حامد ذاکرحسین در شرق نوشت: شاید امروزه کمتر کسی باشد که نامی از فینتک نشنیده باشد یا بدون دانستن نام، از خدمات فینتک استفاده نکرده باشد. سعی میکنیم مفهوم فینتک را توضیح داده و تصویری کلی از بخشها و خدمات مختلف قابل ارائه بر بستر فینتک ارائه دهیم.
فینتک چیست؟
فناوریای در ارائه خدمات مالی است. فینتک معادل Financial Technology یا FinTech است که به صنعتی نوپا در فضای اقتصادی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
شرکتهای فعال در زمینه فناوریهای مالی عموما استارتاپهایی هستند که تلاش میکنند خودشان را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند. مرکز ملی تحقیقات دیجیتال (National Digital Research Centre) در دوبلین ایرلند فینتک را اینگونه تعریف میکند: «نوآوری در خدمات مالی».
اهمیت فینتک
فینتک در حال تعریف دوباره خدمات مالی در قرن بیستویکم است؛ بهصورتی که بسیاری از پایان عمر بانکها سخن به میان آوردهاند! تحولات ناشی از فینتک عامل هوشمندی و چابکی بیشتر صنعت مالی میشود. از طرفی هم مشتریان اقبال بسیار خوبی به فینتک نشان دادهاند. نسلهای گذشته نتوانستند تجربهای بر پایه احترام با بانکهای خود داشته باشند. اکنون آنها حتی خدمات شخصیسازیشدهای را تجربه میکنند که دقیقا نیاز بهخصوص آنها را برطرف میکند.
حوزههای فعالیت فینتک
فناوری مالی طیف وسیعی از خدمات مالی را شامل میشود؛ از نحوه نقل و انتقال پول گرفته تا نحوه پسانداز و مدیریت سرمایه. فینتک حتی ماهیت خود «پول» را هم تغییر داده است. در دنیای پیشرو، ما با مفاهیم جدیدی از پول مواجه خواهیم بود که در هزاران سالی که از تاریخ ابداع پول میگذرد سابقه نداشته است. فینتک ابعاد مختلفی دارد و هر روز هم پیچیدهتر میشود. تا امروز دستهبندیهای زیادی درباره فینتک صورت گرفته است.
این تقسیمات قرار است شناخت آن را برای ما ساده کنند، اما به دلیل پیچیدگی زیاد، گاهی همین دستهبندیها آدمی را گیجتر میکنند. با این حال، در ادامه تلاش میکنیم که یکی از دستهبندیهای رایج را بیشتر بررسی کنیم. برای این کار از کتاب «خداحافظ بانکها؟»، سایت «ونداپرداخت» و برخی منابع دیگر کمک زیادی گرفته شده است:
دسته اول فینتک
رمزارزها (CryptoCurrency): فینتکهای این دسته قرار است ماهیت پول را تغییر دهند؛ درحالیکه بقیه فناوریهای مالی با همین پولهای رایج یککاری میکنند! برخلاف تصور، پول به هیچ وجه یک ابزار ساده برای انجام معاملات نیست. برخی معتقدند آن چیزی که باعث شکلگیری فلسفه متافیزیک در یونان باستان شد، رواج و گسترش پول بود. چراکه پیش از پول معاملات دیدنی بودند، با سمبلهایی که جزئی از آنها بین دو طرف ردوبدل میشد و در حضور شاهدان انجام میشدند. اما پول، معاملات را نادیدنی میکرد. چون با وجود پول معامله بیشاهد انجام میشد و پول نشانی از کسی که خرج کرده (مبدأ پول) و کسی که به دست آورده (مقصد پول) را حمل نمیکرد. با این حال پول بسیار قدرتمند بود و همه این قدرت را پذیرفته و در قبال آن واکنش مطلوب نشان میدادند.
بنابراین پول ابزاری بود که قدرت نادیدنی میآورد. اکنون رمزارزها عملکری مشابه پول دارند درحالیکه دقیقا پول نیستند. واژه CryptoCurrency از ترکیب دو کلمه Crypto (به معنای رمزنگاری با ریشه یونانی به معنی مخفیشدن یا پنهانکردن) و Currency (ارز، پول) ساخته شده و یکی از انواع ارز مجازی است که از تکنولوژی رمزنگاری در طراحی آن استفاده شده است.
ارزهای رمزنگاریشده فقط در فضای مجازی وجود دارند و هیچ معادل فیزیکیای ندارند. به عبارت دیگر وجود آنها بسته به صفر و یکهایی است که رایانه آنها را شناسایی کرده و ثبت میکند، اما میتوانند مانند سایر ارزها قابلیت مبادله، انجام تراکنش، خرید آنلاین و... داشته باشند. آنها جایگزین پولهای رایج هستند و استفاده از آنها روز به روز رواج بیشتری مییابد. «بیتکوین» معروفترین ارزِ رمزنگاریشده در دنیاست. برخی از ویژگیهای جالب رمزارزها عبارت است از:
۱- ماهیت دیجیتالیبودن این نوع ارز موجب محدودیت آن نمیشود. یعنی میتوانید آن را به پول نقد تبدیل کرده یا با پول نقد آن را خریداری کنید.
۲- این نوع ارز وابسته به مرزهای جغرافیایی نبوده و درنتیجه انجام هر تراکنش مالی را بدون وابستگی به نوع ارز و تبدیل آن آسان میکند. در واقع این نوع ارزها جهانی هستند؛ یعنی ارز رمزنگاریشده در تمام کشورها یکسان است و میتواند آزادانه بین کشورها و در آن سوی مرزها مورد استفاده قرار بگیرد.
۳- این ارزها به صورت غیرمتمرکز کنترل میشوند. یعنی به صورت آنلاین از فردی به فرد دیگر منتقل شده و مستقیما به هیچ دولت، شرکت یا بانکی وابسته نیستند. به همین دلیل نسبت به تورم، مقررات یا تغییرات و هزینههایی که براساس معیار قانونی در نظر گرفته میشود، حساس نیستند. غیرمتمرکزسازی در ارزهای رمزنگاریشده از طریق تکنولوژی زنجیره بلوکی یا بلاکچین (Blockchain) امکانپذیر شده است که به عنوان یک بانک اطلاعاتی معاملات مالی عمومی کار میکند.
دسته دوم فینتک
بانکداری روزمره (بانک تک-BankTech): واژه BankTech از ترکیب دو کلمه Banking (بانکداری) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه بانکداری اشاره دارد. درواقع اصطلاح «تکنولوژی بانکداری» به استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات پیشرفته و علوم رایانه بهمنظور ارائه خدمات بهتر به مشتریان به روشی مطمئن، قابلاعتماد و مقرون بهصرفه و با حفظ مزیت رقابتی نسبت به سایر بانکها اشاره دارد.
این دسته جزء جذابترین فینتکها در دنیا هستند با این حال احتمالا به دلیل پیچیدگی و نیاز به تعامل مستقیم با بانکها، در ایران شاهد کمترین رشد در این دسته هستیم. اساس فعالیت این بخش مبتنیبر API است. API رابطی است که نرمافزارها و برنامههای مختلف میتوانند با کمک آن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
مثلا اپلیکیشنی که شما میسازید با کمک API یک بانک، میتواند به نرمافزار بانکداری آن بانک متصل شده و عملیات بانکی بهخصوصی را انجام میدهد؛ بنابراین بانکها باید با کمک API شرایطی را فراهم کنند که استارتاپها ابزارهای مورد نیاز مردم را با بهکارگیری آنها فراهم آورند. این استارتاپها هم با تأیید مردم به عنوان ابزاری برای رفع نیازهای روزمره بانکی خود مورد استفاده قرار میگیرند.
دسته سوم فینتک
خدمات پرداخت (پیتک-PayTech): این نوع از فینتکها در حوزه پرداختهای بانکی فعالیت میکنند. واژه PayTech از ترکیب دو کلمه Payment (پرداخت) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه پرداخت اشاره دارد. تکنولوژی پرداخت آنلاین روشی مبتنیبر اینترنت برای پردازش تراکنشهای اقتصادی است.
این فناوری به یک فروشنده اجازه میدهد تا پرداختها را روی وب یا دیگر اتصالات اینترنت، مانند اتصالات مستقیم پایگاهدادههای بین فروشگاههای خردهفروشی و تأمینکنندگان آنها داشته باشد. بیشترین استارتاپهای فینتک ایران هم در این بخش متمرکز شدهاند.
البته این مهم تا حدی هم طبیعی است چراکه معمولا مدلهای کسبوکاری در این دسته، شفافیت و سادگی بیشتری نسبت به سایر بخشها دارد. با این روندی که استارتاپهای ایرانی در پیش گرفتهاند نیز میتوان انتظار داشت در آینده نزدیک شاهد صدها وبسایت کپیشده و مشابه باشیم. اما در نهایت هم مشتریان حوصله ندارند که هر روز یک روش یا اپلیکیشن جدید را تست کنند. پس نهایت گوی رقابت را چند استارتاپ محدود خواهند ربود. استارتاپ «زرینپال» و «ونداپرداخت» در ایران و پیپال (PayPal) در سطح بینالمللی از پیشگامان این دسته محسوب میشوند.
