بچهها گفتند از سیل میترسند؛ نکند مارها از گِلولای بیرون بیایند و آنها را بخورند. بعضی از بچهها بعد از ١٠روز هنوز خواب غرقشدن در آب را میبینند.
به گزارش شهروند، اینها روایت پروین میرعنایت، سرپرست «انجمن حمایت از کودکان پساحادثه» از مادران سیستانوبلوچستان است. مادرانی که بعضی از فرزندانشان نمیتوانند از شدت ترس بخوابند یا اگر هم بخوابند، با گریه و ترس بیدار میشوند و نگرانند مادران تنهایشان بگذارند. همین روایتها هم عاملی بود که اعضای انجمن از پا ننشینند. گروهی در واتسآپ بسازند و از محلیهایی که با آنها در ارتباط بودند، بخواهند تا زنان مناطق سیلزده را در این گروه عضو کنند و بتوانند از ترسها و مشکلات کودکانشان بگویند. همین هم راه ارتباطی اولیه با مردم سیلزده شد: «درحال حاضر این گروه ٤٦ عضو دارد. مادرانی که از ترس بچههایشان میگویند و ما هم امدادهای روانی لازم را میدهیم.»
بیشتر ترسها به استرس حاد و اختلال در خواب رسیده و حالا اعضای انجمن با فایلهای صوتی که برای مادران ارسال میکنند، سعی دارند به آنها مشاوره دهند و راهحل مواجهه با مشکل بچهها را بگویند: «از شدت همراهی مادران تعجب کردهایم. برای خود ما هم این اولینباری بود که اینطور با مناطق بحرانی ارتباط میگیریم و حالا بسیاری از همراهی جامعه محلی خوشحالیم.»
داستانخوانی یکی دیگر از شیوههایی بوده که انجمن در دستور کار قرار داده است. یکی از اعضا داستانی مرتبط با بحران رخداده میخواند و در گروه میفرستد تا مادران برای بچههایشان پخش کنند. «یکی از مادرها گفت: داستان را به زبان بلوچی برای بچهام خواندهام و خیلی خوشش آمده. همین هم عاملی شد که مسئول کتابخانه روستای نوبندیان که دختری ٢٤ساله است، باقی داستانها را به زبان بلوچی بخواند و در گروه بگذارد.»
هنوز برای حضور اعضای انجمن در منطقه سیلزده سیستانوبلوچستان زود است. میرعنایت میگوید، برای رفتن به مناطقی از این دست باید قبل از هرچیز با جامعه محلی و مردم بومی معاشرت کرد و از آنها وضع را جویا شد و کار تیم آنها معمولا یک ماه بعد از حادثه آغاز میشود. «ابتدا لازم است کمکرسانیهای اولیه تمام شود و مشکلات اسکان به پایان برسد تا بعد از آن انجمن ما وارد کار شود.»
انجمن حمایت از کودکان پساحادثه بعد از زلزله سال٩٦ کرمانشاه که کارش را آغاز کرد، در بحرانهای دیگر هم حاضر بوده و سعی کرده تا حامی کودکان بعد از حوادث باشد. نمونهاش سیل گلستان، خوزستان و لرستان است. میرعنایت میگوید، در هرکدام از بحرانها شرایط با بحران دیگر فرق داشته و این تفاوت هم بیش از همه به محل وقوع بحران برمیگردد.
«تجربههایمان شهر به شهر متفاوت است. در گلستان مردم خیلی پذیرای غیربومیها نبودند، اما وضع در لرستان و خوزستان فرق داشت. اردیبهشتماه اولین سفرمان به این دو منطقه بود و نوع مداخله گروههای اجتماعی خیلی فرق داشت. در لرستان خیلی عالی پیش رفتیم و حتی تفاهمنامهای با سازمان بهزیستی امضا کردیم که برای توانمندکردن روانشناسان منطقه تلاش شود و هرجا توان مستقل کارکردن ندارند، خودمان کار را پیش ببریم و هنوز هم در منطقه حضور داریم.»
گروه هدف انجمن، کودکان ٢ تا ١٣سال است، اما آنها از وضع کودکان زیر دوسال و نوزادان هم بیخبر نبودهاند. در بحرانهای گذشته به مادرانی که نوزاد داشتند، گفتند خلقوخویشان چقدر روی بچه اثر دارد و تلاش کردند تا به مادرها هم مشاوره ارایه دهند: «غم و ترس هم مانند خوشحالی است. باید آن را پذیرفت و برای رفعشدنش تلاش کرد. شتابزدگی در ورود به منطقه بحرانزده زندگی مردم را دچار اشکال میکند و باید افراد با همه توان حواسشان به همه چیز باشد.»
آنها درحال حاضر با کمک جامعه محلی درحال تهیه آمار از کودکان حاضر در مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان هستند، تا بدانند زمانی که قرار است به این منطقه بروند، به صورت حدودی با چه تعداد کودک مواجه خواهند شد.
به همین دلیل فرمی برای نیروهای بومی فرستادهاند و درحال جمعآوری آمارند: «تحقیقات ما از زلزله کرمانشاه و پس از آن چند سیل رخداده نشان داد که درصد وقوع اختلال جدی در این دو بحران تقریبا یکسان است و اینطور نیست که فکر کنیم بچهها در زلزله ممکن است شرایط بدتری را نسبت به سیل تجربه کنند. اگر هم تفاوتی وجود دارد، بیش از هرچیز به نحوه مواجهه مردم با آن اتفاق برمیگردد.»
آسیبپذیرترین قشر
بهروز همان زمان که فراخوان نیاز به پزشک را در فضای مجازی دید، برای آمدن به مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان آماده شد. متخصص اورژانسی که ١١ سال گذشته را در انگلستان گذرانده و برای تعطیلات به ایران آمده بود، حالا در روستاهای سیستانوبلوچستان است و میگوید که در حال حاضر کودکان آسیبپذیرترین قشر هستند و نیاز به همراهی بیشتری دارند.
«در بعضی مناطق شرایط اصلا خوب نبود. بیماریهای مزمن قدیمی بسیاری وجود داشت مانند سوءتغذیه، اما، چون بچهها آسیبپذیرترند، بیماریهای بیشتری هم گرفتهاند.»
به گفته او، سیل باعث شده آبهای آشامیدنی و مورد استفاده در منطقه آلوده و بیماریهای پوستی- انگلی هم رایج شود: «من در بحرانهای طبیعی که کشور انگلستان داشت هم حاضر شدهام، اما شرایط اینجا خیلی متفاوت است. فقر و زندگی سخت گذشته آنان باعث شده موقعیت آنها واقعا در شرایط اضطرار قرار گیرد. بزرگسالان اغلب با بیماریهای مزمن، فشار خونهای بالا و کمبود ویتامین و... روبهرو هستند. »
آنها در چند روز اخیر در روستای عثمانآباد ٦٠ نفر، در روستای ریپکصالح ٣٤نفر و در روستای ریپکلالمحمد ٢٦نفر را معاینه کردهاند. اولویت با بچهها، زنان باردار و سایر زنان بوده، اما تاکنون مردان هم معاینه شدهاند: «از این تعداد ٤٣ بچه معاینه شده و چندین مادر زیر ١٨ سال هم جزو افرادی بودهاند که وضعیتشان بررسی شده است.»
مهران بخشیپور، عضو هیأت موسس انجیاو «مدرسه بدون مرز» و فعال اجتماعی که فراخوان نیاز به پزشک را در فضای مجازی داده است هم میگوید در روزهای ابتدایی فقط دکتر بهروز به ما پیام داد و ما هم با حضور او به منطقه آمدیم: «در روزهای اخیر، اما پزشکان بسیاری به فراخوان ما پاسخ مثبت دادهاند و حالا منتظر هماهنگی حضور آنها هستیم. اما در روزهای ابتدایی بعد از سیل فقط یک نفر پاسخ داد.»
او میگوید با رابطان بسیاری در منطقه ارتباط گرفته و آنها از نیاز به پزشک و دارو گفتهاند: «ما در سیل لرستان هم حاضر بودیم، اما در این منطقه کمبود پزشک خیلی زیاد است. بیماریهای عفونی ناشی از سیل مانند اسهال، آلرژی و عفونتهای چشمی شایع شده و این در حالی است که سوءتغذیه و بیماریهای دهان و دندان هم ازجمله مواردی است که بسیار وجود دارد.»
به گفته او مشکل آب آلوده در حال حاضر ازجمله مشکلات بزرگ منطقه است که باعث ایجاد عفونتهای مختلف شده و لازم است آنها در بعضی مناطق به افراد حتی آموزش جوشاندن آب را بدهند: «در بعضی روستاها سیستم گازرسانی وجود ندارد و درنتیجه برای جوشاندن آب باید آتش درست کنند. حتی باید دنبال هیزم گشت و همین هم کار را با سختی و پیچیدگی مواجه کرده است.»
آنها در حال حاضر در انتظار گروههای متخصص دیگرند تا در منطقه حاضر شوند و بتوانند هرکدامشان به مشکلات افراد پاسخ دهند. مردان و زنانی که کمبودهایشان حالا به سیل گره خورده و راههای ویرانشده، سختی مراجعه به مراکز درمانی را دوچندان کرده است و لازم است تا پزشکان متخصص به منطقه بیایند و سعی کنند شرایط را بهبود بخشند. هر چند محمد اسماعیل مطلق، مشاور معاون بهداشت در مدیریت کاهش خطر بلایای وزارت بهداشت، در جدیدترین اظهارنظرش از اعزام ۵۰ تیم عملیاتی- تخصصی به منطقه سیلزده، واکسیناسیون آنفلوآنزا مادران و کودکان، انجام واکسیناسیون هپاتیت A برای ۸۰۰ کودک زیر یک سال و ۱۲۰۰ بزرگسال، توزیع محیط کری بلر، دو هزار سرم ضد عقرب و توزیع کیت تشخیص سریع وبا، پیگیری مراقبت و درمان ۱۷ مورد حیوان گزیدگی خبر داده است، اما با این حال همچنان مردم روستاهای دورافتاده نیازمند رسیدگیاند.
این در حالی است که مشکل آب آشامیدنی همچنان مشکل حاد منطقه است و روز گذشته سعید لک، نماینده وزارت بهداشت هم به «ایرنا» در اینباره گفته است: «مردم منطقه همچنان با کمبودها و مشکلات متعددی ازجمله تأمین آب شرب سالم، غذا، پتو و لوازم زندگی مواجهند و راه ارتباطی برخی روستاها همچنان قطع است. ۲۳درصد مردم مناطقی که اکنون درگیر سیل هستند به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.»