در پی وقوع قتل اعضای یک خانواده در بخش کوچصفهان، پس از بررسیها و شواهد موجود پسر خانواده که مظنون اصلی این اتفاق بود، با همدستی دوستش به قتل اعتراف کرد.
سرهنگ رحیم شعبانی در گفتگو با ایسنا در تشریح این خبر گفت: در پی تماس مردم با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع قتل در بخش کوچصفهان شهرستان رشت دستگیری قاتل یا قاتلان در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.
این مقام انتظامی با بیان اینکه با بررسی کارآگاهان آگاهی سرنخهایی از قاتلان بدست آمد، افزود: قاتل ۲۲ ساله که پسر خانواده است به اتفاق همدست خود به ارتکاب قتل اعتراف کرد.
رئیس پلیس آگاهی استان علت این قتل را اختلافات خانوادگی و مالی اعلام کرده و گفت: قاتل به همراه دوست ۲۰ ساله خود که اهل و ساکن رشت است به قتل این خانواده شامل پدربزرگ، پدر، مادر، دختر و میهمان اعتراف کرد.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستریکل گیلان با بیان اینکه قاتل معتاد نبود گفت: پسر این خانواده اعتیاد نداشت و در حالت طبیعی بود و صرفاً بهدلیل خشونت و بدبینی شدیدی که نسبت به خانواده خود داشت، مرتکب این جنایت شد.
در این جنایت پدر، پدر بزرگ، مادر، دختر دانشجو و دوست دختر خانواده که او نیز دانشجو بود به قتل رسیده اند.
این قتلها در دو خانه مجزا واقع در یک محوطه مشترک اتفاق افتاده که پدر و پدربزرگ خانواده در یک خانه قدیمی و مادر، دختر و دوست دختر خانواده در خانه تازه ساز حضور داشتند.
قاتلان اعتراف کردند که ابتدا خواهر و سپس دوست وی را به قتل رساند و سپس به سمت مادر، پدر و پدربزرگش نیز رفته و آنها را نیز کشتند.
در بررسیهای انجام شده به هیچ یک از مقتولان زن، تعرضی نشده و همه مقتولان با ضربات چاقو به قتل رسیده اند.
گفتنی است معاینه بالینی انجام شده و اجساد به پزشکی قانونی منتقل شده اند و بررسی اجساد نیز انجام شده ضمن اینکه تحقیقات و بازجوییها برای یافتن سرنخ جهت شناسایی قاتل یا قاتلان از تنها بازمانده این خانواده که پسری دانشجو است، در حال انجام است.
پسر گفته که ساعت ۱۰ شب از منزل خارج شده و ساعت دو و نیم شب برگشته که با صحنه کشته شدن اعضای خانواده اش روبه رو شده است.
وی ادامه داد: متهمان با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی شدند.
که کند مادر تو با من جنگ
هرکجا بیندم از دور کند
چهره پرچین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیری خدنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و تست شرنگ
نشوم یکدل و یکرنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
تا برد زاینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه زبنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سرمنزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش
آه پای پسرم خورد به سنگ
ایرج میرزا
اين دفعه چندمه كه به اين تصاوير اعتراض ميكنم ولي مثل اينكه قصد و غرضي پشت اين كار هست