینند؟
۲- خودکشی دختر ۱۳ ساله در ایلام به دلیل فقر و نداشتن لباس –بر اساس گزارشها- از فجایع تلخ دیگری بود که در این روزها شاهدش بودیم. این اخبار تلخ فقط چند روزی در رسانهها میچرخد و پس از آن نیز تمام میشود. چطور میشود حضرت علی (ع) به خاطر کندن یک خلخال از پای دخترک یا زن یهودی، مرگ را برای خود سزاوار میبیند، اما خودکشی یک دختر جوان به خاطر فقر، وجدان ما را نمیرنجاند؟ آیا جز این است که منشأ این گرفتاریها فقر و نابرابری یا سوءمدیریت اقتصادی است؟ چرا عالمان دین و مسئولان امر فریادی برنمیآورند؟ ازدیاد آمار خودکشی در این کشور ناراحتکننده است، اما سن این آمار تا این حد پایین آمده که دخترک ۱۳ساله را وادار به خودکشی کرده است. چه منکری در جامعه از این بالاتر؟ بنیاد مستضعفان و سایر نهادهای ذیربط چه میکنند؟ مگر ما برای رهایی مستضعفان و فقیران انقلاب نکردهایم؟ چرا مسئولان امر در برابر این حوادث که یک مورد و دو مورد نیست، واکنشی ندارند؟
۳- خبر ناگوار دیگری که در رسانهها از قول رئیس دیوان محاسبات منتشر شد، نامعلومبودن سرنوشت چهارمیلیاردو ۸۰۰ میلیون دلار ارز کشور در سال ۹۷ بود. این خبر را یکی از مقامات رسمی کشور گزارش داد و بخشی از دولت خبر را نادرست دانست. رئیس محترم بانک مرکزی بخشی از نامعلومبودن ارز را تأیید کرد و گفت: نام افراد به ستاد تعزیرات ارسال و برای برخی پرونده کیفری تشکیل شده است. این خبر را در کنار خبر خودکشی دختری به خاطر فقر بگذارید، ببینید چه میشود. چرا غده سرطانی اختلاس، رانتخواری و سوءاستفاده از اموال عمومی در این کشور به راحتی صورت میگیرد؟
این افراد بر کدام ستونی پشت گذاشتهاند که به راحتی با ارز کشور بازی میکنند؟ چرا با این همه نهادهای نظارتی و امنیتی، نظارت و نگهبانی نسبت به بیتالمال وجود ندارد؟ چه کسی مسئول این دردهای کشورسوز است؟ در دولتی که ارز را چندنرخی کرده و از آن سو، نهتنها مدیریت نمیشود، بلکه سوءاستفادههای کلان ارزی صورت میگیرد، چرا کسی درست پاسخ نمیدهد؟ آیا چند نفر را گرفتن و چند سالی حکم زندان دادن، این جرمها را ریشهکن میکند؟ تاکنون که نکرده است. چرا سالها گذشت و با این همه ادعا، نتوانستیم مشکل اقتصاد کشو را حل کنیم؟ ریشه خیلی از مشکلات کشور در این است که اقتصاد این مرزوبوم، تاروپود درستی ندارد.
*عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم