کشورهای کره جنوبی و ژاپن هم مثل بسیاری از کشورهای دیگر دنیا این روزها با بحران ویروس کرونا دستبهگریبان هستند. کره جنوبی با حدود هزارو ۳۰۰ فرد مبتلا بعد از چین رتبه رسمی دومین کشور دارای بیشترین افراد مبتلا را دارد و ژاپن هم تعداد رسمی مبتلایانش با احتساب سرنشینان کشتی تفریحی پهلوگرفته در سواحلش بیشتر از ۸۰۰ نفر اعلام شده است. اطلاع از شیوه مدیریت بحران و نوع اطلاعرسانی و آگاهیسازی افکار عمومی در این دو کشور که به نظم و برنامهریزی مشهور هستند، برای ما در ایران که درگیر بحران کرونا هستیم و بعد از چین با ۱۹ کشته تا روز گذشته بیشترین تلفات را داشتهایم، میتواند مفید و آموزنده باشد.
بههمینخاطر از دو ایرانی ساکن این دو کشور که کارشان در ارتباط با رسانههاست، خواستهایم از مشاهدات و تجربیات خود در این روزها در ژاپن و کره جنوبی بنویسند. فرناز پیراسته، ساکن بوسان کره جنوبی است و در یک رادیو کرهای کار میکند و علی نورانی ساکن توکیو و خبرنگار NHK رادیو-تلویزیون ملی ژاپن است و در بخش فارسی آن مشغول به کار است. آنچه در ادامه میآید، روایت آنها دراینباره است.
کرونا در کره جنوبی؛ فرناز پیراسته
مسئلهای که باعث ورود ویروس و گسترش مبتلایان در کره جنوبی شد، همزمانشدن شیوع این ویروس و سفر کرهایها و بقیه ملیتها از چین برای سال نو کرهای بود. تا روز چهارشنبه ۲۶ فوریه برابر با ۷ اسفند ۹۸ – هزارو ۲۶۱ نفر مبتلا به این ویروس و ۱۲ مورد فوت بر اثر ابتلا به کرونا در کره جنوبی تأیید شده است. اولین مورد ابتلا به ویروس، در روز ۲۰ ژانویه تأیید شد. این مورد، یک خانم ۳۵ساله چینی بوده که در شهر ووهان چین (مرکز این ویروس) زندگی میکرده و روز ۱۸ ژانویه با علائم درد عضله در ووهان به دکتر مراحعه کرد؛ اما تشخیص پزشک، سرماخوردگی بود. این فرد روز بعد وارد فرودگاه اینچان کره شد و در بررسیهای فرودگاهی این شخص با تب ۳۸ درجه تشخیص داده شد و نهایتا بعد از انتقال به مراکز مرتبط، ابتلا به این ویروس رسما تأیید شد.
در پاسخ به این پرسش که دولت در این مدت چه فعالیتهایی انجام داده، باید بگویم جدای از بررسیهای دقیق در فرودگاه و فرستادن هواپیمای خصوصی برای آوردن ۳۶۸ کرهای ساکن شهر ووهان چین، در مراکز عمومی ازجمله مدرسهها و سازمانهای مختلف، هشدارهای متعدد و آگاهیرسانی انجام شده و ضدعفونیکنندههای دست و ماسک رایگان در بعضی جاها قرار داده شده است. یکی از دوستانم که در بیمارستان کودکان کار میکند، میگفت که هر کودکی که وارد میشود (که قاعدتا با علائم سرماخوردگی و آبریزش بینی میآیند)، مخاط بینیشان را تست میکنند. اگر نتیجه صرفا سرماخوردگی باشد، میتوانند وارد بخشهای مختلف بیمارستان شوند.
برای همه شهروندان کرهای و غیرکرهای هم از روزهای اول پیام هشدار روی موبایلها ارسال میشد. اولین پیام هشدار برای من روز ۲۳ ژانویه رسید؛ یعنی سه روز بعد از تأیید اولین مورد ابتلا. بعد از آن باز پیامهای هشدار برای مراقبت ارسال میشد. البته به دلیل تأیید افراد مبتلا در سئول برای ساکنان پایتخت ظاهرا خیلی بیشتر پیامهای هشدار ارسال شده است.
تا چند روز سازمان بهداشت کره وضعیت کشور را از آبی (سطح یک) به زرد (سطح دو) از چهار سطح بحران تغییر داده است.
از تاریخ ثبت اولین مورد رسمی یعنی ۲۰ ژانویه، یکماهو هفت روز میگذرد و تعداد مبتلایان به هزارو ۲۶۱ نفر و تعداد مرگومیر به ۱۲ نفر رسیده است.
