فرارو- سال ۹۸ با تمام فراز و نشیبهایی که در دیپلماسی داشت بالاخره به پایان رسید و حالا سال جدیدی از راه رسیده است؛ سالی که با توجه به ابهامات فزاینده روابط ایران و آمریکا، میتواند تحولات مهمی را رقم بزند. در سال ۹۹، قطار روابط ایران و آمریکا، از ایستگاههای مهمی عبور خواهد کرد. با این حال، روند تحولات یک سال گذشته نشان میدهد که سال ۹۹ از حیث تداوم شرایط بلاتکلیفی در روابط ایران و آمریکا، ممکن است با سال ۹۸ بی شباهت نباشد.
به گزارش فرارو، جمهوری اسلامی ایران در شرایطی وارد سال ۹۹ میشود که مناسبات آن با کشورهای غربی و خصوصا با آمریکا همچنان تنش آلود است. در یک سال گذشته، تنشها میان ایران و آمریکا در برخی مواقع تا مرز یک جنگ تمام عیار نظامی بالا رفت، اما به سرعت فروکش کرد. همچنین به موازات تشدید تنش ها، در چند مورد، با وساطت اروپاییها، نزدیک بود روسای جمهور ایران و آمریکا با هم دیدار کنند.
اما در نهایت نه جنگی اتفاق افتاد و نه توافقی میان دو طرف امضا شد. بلکه فقط شرایط بلاتکلیفی در روابط دو کشور ادامه یافت. به هر حال سال ۹۸ به پایان رسید و حالا پرسش مهم این است که تنش زدایی میان ایران و آمریکا در سال نو چقدر امکان پذیر است؟ آیا ممکن است در سال ۹۹ اتفاقی بیافتد که به بلاتکلیفی در مناسبات دو کشور پایان دهد؟ گذشته از تنش زدایی، آیا تشدید تنشها میان دو کشور فراتر از آنچه در سال ۹۸ اتفاق افتاد، امکان پذیر است یا اینکه تنشها مانند گذشته در سطحی کنترلشده ادامه خواهد یافت؟
دو ایستگاه مهم در سال ۹۹
پرسش این پاسخها به عوامل مختلفی از جمله شرایط داخلی دو کشور بستگی دارد. هر دو کشور در حال حاضر درگیر بحران غیرمترقبه شیوع ویروس جدید کرونا (معروف به کووید-۱۹) هستند و بنابراین، تمرکز اصلی شان روی مهار این بیماری است که حالا دیگر نه فقط جان شهروندان بلکه اقتصادشان را نیز تهدید میکند.
اما فراتر از کرونا، مسائل دیگری نیز وجود دارند که ممکن است تحولات آینده روابط ایران و آمریکا از آنها تاثیر بپذیرند. یکی از مسائل، انتخابات آمریکاست که از چند ماه پیش شروع شده و تا نوامبر (آبان) ادامه خواهد داشت. بسیاری از ناظران معتقدند تصمیمات دولت ترامپ در هفت ماه آینده به شدت از محاسبات انتخاباتی تاثیر میپذیرد. کرستن فونتنروز، از مدیران ارشد سابق شورای امنیت ملی ترامپ، از جمله این ناظران است. فونتنروز، که هم اکنون پژوهشگر اندیشکده شورای آتلانتیک است، اخیرا طی یادداشتی در وبگاه همین اندیشکده نوشت که همه تصمیمات ترامپ در سال انتخاباتی ۲۰۲۰ به دقت بررسی و تحلیل خواهند شد. به گفته این مقام سابق دولت ترامپ، مشاوران سیاسی رئیس جمهور آمریکا اثرات هرگونه حمله در منطقه (مانند آنچه اخیرا در پاسخ به هدف قرار گرفتن نیروهای آمریکایی در پایگاه التاجی عراق رخ داد) را بر شانس انتخاب مجدد ترامپ بررسی خواهند کرد، این مشاوران میدانند که در حال حاضر افکار عمومی آمریکا از یک جنگ تمام عیار با ایران حمایت نمیکنند.
در سال جاری، ترامپ با آزمون سرنوشتساز انتخابات مواجه می شود، آزمونی که ابهام در روابط ایران و آمریکا را بیشتر میکند.
خود ترامپ نیز بارها نشان داده است که به جنگ مستقیم با ایران که ممکن است به اقتصاد آمریکا ضربه بزند، تمایلی ندارد. دولت او، تلفات حمله انتقامجویانه ایران به نیروهای آمریکایی در عراق را که در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی انجام شد، پنهان کرد. همچنین، دولت ترامپ در ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی «گلوبال هاوک» توسط سپاه پاسداران در تنگه هرمز و حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان از هرگونه پاسخ نظامی به ایران خودداری کرد. با وجود اینکه در هر دو مورد، دولت آمریکا، ایران را مقصر دانسته بود. با توجه به ملاحظات انتخاباتی، این احتیاط در به کارگیری ابزارهای نظامی در برابر ایران در ماههای پیش رو، ممکن است حتی از گذشته هم بیشتر شود. خصوصا که هم اکنون جامعه و دولت آمریکا درگیر بحران کرونا هستند و ترامپ نمیتواند در حالی که آمریکاییها در داخل به خاطر یک ویروس کشنده جان میدهند، یک جنگ خارجی راه بیندازد. گذشته از این، خروج از «جنگهای بی پایان» یکی از وعدههای اصلی انتخاباتی ترامپ بوده و او سعی میکند با خروج از سوریه و افغانستان به این وعده جامعه عمل بپوشاند.
