فرارو- در موج فیلمهای دنباله دار سینمای ایران، تگزاس ۲ هم در پی قسمت اول تگزاس ساخته شد. این فیلم در قسمت نخستش با کارگردانی سید مسعود اطیابی با تیم بازیگران فیلم موفق خوب بد جلف (پیمان قاسمخانی ۱۳۹۶) داستانی را در خارج از کشور روایت کرد؛ آن هم باز در موج فیلمهایی که هم در لوکیشن و هم در نام از فضا و نامهای خارجی استفاده میکنند؛ مانند کلمبوس، تهران لس آنجلس و ....
برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی تگزاس ۲ اینجا کلیک کنید
تگزاس یک کمدی موقعیت وابسته به شوخیهای کلامی بود که خیلی از جاها اتکای زیادی روی زوج پژمان جمشیدی – سام درخشانی داشت؛ و قصه آن قصهای ساده بود که بیشتر مثل نخ تسبیح، قرار بود تکههای خنده دار و شوخیها را به هم متصل کند. در قسمت دوم هم داستان تقریبن کارکرد مشابهی دارد.
در تگزاس ۲ که از همان قسمت نخست هم برای ساخته شدنش مقدمه چینی شده بود، به نوعی ادامه قصه قبل را شاهد هستیم. ساسان کریمی (با بازی سام درخشانی) به همراه همسرش آلیس و بهرام (با بازی پژمان جمشیدی) به ایران آمده اند. در فرودگاه امام، خلاف کاری (با بازی بهرنگ علوی) که معادل چهار و نیم میلیون یورو همراه خودش کوکایین آورده، برای رد شدن از گیت چمدانش را با چمدان بهرام جا به جا میکند و این آغازگر داستان میشود. پی رنگی که شباهت بسیاری به فیلم دیوانه وار (رومن پلانسکی ۱۹۸۸) دارد، اما با پرداختی کمدی.
در ادامه با آمدن نوچههای کارلوس به تهران که به تعقیب آلیس آمده اند، ما با سه خط روایی طرف هستیم که قرار است با هم تلاقی پیدا کنند. قاچاق چیان به دنبال ساسان و بهرام هستند و گروه کارلوس در پی آلیس و چمدان بهرام که درش ردیاب گذاشته اند و حالا در دست قاچاقچیان است. این سه خط داستانی در جای مناسبی به هم میرسند و نقطه تلاقی شان با اوج فیلم یکی میشود.
در این قسمت ما با پدر بهرام، بابک (با بازی مهدی هاشمی) و مادر ساسان، سوری (با بازی ژاله صامتی) آشنا میشویم که با هم ازدواج کرده اند و خودِ این اتفاق، شوخیهای زیادی را برای فیلم مهیا میکند. بار پیش برندگی داستان در قسمتهای زیادی بر دوش همین دو شخصیت جدید به ویژه بابک است؛ با طمع، ذغل بازی و فریب کاریش.
تگزاس ۲ مانند قسمت اول، بیشتر شوخیها و تکههای خنده دارش بر پایه شوخیهای کلامی و موقعیتهای کمیک است؛ مانند قرار گرفتن و ساسان و بهرام در قهوه خانه یا مراسم ختم، یا رفتن گروه کارلوس به دل شهر در شب چهارشنبه سوری.
تگزاس ۲، اما با وجود قصهای ساده و تا حدودی تکراری، روایت روانی دارد که بدون سکته پیش میرود و کار خوب کارگردان این است که ریتم مناسب و یک دستی را در فیلم ایجاد میکند تا تماشاگر حین تماشای فیلم احساس کرختی و سکون نکند.
بازی بازیگران همان چیزی است که از آنها انتظار میرود. نه کمتر و نه بیشتر. یک بازی استاندارد که در گذشته هم بارها از آنها مشاهده کرده ایم. البته به جز بهرنگ علوی که نقش تازهای را ایفا میکند و تا حدود زیادی به خوبی توانسته از پس نقش بر آید؛ و نادر سلیمانی که نشان داده که بازیگر تیپیکال خوبی است و این جا هم امتحانش را به خوبی پس میدهد.
از فیلم نباید انتظاری جز خندیدن و گذراندن ۱۰۰ دقیقه مفرح را داشت که این انتظار را تا حدود زیادی میتواند برآورده کند؛ و نکته جالب این که تگزاس ۲ بر خلاف اغلب فیلمهای دنباله دار فیلم خنده دار تری نسبت به قسمت قبلیش است. هر چند که تمامن از الگوهای آشنای امتحان پس داده استفاده میکند. از زوج بازیگرش که گفته شد تا مصاف آنها با گروههای قاچاقچی و صحنههای درگیری که شباهت زیادی به فیلم خوب بد جلف دارند. اما نکته تمایزش با اغلب فیلمهایی که در این زمانه به اسم کمدی به خورد مخاطب میروند این است که لااقل در خنداندن مخاطب ناموفق نیست.
در پایان با نکتهای که در انتهای فیلم آمد، باید منتظر قسمت سوم و باز زوج موفق پژمان جمشیدی – سام درخشانی باشیم. ولی این بار دوباره در خارج از کشور. اما برای موفقیت قسمتهای بعدی باید مانور و تمرکز بیش تری بر قصه و روایت داشته باشد، چون به هر حال شوخیها از یک جایی به بعد تکراری و برای مخاطب خسته کننده میشوند و برای راضی نگه داشتن او، یک قصه جذاب میتواند برگ برنده فیلم باشد. باید منتظر قسمت بعد باشیم و ببینیم آیا میتواند موفقیت این دو قسمت را در گیشه دوباره تکرار کند؟