تا هشت روز پیش یعنی ۱۹ ژانویه تعداد مبتلایان رسمی در کره ۴۶ مورد بود. تا این تاریخ دولت کل دانشگاهها را که از اول مارس شروع میشوند، دو هفته به تعویق انداخت. به طور مرتب هشدارها از طریق موبایل به افراد ارسال میشد. همینطور گزارش لحظهای از تعداد افراد بررسیشده، تعداد مبتلایان، تعداد مرگومیر و تعداد بهبودیافتهها به شهروندان داده میشد.
اولین مورد مرگ از ویروس کرونا در کره جنوبی در تاریخ ۲۰ فوریه اتفاق افتاد؛ دقیقا بعد از افزایش بحرانی تعداد مبتلایان. اما هشت روز پیش نقطه عطفی بود در آمار مبتلایان. خانمی ۶۱ساله ساکن شهر دگو در جنوب کره و نزدیکی بوسان، از مبلغان مذهبی یک نوع فرقه خاصی از مسیحیت (شینچونجی) برای شرکت در تظاهراتی به سئول رفته و به ویروس کرونا آلوده میشود. با وجود تب خفیف، حاضر به انجام تست کرونا نشده؛ به این بهانه که سفر خارج از کشور نداشته. بعد از آن به شهر دگو برمیگردد، در یک مراسم عروسی شرکت میکند، به سه کلیسا میرود و در مراسم شرکت میکند و نهایتا با تب شدید مراجعه کرده و ابتلای او به ویروس تأیید میشود.
پس از آن روزبهروز بر تعداد مبتلایان اضافه شد. شهر بوسان که تا پنج روز پیش، هیچ مورد ابتلایی گزارش نشده بود حالا حدود ۵۰ مورد مبتلا آن هم همگی از طریق سفر به دگو مستقیم و غیرمستقیم گزارش شده. اقدامات دولت در این زمینه نیز به این شرح بوده است: یکی از مهمترین اقدامات ارسال پیامهای هشدار به صورت مرتب و پس از هر اتفاق و مورد یا بررسی به ساکنان کره جنوبی است. این پیامها شامل اقدامات و مراقبتهای بهداشتی، شماره تلفنهای مورد نیاز، دستورالعملها و مهمتر از همه، تعداد مبتلایان، مشخصات هرکدام از افراد مبتلا (سن، جنسیت، محل زندگی و طریقه ابتلا) و مسیرهایی که شخص در سه یا چهار روز گذشته در شهر طی کرده، به همراه ساعت. مثلا مبتلای شماره ۱۹، خانم ۵۱ساله ساکن... ابتلا از طریق کلیسای دگو، روز ۲۰ فوریه ساعت هشت صبح از ایستگاه متروی... به ایستگاه متروی... رفته. به فروشگاه... رفته و بعد با ماشین شخصی به ... رفته.
تمام مسیرهایی که فرد طی کرده، به صورت پیام به افراد ارسال میشود و از آنها خواسته میشود از تردد در آن مسیرها خودداری کنند یا اگر به طور مشخص در آن محل خاص حضور داشتند، برای تست مراجعه کنند. درعینحال در چند سایت، آمار افراد مبتلا و مشخصات دقیق آنها و مسیرهای رفتوآمد آنها به طور زنده گزارش میشود. نقطه زرد محلهای رفتوآمد در بیشتر از ۲۴ ساعت گذشته و نقاط قرمز محلهای رفتوآمد در ۲۴ ساعت گذشته است.
در شهر ما بوسان نیز همه مهدکودکها تا اطلاع ثانوی تعطیل شده و شروع سال تحصیلی همه مدارس که دوم مارس بوده، به دو هفته دیرتر تعویق پیدا کرده است. همچنین همه آموزشگاهها، باشگاهها، استخرها، کتابخانهها و مکانهای عمومی تا اطلاع ثانوی تعطیل شده است.
