فرارو- مناسبات ایران و اروپا در سال گذشته، کش و قوسهای فراوانی را شاهد بود. از مجادلههای گاه و بیگاه بر سر گامهای کاهش تعهدات هستهای ایران گرفته تا فعال سازی مکانیسم حل اختلاف توسط اروپاییها، همگی تحولاتی بودند که مناسبات دو طرف را تنش آلود کردند. از آنجا که هیچ کدام از این تحولات، به طور نهایی حل و فصل نشده اند، بستر تداوم تنشها در سال جدید همچنان مهیاست. لذا، به احتمال زیاد، مناسبات ایران و اروپا در سال جدید، از سال قبلی آرامتر نخواهد بود.
به گزارش فرارو، سال نو با دو نشانه مثبت در روابط ایران و اروپا آغاز شد. نشانه اول، تبادل زندانیان میان ایران و فرانسه بود که روز جمعه اول فروردین رخ داد. نشانه دوم، نیز فشار ادعایی بریتانیا بر آمریکا جهت رفع تحریمهای ایران با هدف کمک به این کشور در مقابله با شیوع ویروس جدید کرونا است. اگر چه این دو اتفاق میتوانند نویدبخش تحولات مثبتی در روابط ایران و قاره سبز باشند، اما سیر تحولات سال اخیر نشان میدهد که نباید در امیدواری به آرامش در روابط ایران و اروپا اغراق کرد.
هر دو نشانه مزبور به نوعی با آمریکا در ارتباط هستند. جلال روح الله نژاد، مهندس ایرانی که در ازای آزادی رولاند گابریل مارشال، زندانی فرانسوی در ایران، آزاد شد، به اتهام نقض تحریمهای آمریکا دستگیر شده بود و آمریکا درخواست استرداد او را داشت. ابوالقاسم دلفی سفیر سابق ایران در فرانسه، به نقل از یادداشتی در روزنامه فیگارو، مدعی شد که مارشال در یک معامله سه وجهی آزاد شد. دلفی، طی یادداشت کوتاهی در وبگاه دیپلماسی ایرانی نوشت: «وی (مارشال)، پس از آزادی روح الله نژاد در فرانسه و ۴۸ ساعت پس از آزادی مشروط مایکل وایت، نظامی سابق آمریکایی که از دو سال پیش در زندان به سر میبرد، آزاد شد.» دلفی در ادامه مدعی شد که در ازای آزادی وایت، آمریکا با درخواست ایران از صندوق بین المللی پول برای دریافت وام پنج میلیارد دلاری روی خوش نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اما در رابطه با فشار بریتانیا بر آمریکا جهت رفع تحریمها به خاطر شیوع ویروس جدید کرونا، گفتنی است که اخیرا روزنامه گاردین در گزارشی مدعی شد که بریتانیا به طور خصوصی به آمریکا جهت کاهش تحریمهای ایران فشار میآورد تا از این طریق به ایران در مقابله با کرونا کمک شود.
سایه سنگین توافق هستهای بر روابط ایران و اروپا
این دو مورد در کنار تحولات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نشان داد که روابط ایران و اروپا به طور فزاینده به تابعی از روابط دو طرف با آمریکا تبدیل شده و به احتمال زیاد، در سال جدید این وضعیت تشدید خواهد شد. خصوصا که تنشهای دپیلماتیک میان ایران و اروپا به دلایل گوناگون فعلا فروکش کرده و، اما به هیچ وجه حل و فصل نشده است.
در رابطه با برجام، اروپا و ایران در سال گذشته، درگیر اختلافات ادامه دار جدلی شده بودند. از یک طرف دولت ایران اصرار کرده و میکند که اروپا تعهدات برجامیاش در زمینه عادی سازی روابط اقتصادی با ایران و جبران خسارتهای این کشور از تحریمها را انجام نداده است. اما از طرف دیگر، اروپا ادعا میکند که اروپاییها مفاد برجام را اجرا کرده و مسئولیتی در قبال تحریمهای یکجانبه آمریکایی ندارند. ایران با هدف تحت فشار قرار دادن اروپایی ها، در اردیبهشت سال ۹۸ روند کاهش تعهدات را آغاز کرد و پس از پنج گام، این روند را به پایان رساند. اروپاییها از کل این روند انتقاد کرده و خواستار توقف آن شدند. همچنین از ایران خواستند که از گامهای کاهش تعهدات عقب نشینی کند. طرفهای اروپایی در نهایت، برای وادار کردن ایران به اجرای کامل برجام، مکانیسم حل اختلاف در برجام را فعال کردند. امری که در صورت ادامه، ممکن است برجام را به طور کامل از بین ببرد.