دسته چهارم فینتک
انتقال بینالمللی پول (رمیتنس- Remittance): اگر استارتاپهای خدمات پرداخت قرار بود انتقال پول در درون مرزهای یک کشور را آسان کنند، رمیتنسها قرار است کار انتقال پول بین مرزهای کشورها را آسان کنند. با استفاده از ابزار رمیتنس یک نیروی کار خارجی میتواند درآمد خود را به حساب فردی دیگر در وطنش منتقل کند. پولی که مهاجران به وطنشان میفرستند بهعنوان یکی از بزرگترین جریانهای مالی به کشورهای درحالتوسعه قابلمقایسه با کمکهای بینالمللی به این کشورهاست.
تا پیش از توسعه این دسته از استارتاپها، انتقال پول بین کشورها با هزینه زیاد توسط بانکها و صرافیها انجام میشد، اما حالا رمیتنسها هزینهها را بهشدت کاهش دادهاند. البته در ایران به دلیل وجود تحریمها کسبوکارهای بسیار عجیب و غریبی رشد کردهاند که کارشان انتقال پول با پرداخت هزینههای دلاری و سایر ارزهاست. چون سرویسدهندههای اصلی پرداخت در جهان، ما را تحریم کردهاند درنتیجه نمیتوانیم از ابزارهای بینالمللی نظام بانکیای بهره ببریم که مورد استفاده رمیتنسها هستند.
گفته میشود بیشترین مشتری رمیتنس هم کارگران و متخصصان هندوستان و چین هستند که سالانه دهها میلیارد دلار از طریق رمیتنس را از کشورهای آمریکا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، انگلستان، آلمان و کانادا به کشورهای خود ارسال میکنند. توجه داشته باشید که شرکتهایی که اقدام به تهیه ویزا کارت و مسترکارت میکنند هیچ ربطی به شرکتهای رمیت ندارند.
دسته پنجم فینتک
فناوری ثروت (ولث تک- Wealthtech): شاید اولین تصویری که همه ما با شنیدن نام بانک به ذهنمان میرسد، قلک باشد. اگرچه این روزها کمتر بچهای قلک دارد؛ اما زمانی میشد انتظار داشت که کودکان با مفاهیم اولیه مدیریت مالی از طریق همین قلکهای کوچکشان آشنا میشوند. در ایران هنوز انتخاب اول برای مدیریت پول و ثروت (یعنی اولا نگهداری و ثانیا افزایش آن) بانک است. در آمریکا و اروپا شاید آخرین گزینه، سرمایهگذاری در بانکها باشد. درست همینجا است که استارتاپهای حوزه فناوری ثروت امکان ارائه خدمات پیدا میکنند.
واژه WealthTech از ترکیب دو کلمه Wealth (ثروت) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه سرمایهگذاری و مدیریت دارایی اشاره دارد؛ به عبارت سادهتر، فناوری ثروت، بخشی از فینتک است که بر تقویت مدیریت ثروت و سرمایهگذاری متمرکز است؛ بهطوریکه توانسته صنعت مالی را دگرگون کند و به این کار ادامه خواهد داد.
در سالهای اخیر، شرکتهای جدیدی بر پایه هوش مصنوعی و Big Data، پلتفرمهای سرمایهگذاری خرد یا راهحلهای تجاری مبتنی بر شبکههای اجتماعی وارد صحنه شدهاند؛ بنابراین جای تعجب ندارد که سرمایهگذاری در فناوری ثروت از ۹۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ به بیش از سه میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است.
دسته ششم فینتک
قرضدهی (لِندتک - LendTech): واژه LendTech از ترکیب دو کلمه Lend (قرضدادن، وامدادن) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه وام اشاره دارد. از یک زاویه، بانکها واسطههایی بین صاحبان سرمایه و نیازمندان به سرمایه هستند. کسانی که سرمایهدارند، آن را در اختیار بانک میگذارند و کسانی که برای راهاندازی یا توسعه کسبوکار خود نیازمند سرمایه هستند، همان سرمایه انباشتهشده مردم نزد بانک را وام میگیرند. حال تصور کنید استارتاپها، با استفاده از تکنولوژیهایی که در اختیار دارند، این واسطه را حذف کرده یا ارتباط میان آنها را سهولت ببخشند.
در نتیجه چنین تکنولوژیای است که ارتباط بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر راحتتر، شفافتر و ارزانتر میشود! لندتک یک روش آنلاین با استفاده از تکنولوژی روز دنیا برای ارائه وام و دیگر خدمات بانکی به مشتریان در بستر یک محیط کاملا امن است. ازاینرو است که لندتک بانکداران را قادر میکند تا وامهای ارزانتر و زندگی مقرونبهصرفهتری را به مشتریان خود ارائه دهند. تکنولوژیهای تأمین مالی جمعی نیز معمولا در این دسته قرار میگیرند.
