شاهد اداک و احمد صحرایی، جوانانی ۲۴ و ۲۰ ساله، ۲۷ بهمنماه همراه با دیگرانی راهی ارتفاعات نوسود میشوند تا به رسم سالهای اخیر زندگی خود، با کولبری، نان خانه را درآورند. اما این ۲ نفر دیگر هیچوقت به خانه برنمیگردند.
جبار محمدی، اهل تازهآباد ثلاث باباجانی؛ ذاهد نوری، جلال نوری، طه سلمانی اهل روستای کلاش از توابع شهرستان جوانرود؛ و عظیم امین زاده اهل روستای نروی از توابع شهرستان پاوه پنج نفری هستند که در یکی از بیمارستانها مستقر شدهاند و به گفته همراهانشان، وضعیت جسمی ۲ نفر از آنها بسیار وخیم است.
مختار خندانی، فعال اجتماعی کرمانشاه، در گفتگو با اعتمادآنلاین به این اتفاقات اشاره میکند و میگوید: «۲۷ بهمن عدهای از کولبران راهی ارتفاعات نوسود میشوند. گویا تعداد آنها در ابتدا ۱۱ نفر بوده است. حوالی ساعت هشت شب خبر میرسد که شلیک گلوله نیروهای مرزی باعث شده این کولبران دچار جراحت شوند. یکی از این کولبران در همان لحظه جان میدهد و دیگری هم به بیمارستان نمیرسد.»
خندانی با اشاره به هویت این ۲ کولبر توضیح میدهد: «احمد صحرایی پدری ۲۴ ساله بود که ۲ فرزند کوچک داشت و حالا مشخص نیست وضعیت خانواده او چه میشود. شاهد اداک هم تازه دوران سربازیاش را تمام کرده بود و ۲۰ سال بیشتر نداشت. مراسم خاکسپاری آنها هم برگزار شده است.»
او ادامه میدهد: «برخی از این کولبران حدود ۳۰۰ کیلومتر از روستاها و شهرهای اطراف آمده بودند تا بتوانند با این کار نان خانواده خود را درآورند.»
فقر و بیکاری در غرب ایران شدیدتر از قبل شده است
خندانی در پاسخ اینکه چرا در ماههای اخیر تعداد تلفات در بین کولبران تا این حد بالا رفته است میگوید: «همانطور که شما هم اشاره کردید، کولبران در سال جاری بسیار بیشتر از قبل گرفتار مرگ و جراحت و انواع مشکلات شدند. هر روز هم آمار این اخبار رو به افزایش میرود. از یک طرف تعداد افرادی که با مشکلات مالی و اقتصادی در این مناطق درگیر میشوند بالا رفته و از سوی دیگر، بیکاری بیشتر از همیشه به مردم فشار میآورد. در کنار این موارد، میزان بودجههایی که از سوی مسئولان برای انسداد مرزی در نظر گرفته میشود نیز بیشتر شده است. تا چند سال پیش مرزها زیر نظر ژاندارمری بود، اما حالا نیروهای مرزبانی از حوالی سال ۹۰ کنترل منطقه را در دست گرفتهاند و سیاست رفتارشان هم شلیک است.»
این فعال اجتماعی تاکید میکند: «به نظر میرسد مدیران باید سراغ یک سازوکار دیگر برای کنترل مناطق مرزی بروند؛ به عنوان مثال، روشن است که قانون مرکزی نمیتواند به کار مناطق محلی بیاید. در نتیجه شاید لازم باشد صاحبنظران امر، یک بار برای همیشه، قانونهای محلی را که با شرایط اقلیمی مناطق منطبق است در دستور کار خود قرار دهند.»
جای خالی یک قانون حمایتگر برای کولبران
هفته گذشته نیز ۲۳ کولبر در ارتفاعات سرشیو سقز مفقود شده بودند که البته خوششانس بودند و با امدادرسانی جمعیت هلالاحمر نجات یافتند. اگرچه در آن جمع هم باز یک نفر اقبال خوشی نداشت و به کام مرگ رفت.
پیشتر هم کل کشور داغدار حادثه غمانگیز مرگ فرهاد و آزاد خسروی شده بود. برادران نوجوانی که مرگ، آن هم به این شکل، برایشان خیلی زود بود.
فعالان اجتماعی میگویند آمار مرگ کولبران رو به افزایش است و در غیاب یک قانون حمایتگر، چشمانداز روشنی هم نمیتوان برای این ماجرا متصور شد.