البته، پایین بودن احتمال وقوع جنگ تمام عیار، به این معنی نیست که وقوع زد و خوردهای محدود امکان پذیر نیست. آمریکاییها از طریق حملات غافلیگرانه و وسیع، سعی میکنند در مقابل ایران نوعی بازدارندگی ایجاد کنند. ترور سردار سلیمانی و حملات گسترده به مواضع گروههای نزدیک به ایران در عراق تا حدودی با هدف برقراری بازدارندگی انجام شد. با این حال، زد و خوردها در سطحی کنترل شده و محدود تداوم یافت. از این حیث، سال ۹۸ ممکن است با سال ۹۹ تفاوت چندانی نداشته باشد.
اما فارغ از درگیری ها، سال نو ممکن است از نظر تداوم عدم مذاکره نیز مشابه سال قبلی باشد. تا انتخابات سوم نوامبر (۱۳ آبان) آمریکا مدت زیادی باقی نمانده است. بنابراین، ایران ممکن است تصمیم بگیرد تا مشخص شدن نتایج این انتخابات صبر کند و بعد از انتخابات، درباره مذاکره یا گفتگوی احتمالی تصمیم گیری کند. بعد از انتخابات، فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهور آمریکا شود، ممکن است یخهای روابط بین دو طرف شکسته شود. هر چند که به گفته برخی ناظران، حتی اگر فرد دمکراتی مانند جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برسد، گفتگوهای ایران و آمریکا تمام مشکلات دو طرف را حل نخواهد کرد. ولی چنانچه ترامپ بار دیگر انتخاب شود، حل و فصل اختلافات میان تهران و واشنگتن ممکن است به مراتب از هر رئیس جمهور دیگری دشوارتر بشود. با این همه، با فرض اینکه ایران و آمریکا در سال ۹۹ وارد گفتگو و مذاکره شوند، ممکن است ظرف یک سال، رفع تحریمها و عادی سازی مناسبات اقتصادی ایران با جهان اتفاق نیافتد. به هر حال، گذشته ثابت کرده که بازگشت تحریمها با یک امضا امکان پذیر است، اما رفع آنها مستلزم مذاکرات طولانی و نفسگیر است.
در این میان باید، علاوه بر انتخابات آمریکا، به ایستگاه مهم دیگری اشاره کرد که ممکن است پایان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را رقم بزند و از این طریق تنشها میان ایران و غرب را بیش از پیش تشدید کند. این ایستگاه، ۲۲ اکتبر (یکم آبان) است؛ یعنی کمی پیش از برگزاری انتخابات آمریکا.
بیشتر بخوانید:
در این ایستگاه، طبق مفاد برجام، تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران باید رفع شوند. آمریکا از مدتها قبل با رفع این تحریمها مخالفت کرده و از اروپاییها خواسته است که با خروج از برجام مانع از رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران شوند. وزارت خارجه آمریکا ادعا کرده که زمینه حقوقی و قانونی فعال سازی «مکانیسم ماشه» در برجام را دارد. این احتمال وجود دارد که اگر اروپاییها با رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران مخالفت نکنند، آمریکا با استفاده از این مکانیسم پایان برجام را رقم بزند. خصوصا که ۲۲ اکتبر با سوم نوامبر فاصله چندانی ندارد و فعال سازی مکانیسم ماشه در هیاهوی انتخابات گم خواهد شد.
به نظر میرسد در حوزه سیاست خارجی، سال ۹۹ تفاوت چشمگیری با سال قبلی نخواهد داشت. تصور میشد که شیوع کرونا در ایران و جهان، زمینهای انسانی برای رفع برخی تحریمها ایجاد میکند. اما با وجود اینکه دستگاه دیپلماسی ایران به رهبری محمدجواد ظریف به مناسبت شیوع کرونا کارزار وسیعی را برای رفع تحریمها به راه انداخته است، اما آمریکاییها نه تنها هیچ تحریمی را رفع نکردند، بلکه عامدانه در بحبوحه بحران کرونا بر تحریمها اضافه کردند تا بار دیگر این پیام را ارسال کنند که کارزار فشار حداکثری حتی در شرایطی که آمریکا برای رفع تحریمها از نظر اخلاقی تحت فشار است، ادامه خواهد داشت. از این رو، فعلا، حداقل در نیمه اول سال نو، نمیتوان چشم اندازی برای رفع تحریمها و تنش زدایی تصور کرد. در نتیجه، باید منتظر ماند و دید که در سال ۹۹ ایران و آمریکا چگونه میخواهند مشکلات فیمابین خود را حل کنند. آیا رویکرد قبلی «نه جنگ نه مذاکره» را ادامه خواهند داد یا اینکه طرحی نو برای حل و فصل مشکلات درخواهند انداخت؟