البته اتحادیه اروپا مهلت دو ماهه حل اختلافات برجامی را به مدت نامحدود تمدید کرده است. ولی ظاهرا اروپاییها میخواهند از این مکانیسم، به مثابه شمشیر دموکلس، استفاده کنند تا مانع از کاهش تعهدات هستهای از سوی ایران شوند. اما سوال مهمی که هم اکنون مطرح شده این است که این سیاست به کجا ختم خواهد شد؟ آیا اروپاییها همچنان مهلت حل اختلاف را تمدید خواهند کند؟ یا اینکه با فعال سازی مکانیسم ماشه، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل خواهند برد؟
در شش ماه پیش رو، به احتمال زیاد، کش و قوسها در مناسبات دیپلماتیک ایران در سطحی محدود ادامه خواهد یافت. چرا که ایران به رغم اعلام اینکه دیگر به هیچکدام از تعهدات برجامی پایبند نیست، این توافق را در عمل اجرا میکند. در نتیجه، اروپاییها، در غیاب یک جایگزین قابل قبول برای برجام، به ادامه اجرای ناقص این توافق از سوی ایران رضایت خواهند داد. با این حال، ممکن است بار دیگر برای جایگزین کردن برجام با یک توافق جدید تلاش کنند. اروپایی ها، در ماههای اخیر، همگام با دونالد ترامپ، هر از چندگاهی از لزوم امضای توافق جدید با ایران سخن گفته اند. بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، حتی به صراحت بر لزوم تلاش برای جایگزین کردن برجام با «توافق ترامپ» تاکید کرده است.
مواضع اروپاییها در سال گذشته، بین پایبندی به برجام و امضای توافق جدید در نوسان بوده است. آنها مایل هستند اصلاحاتی در برجام انجام دهند، ولی با رویکرد سختگیرانه و ادبیات غیردیپلماتیک آمریکا علیه ایران موافق نیستند. به همین خاطر، در جریان نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، تلاش کردند دیداری میان حسن روحانی و دونالد ترامپ ترتیب دهند تا ضمن کاهش تنش ها، زمینه مشترکی بین ایران و آمریکا جهت آغاز مذاکرات برای امضای یک توافق جدید ایجاد کنند. اما شکست خوردند. شش ماه دیگر، مجددا نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک برگزار خواهد شد. به احتمال زیاد، اروپاییها در ماههای منتهی به برگزاری این نشست، بار دیگر میان ایران و آمریکا وساطت کنند تا راه حلی برای حل و فصل تنشها پیدا کنند.
اروپا گزینه های کمی برای حل مشکلات برجامی دارد.
سه گزینه اروپا در برجام
چنین وساطتی با توجه به نزدیک شدن یکی از موعدهای مهم برجامی، ضروری به نظر میرسد. در ۲۲ اکتبر (یکم آبان)، موعد رفع تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران فرا میرسد. آمریکا قویا با رفع این تحریمها مخالف است و از اروپاییها خواسته است که از برجام خارج شده و مانع رفع تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران شوند. بنابراین، آمریکا ممکن است قبل از اکتبر، اروپاییها را برای جلوگیری از رفع تحریمها تحت فشار قرار دهد. اما اروپاییها در این مورد مشخص امکان مانور ندارند؛ آنها ادعا میکنند که تا کنون به برجام پایبند بوده و این ایران است که به تعهداتش به طور کامل پایبند نبوده است. اما چنانچه اروپایی ها، تحت فشار آمریکا، جلوی رفع تحریمهای تسلیحاتی را بگیرند، برجام را به طور رسمی و واضح نقض خواهند کرد. چرا که به طبق مفاد صریح این توافق، تحریمهای تسلیحاتی سازمان علیه ایران باید در ۲۲ اکتبر رفع شوند.
از این رو، اروپاییها برای شکستن این بن بست احتمالی، ممکن است در آستانه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در شهریور آینده، بار دیگر برای آغاز مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا وساطت کنند. امری که به دلایل مختلف، از جمله برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احتمال موفقیت آن اندک است. پس اروپاییها چه گزینههای دیگری در اختیار دارند؟ حقیقتا اروپا گزینههای زیادی در برجام ندارد. در سال ۹۸، این امید وجود داشت که اروپا از طریق تامین منافع اقتصادی ایران به صورت حداقلی (مثلا تسهیل فروش نفت ایران)، توافق برجام را حفظ کند. اما طولی نکشید که این امید بر باد رفت. لذا، در سال جدید، هیچ چشم اندازی برای این گزینه (یعنی حفظ برجام از طریق امتیازدهی اقتصادی اروپا به ایران) دیده نمیشود.
به نظر میرسد که اروپاییها در سال جدید، سه گزینه در اختیار دارند: اول، این است که برجام را کنار بگذارند و به گفته بوریس جانسون، برای امضای «توافق ترامپ» تلاش کنند. دوم اینکه همین رویکرد مذبذب فعلی را ادامه دهند. تمدید نامحدود مهلت حل اختلاف در برجام و همچنین مواضع اروپا در یک سال گذشته، نشان میدهد که اروپاییها بیشتر به گزینه دوم تمایل دارند. با این حال، شرایط جدید از جمله موعد ۲۲ اکتبر، ممکن است ادامه گزینه دوم را دشوارتر کند. در نتیجه، اروپایی ها ممکن است به گزینه سوم متوسل شوند و آن، آغاز مذاکرات جدید برای حفظ و گسترش برجام است به طوری که نتیجه نهایی، نگرانی های مشترک اروپا و آمریکا در خصوص پرونده هایی نظیر آینده برجام، نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی ایران را مرتفع سازد. اما آیا ایران این گزینه ها را قبول می کند؟ نمی توان به این پرسش پاسخ داد، لذا باید منتظر ماند و دید که ایران و اروپا برای حل اختلافات چه خواهند کرد.