در تأمین مالی جمعی، هزینه مورد نیاز برای انجام یک پروژه کارآفرینانه از طریق بستری اینترنتی و از سوی افراد متعدد جمعآوری میشود. برخی از استارتاپهای لندتک بر قرض نفر به نفر هم تمرکز دارند. در ایران هم مواردی مثل فاندوران، دونیت، حامیجو، دراپز و مهربانه به وجود آمدهاند که شاید قابل مقایسه با نمونههای جهانی نباشند؛ اما در سالهای گذشته، توانستهاند حرکتهای مقبولی انجام دهند.
دسته هفتم فینتک
مــدیـــریـــت مـــــالی شــخــــصــــی (Personal Financial Management): مدیریت مالی شخصی (PFM) برای بسیاری از افراد و صاحبان مشاغل یک مفهوم مهم است. استارتاپهای این حوزه با استفاده از الگوریتمها و گاهی هوش مصنوعی و پیشبینی رفتار افراد، قرار است به مردم کمک کنند که پولشان را بهتر مدیریت کنند.
این ابزارها به صورت طبیعی قابل مقایسه با نرمافزارهای حسابداری شخصی نیستند. در واقع تصمیمسازی بر نحوه مدیریت مالی را که شامل درآمد، هزینه و پسانداز فرد است، انجام میدهد. وقتی برای مدیریت امور مالی شخصی خود تلاش میکنید، درک بهتری خواهید داشت از اینکه پول شما به کجا میرود و چه تغییراتی میتوانید برای تحقق اهداف مالی آینده خود داشته باشید.
ارزیابی مالی شخصی باید به روشی مشابه ارزیابی مالی مشاغل انجام شود. بسیاری از همان اصول مالی اجراشدنی هستند؛ البته در مقیاس بسیار کوچکتر. استارتاپ نیوُ (nivoapp.com) یک نمونه ایرانی خود در این دسته است که مدیریت پسانداز، طلب و بدهی، بودجهبندی و اقساط را انجام میدهد.
دسته هشتم فینتک
بیمه (اینشورتک - InsurTech):بیمه یکی از بخشهایی است که در سالهای اخیر مورد توجه استارتاپها قرار گرفته است و برخی استارتاپها سعی کردند به کمک فناوری، مفاهیم جدیدی را وارد این بخش کنند. در ایران البته کار بیشتر استارتاپها فعلا فروش آنلاین بیمه است و هنوز به بخشهای مهمتر صنعت بیمه ورود جدی پیدا نکردهاند.
واژه InsurTech از ترکیب دو کلمه
Insurance (بیمه) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در صنعت بیمه اشاره دارد. ظهور فناوریهای جدید میتواند صنعت بیمه را متحول کند، هزینههای مصرفکنندگان و شرکتهای بیمه را کاهش دهد، کارایی را بهبود بخشد و رضایت مشتری را افزایش دهد.
شرکتهای Insurtech فرایند خرید انواع بیمه را آسانتر و راحتتر میکنند؛ از محصولات مصرفی گرفته تا بیمه کسبوکارهای کوچک. اینشورتکها قادرند با شخصیسازی، محصولات هدفمندتری به کاربران خود عرضه کنند؛ مثلا به کاربران خود اجازه دهند تا برای خودروی خود بیمه ساعتی به صورت در لحظه با استفاده از موبایل خریداری کنند.
دسته نهم فینتک
فناوری قانونگذاری (رگ تک -RegTech): سختترین دسته در تمام این بخشها، رگتک است. واژه RegTech از ترکیب دو کلمه Regulatory (قانونگذاری) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در مدیریت فرایندهای قانونگذاری در صنعت مالی اشاره دارد. در واقع درآمد اصلی آنها از طریق کاهش هزینههای بانکها با کمک فناوری است که راه را برای تطبیق فعالیتهای بانکها با قوانین هموار میکنند.
کارکردهای اصلی RegTech عبارتاند از: نظارت، گزارشدهی و تطبیق مقرراتی. شرکتهای RegTech با ایجاد ابزارهای تجزیه و تحلیلی که به منظور انطباق موفقیتآمیز با کلیات قوانین مالی و بانکداری مورد نیاز است، زمان و پول این بانک را پسانداز میکنند و بانک یک ابزار مؤثر نیز برای انطباق با قوانین تعیینشده از طرف مقامات مالی دارد. این دسته از فینتکها چندان رشدی در ایران نداشتهاند.