رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران معتقداست تعداد مرگهای تصادفی درمترو بسیار اندک است و در برخی از کشورها برای پیشگیری از این قبیل حوادث از درهای جداکننده شیشهای استفاده میشود.
به گزارش مهر، مرگ مرد میانسال در ایستگاه مترو تهرانپارس، مرگ معلم نابینا در ایستگاه خزانه، مرگ دستفروش در ایستگاه گلبرگ، مرگ دختری جوان در ایستگاه مترو شادمان، نمونههایی از مرگهای تصادفی در مترو هستند. تاکنون آماری از از تعداد کسانی که به ناخواسته بر روی ریلهای ایستگاههای مترو جان داده اند منتشر نشده است.
چند هفته پیش بود که مردی ۴۴ ساله از روس سکوی مسافرگیری ایستگاه مترو مصلی سقوط کرد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد این مرد ظهر امروز به همراه فرزند خود به چشم پزشکی مراجعه کرده بود و پس از مراحل درمانی قصد داشت با استفاده از مترو به محل سکونت خود باز گردد که متاسفانه به علت کاهش سطح بینایی این اتفاق برای وی افتاد.
پس از مرگ معلم نابینا در ایستگاه مترو خزانه، مدتی بحث ایمنسازی ایستگاههای مترو با نصب درهای شیشهای در دستور کار بررسی مدیریت شهری قرار گفت، اما هیج گاه به دلیل هزینههای بالای درهای جداکننده شیشه این اتفاق در ایستگاههای مترو تهران نیفتاد.
روایت یک مرگ تصادفی
زن از آن سوی خط تلفن داستانش را این گونه روایت میکند: «اوایل شهریور ماه زمانی که گرم افکار خودش بوده، وارد ایستگاه مترو شده. ایستگاه برخلاف همیشه خلوت و بدون مسافر بود. گیج و در خود فرو رفته از بخش مردانه قدم میزند تا به انتهای سکو میرسد. صدای سوت قطار را که میشنود، یک قدم جلوتر میآید؛ آنقدر که سُر میخورد داخل محوطه ریلی. هر چه سعی میکند خودش را بالا بکشد، نمیتواند چرا که همزمان دو قطار به ایستگاه میرسند و ثانیه بعد راهبر قطار متوجه مرگ مرد میانسال میشود.»
اینها را از روی فیلمی که در اداره آگاهی دیده، تعریف میکند.
میگوید: «۱۰ روزی طول کشیده تا بفهمند مرد در مترو تصادف کرده است. وقتی پسرش نگران به همه کلانتریها سر زده و خبری از پدر نشده، به او خبر میدهند برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بیاید. پدر را به سختی شناسایی میکنند از روی پیشانی اش.»
تأکید دارد که حادثه خودکشی نبوده و بارها در سخنانش میگوید: میخواهند به زور بگویند که مَرد خودکشی کرده است.
میگوید زمانی که فیلمها را در اداره آگاهی دیدم، مأمور آگاهی هم تأکید کرد که این حادثه، تصادف بوده و خودکشی نبوده است. زن میگوید آنقدر در خودش فرو رفته که متوجه اینکه چقدر به لبه سکو نزدیک شده، نشده، اما هیچ مأموری نیز در ایستگاه نبوده که به وی هشدار دهد. در فیلمها هم مشخص است که مأموری برای نظارت در ایستگاهها وجود نداشته است. او این حادثه را ناشی از کوتاهی مأموران مترو میداند و معتقد است اگر کسی در ایستگاه مترو بود، ممکن بود با یک تلنگر، این اتفاق نمیافتاد.
تمام سکوهای مترو توسط دوربین کنترل میشوند
فرنوش نوبخت مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران، میگوید: الزامی برای وجود نیروهای انسانی در سکوهای مترو وجود ندارد و تمامی سکوها از طریق دوربین کنترل میشوند. حدود ۱۳۲ ایستگاه وجود دارد که هر ایستگاه دو سکو و هر سکو ۱۴۰ متر طول دارد و نظارت انسانی بر این میزان بسیار دشوار است، اما به طور لحظهای سکوها از طریق دوربین کنترل میشوند.
وی تأکید میکند: در ایستگاههای شلوغی مانند فردوسی، امام خمینی و دروازهدولت، مأموران حضور دارند، اما در این شلوغی، نظارت مأموران ایستگاه نیز چندان مؤثر نیست.
نوبخت میافزاید: از بلندگوهای مترو در خصوص اینکه «خط حریم را رعایت کنیم»، بارها تذکر داده میشود و اگر نسبت به این موضوع شکایتی وجود دارد، میتوان از مراجع قضایی پیگیری کرد و ما نیز به عنوان شرکت بهرهبرداری، هرگونه کمک و همراهی خواهیم کرد.
دردهای شیشهای راه کار نشدنی ایمنی سکوها
محمد علیخانی رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران میگوید: به جز دوربینهای کنترلی، مأموران نظارتی نیز در سکوها مستقر هستند.
او تأکید میکند: حوادث مترو بسیار نادر و اندک است.
علیخانی به دربهای حائل شیشهای اشاره میکند که در برخی از کشورها در ایستگاههای مترو، نصب و از حوادث احتمالی پیشگیری میکند.
به گفته وی، این جدارههای شیشهای اگر متعلق به کشور چین باشند، یک میلیون دلار برای هر ایستگاه هزینه دارند و اگر از کشورهای اروپایی تهیه شوند، به مراتب قیمت آنها بالاتر میرود درحالیکه متروی تهران با مشکلات مالی دست به گریبان است، امکان تجهیز ایستگاههای مترو به این دربهای حائل شیشهای وجود ندارد.
او با اشاره به هزینههای سنگینی که برای تکمیل ایستگاههای مورد بهرهبرداری نیاز است، میگوید: کسی که قصد خودکشی داشته باشد، حتی اگر مأمور ایستگاه هم در سکو حضور داشته باشد، چنین اتفاقی رخ میدهد و حوادث دیگر نیز به ندرت اتفاق میافتد. امیدواریم با تأمین اعتبارات لازم، کمبودهای ایستگاههای مترو برطرف شود.
مرگهای تصادفی در مترو مدتی نا ایمن بودن سکوها و راهکارهای قدیمی را به یادمان میآورد، اما مانند داغی که سرد میشود مدتی که از داغی خبر گذشت همه چیز به بایگانی میرود.