کرونا و شیوه ژاپنی؛ علی نورانی
اطلاعات و اخبار در ژاپن قوت لایموت مردم است. از اخبار هواشناسی گرفته تا حرکت قطارها، تأخیر در آنها، توفانهای پیشرو، بلایای طبیعی، آمادهسازیها و تدارکات دولت و مسئولان برای مقابله با حوادث، توصیههای ایمنی، اقتصاد، جرائم و.... ژاپنیها حتی اگر بخواهند در توکیو به جایی بروند، از روی اپلیکیشنهای موبایلی و اینترنتی دنبال سریعترین مسیر از بین تعداد زیاد خطوط مترو و اتوبوس میگردند. NHK، رادیو و تلویزیون عمومی ژاپن، زیر نظر دولت نیست و مستقل است و تقریبا تمام بودجه خود را از محل دریافت اشتراک ماهانه از مردم تأمین میکند؛ اما حالتی در ژاپن هست که من آن را «حالت بحران» مینامم و با هر پیشامد، رسانه ملی ژاپن وارد فاز اطلاعرسانی بحران میشود. جالب است بدانید که هرساله این حالت بحران بارها در ژاپن فعال میشود.
این پیشامد ممکن است پیشبینی بارش باران شدید باشد یا گزارش لحظهبهلحظه پس از زلزله، سونامی یا آتشفشان یا در موضوع اخیر، گسترش یک ویروس بیماریزا. ژاپنیها در گزارش و مدیریت بحرانهایی مثل زلزله و سیل تجربه زیادی دارند و استانداردهایی برای آن تدوین کردهاند.
اما درباره ویروس کرونا، از زمانی که شیوع این بیماری در چین، کشور همسایه ژاپن، گزارش شد، به طور روزمره تلویزیون درباره آن گزارش میدهد. بیشترین درصد توریستهای ژاپن و بیشترین درصد خارجیان ساکن این کشور چینی هستند و (حتی تا امروز) روزانه چندین پرواز از چین وارد ژاپن میشود. آخرین واکنشها و اقدامات مسئولان ژاپنی در قبال این شیوع جزء دیگری از اطلاعات تقریبا هرروزه است. درحالحاضر حدود ۹۰۰ مبتلا در ژاپن گزارش شده که ۱۶۴ نفر آنها در میان افراد جامعه هستند، ۶۹۱ نفر از سرنشینان یک کشتی تفریحی تحت قرنطینه بودهاند و ۱۴ مورد هم از کسانی هستند که از طرف دولت با هواپیما از ووهان چین بازگردانده شدهاند. تعداد دقیق مبتلایان در هر استان هر روز و در لحظه بهروز میشود.
از زمانی که یک فرد چینی پس از بازگشت از کشورش در ژاپن دچار ویروس شد، رسانهها هر روز جدیدترین تعداد مبتلایان را اعلام کردهاند. در ابتدا رشد این رقم که کمتر از انگشتان یک دست بود، سرعت بسیار کندی داشت و گاه حتی با گذشت چندین روز فرد جدیدی به آن اضافه نمیشد. البته در آن روزهای اولیه شوک، ماسک در ژاپن کمیاب شد. در سایت مرکاری که بزرگترین اپ دستدومفروشی ژاپن است، قیمتهای نجومی برای ماسکهای یکبارمصرف گذاشته شد؛ تاجاییکه دولت به مرکاری هشدار داد قیمتهای نجومی برای ماسک را حذف کند. تا امروز هم ماسک و ژل ضدعفونی تقریبا نایاب است و فقط صبحها با صفایستادن به هر گروه یک عدد فروخته میشود؛ البته اگر پیدا شود.
از ابتدا تاکنون، هر بار که یک فرد یا مورد جدید از ابتلا به ویروس مشخص میشد، تلویزیون و اپلیکیشن موبایلی اناچکِی آن را به صورت «خبر فوری» مخابره میکنند. یک مقام مسئول وزارت بهداشت در سطح شهر، استان یا کشور با برگزاری نشست خبری برای رسانههای داخلی تمام اطلاعات و جزئیاتی را که در دسترس است، اعلام میکند؛ مثلا اینکه کی و کجا نتیجه آزمایش او مثبت شده؟ سابقه سفر به چین را داشته یا نه؟ با چه کسانی در ارتباط بوده؟ حتی هنوز هم که تعداد مبتلایان در ژاپن به این تعداد نفر رسیده، اناچکی و بقیه رسانهها اطلاعات دقیق آنها را منتشر میکنند.
به جز در بخش اخبار، در مواقع بحران در صفحه اول سایت اناچکی یک صفحه اختصاصی ایجاد میشود که آخرین جزئیات حادثه را به صورت دقیق و با نقشه و نمودار اعلام میکند؛ مثلا در موضوع اخیر این صفحه الان سه بخش دارد: آخرین اخبار، چه کنیم؟ و مشخصات ویروس جدید. در بخش «چه کنیم؟» اطلاعات به سه دسته اطلاعات کلی، مطالب برای کسبوکارها و نکات مهم در زندگی روزمره تقسیم شدهاند. نکته جالب این است که این صفحات اختصاصی، برخلاف آنچه معمولا در خبرگزاریهای رسمی میبینیم، آرشیو بیانیهها و مصاحبههای ملالآور و تکراری مقامات نیست؛ بلکه رویکرد آنها اطلاعرسانی کاملا کاربردی و بدون واسطه به مردم است.
برای مثال در بخش اطلاعات کلی پرسشهای متداول پاسخ داده شده است؛ مثل آمار تلفات در گروههای سنی مختلف. در بخش کسبوکارها نوشته شده که برای بازدید یا جلسه در شرکتها چه کنیم و تا حد ممکن از ویدئوکنفرانس استفاده کنیم یا اینکه اتحادیه تاکسیرانی توصیه کرده تاکسیها شیشهها را زیاد باز بگذارند تا هوای تازه در خودرو جریان داشته باشد یا اینکه مردم در محیط کار چه اقداماتی انجام دهند. در بخش اطلاعات روزمره هم ویدئوهایی مثل نحوه صحیح شستن دستها یا مطالبی برای پیشگیری از ابتلا به ویروس آمده است.
نگاهی به خبرهای منتشرشده در اناچکی درباره ویروس نشان میدهد که ژاپن هم در مقابله با این ویروس خالی از خطا نبوده است. اینجا هم خطا در سطح دولتی یا شخصی اتفاق میافتد؛ اما رسانههای عمومی و خصوصی از گزارش آنها دریغ نمیکنند.
یکی از موارد خاص در ژاپن این بود که حدود ۲۰ روز پیش مشخص شد یکی از سرنشینان هنگکنگی یک کشتی تفریحی با سههزارو ۷۰۰ مسافر و خدمه بعد از پیادهشدن از آن مبتلا به ویروس کرونا بوده. ژاپن بلافاصله کل کشتی و خدمه آن را روی آب قرنطینه کرد. کشتی تا چند روز حتی اجازه پهلوگرفتن در بندر یوکوهاما را نداشت.
البته نگهداشتن دوهفتهای سرنشینان کشتی نتیجه مثبتی نداشت و بیش از ۶۰۰ نفر از افراد روی آن در مدت این دو هفته به ویروس مبتلا شدند. این مسئله انتقاد شدید رسانههای غربی را به دنبال داشت که کشتی را محل کِشت ویروس کرونا نامیدند. پس از پایان دو هفته هم وقتی صدها نفر که حدود ۹۰ درصد آنها ژاپنی بودند، آزاد شدند و به خانههایشان بازگشتند، چند نفر از آنها در ژاپن یا کشورهای دیگر مبتلا به ویروس شدند که نشاندهنده ابتلای آنها در کشتی و طینشدن دوره نهفتگی در قرنطینه بود. از سوی دیگر مشخص شد ۲۳ نفر از مبتلایان از زیر آزمایشها قسر در رفتهاند و مقامات فراموش کردهاند از آنها تست بگیرند؛ یا اینکه دولت مقامات خود و کارمندان قرنطینه را آزمایش نکرده با این توجیه که آنها حرفهای هستند و نباید مبتلا شوند.
در واقع میترسیدند اگر نتیجه آنها مثبت شود، در این شرایط حساس دچار کمبود نیرو شوند. با نگاهی به تیتر خبرهای اناچکی درباره ویروس کرونا بیشتر از هر چیز به کاربردی بودن و حجم اطلاعات مفید در تیترها پی برده میشود. یکی از نکات مهم دیگر تلاش برای دنبالکردن رد پای ویروس تا حد امکان است. برای مثال به خلاصهای از این خبر ۲۸ بهمن توجه کنید: بیمارستانی در شهر ساگامیهارای استان کاناگاوا یک مورد جدید ابتلا داشته که پرستاری است که از زنی که روز پنجشنبه بر اثر ویروس جان باخت، مراقبت کرده بود. روز یکشنبه، پنج مورد جدید از ابتلا به این ویروس در توکیو و یک مورد در استان آیچی تأیید شد. این موارد شامل پزشکی در ۶۰ سالگی است که در بیمارستانی در منطقه اوتا در توکیو کار میکند.
او با پرستاری که پیشتر آلودگی او به ویروس کرونا تأیید شده بود، تماس داشته است. این پرستار روز ۱۸ ژانویه به یک میهمانی که روی یک قایق برگزار شد، رفته بود. دو بیمار دیگر که ابتلای آنها بهتازگی تأیید شده، شامل یک راننده تاکسی حدود ۶۰ ساله است که در همان میهمانی روی آب شرکت کرده بود و مردی سیوچندساله که با این مرد نسبت خانوادگی دارد.
یا اینکه راننده تاکسی در توکیو که به ویروس مبتلا شد، داماد پیرزنی بود که اولین قربانی ژاپنی ویروس در استان مجاور بوده است.
قیاس ۲ سناریو
حال دو سناریوی فرضی را برای قیاس بهتر مدلهای اطلاعرسانی درباره کرونا تصور کنید:
اول اینکه از روز اول، در اخبار تلویزیون و رسانهها ردپای ویروس را روزانه روی نقشه دیده باشید و بدانید که آیا در شهر شما ویروسی گزارش شده یا خیر. اگر بله، فرد مبتلا زن بوده یا مرد، کارمند بوده یا خانهدار، کجا کار میکرده و با چه نوع افرادی تماس داشته؟ با کودکان؟ سالمندان؟ اخیرا به جایی سفر کرده بوده یا خیر؟ برخلاف بعضیها به نظر من این اطلاعرسانی باعث وحشت و نگرانی نمیشود، زیرا مردم واقعیت را به نگرانی و اضطرابِماندن در بیاطلاعی ترجیح خواهند داد. در مواقع بحران، این اطلاعات هرچند مختصر مثل چراغهایی عمل میکنند که روی نقشه تاریکِ بیاطلاعی و ترس سوسو میزنند. در سناریوی دوم، نقشه کشور در تاریکی است.
در تاریکی فقط زمزمههایی دلهرهآور و غیررسمی میشنوید: در فلان شهر یک بیمارستان تخلیه شده است. میگویند در فلان شهر یکی مبتلا شده یا از بین رفته است. پیامی که این خبر به مردم میدهد، این است که ویروس تا شهر ما نفوذ کرده است. اینکه ناگهان در بیاطلاعی یکباره از گوشهای اعلام میشود «در فلان شهر دو نفر به دلیل ویروس کرونا از بین رفتهاند»، نگرانی اول شنونده این است که کی این ویروس به شهر ما آمد؟ کی اوج گرفته بود که کشته داد؟ و همینطور ابهام و ترس بیشتر و بیشتر میشود؛ که فرد مبتلا چه کسی بود، کجا رفت و با چه کسانی در ارتباط بود و هزار سؤال بیپاسخ دیگر.
گاهی هم پای شایعات به میان میآیند و میبینید از کشتهها پشته ساخته شده و هرازگاهی فردی خیرخواهانه شروع به اطلاعرسانی میکند و کسی نمیداند که حرفهای او چقدر صحت دارد و... ذهن شنونده آماج این عملیات روانی قرار میگیرد. حالا به نظر شما در این دو سناریو اگر به مردم عادی این واقعیت تأییدشده علمی را بگویید که «نگران نباشید تنها دو درصد از مبتلایان فوت میشوند»، واکنش هرکدام چه خواهد بود؟ کسی که دو ماه است روند رشد ویروس در شهرهای مختلف کشورش را دیده و میداند در شهرش ابتلای چند نفر تأیید شده بیشتر به این گفته اعتماد میکند یا کسی که حتی نمیداند شهرش چند مبتلا و قربانی داشته و هر لحظه احتمال میدهد ویروس تا پشت دیوار خانهاش رسیده باشد؟
اینکه شما حس کنید در بیاطلاعی هرلحظه در معرض ابتلا قرار دارید، حتی درصورتیکه در واقعیت امکان آن کم باشد، باعث قوت قلب نیست بلکه فقط با هر خبر و هر شایعه آن را خطری برای خود حس میکنید. بدیهی است که هر دشمنی در تاریکی ترسناکتر است، در زمینه اطلاعرسانی درباره کرونا هم وضعیت همین است. در پایان باید ذکر کرد که عموم مردم ژاپن هم نسبت به بهداشت فردی و عمومی بسیار حساس هستند. در تمام فصول در فروشگاهها و شرکتها اسپریهای ضدعفونی دست وجود دارد و مردم دستهای خود را با آن ضدعفونی میکنند. سرویسهای بهداشتی معمولا تمیزند و از کاربران خواسته میشود در پایان کار با دستمال کاغذی و اسپری ضدعفونی نصب شده، روی صندلی توالت فرنگی را تمیز کنند. مردم بهندرت بهصورت عمومی از مقامات شکایت میکنند و همیشه به وجه کشورشان پیش چشم خارجیها بسیار حساساند و عرق شدیدی به وطنشان دارند.