زهرا کریمی استاد دانشگاه در شرق نوشت:
در روزهای اخیر مطالب بسیاری درباره حذف چهار صفر از پول ملی از سوی نهادهای رسمی و شبکههای اجتماعی مطرح شده است. بسیاری از کارشناسان بهدرستی تأکید دارند که حذف چهار صفر از پول ملی تأثیری بر تورم ندارد.
ریشههای تورم در افزایش نقدینگی است و با حذف صفر ضرورتا رشد نقدینگی کم نمیشود. اگر افزایش سریع نقدینگی ادامه پیدا کند و اقتصاد نیز در شرایط رکودی قرار داشته باشد، حذف هر تعداد صفر از پول قادر به کاهش تورم نخواهد بود. برخی تصور میکنند حذف صفرها از پول تورم را پنهان میکند.
این تصور نیز درست نیست، زیرا اگر قیمت برنج از ۱۰ هزار برسد به ۱۵ هزار تومان یا از یک برسد به ۱.۵ تومان، در هر دو صورت قیمت ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است. آمارهای رسمی میزان تورم را نشان خواهد داد. درباره احساس مردم نسبت به تورم هم به نظر نمیرسد که حذف صفر تأثیر چندانی داشته باشد.
مردم خیلی زود درآمد و هزینههای واقعی را برآورد میکنند و میبینند که آیا سفره آنها کوچک میشود یا نه. در مقابل تجربه نشان میدهد که با برداشتن صفر از پول ملی غالبا مردم احساس میکنند ارزش داراییها و درآمدشان کم شده است و در ابتدا از این تغییر ناخشنود میشوند.
با توجه به تداوم تحریمهای آمریکا علیه ایران و رشد بالای نقدینگی، در شرایط کنونی مسئله حذف چهار صفر از پول و تغییر واحد پول تأثیری بر تورم نخواهد داشت و بیشتر یک بحث فنی است. مدتهاست که جریان سکه و اسکناس در مبادلات روزمره با مشکل مواجه شده است. اسکناسها و سکههای زیر پنج هزار تومان دیگر در عمل ارزشی ندارند و از جریان خارج شدهاند.
در همه کشورهای جهان سکه بخشی از مبادلات نقدی است. به ویژه در کشورهای در حال توسعه که کاغذ ویژه اسکناس وارداتی است، ضرب سکه در داخل کمهزینهتر است و باید در خدمت انجام مبادلات نقدی باشد.
اگر دولت بخواهد همچنان بخشی از مبادلات مردم با سکه انجام شود، باید در سالهای آینده سکههای پنجهزارتومانی و ۱۰ هزارتومانی ضرب کند.
این سکهها اثر روانی بدی خواهند داشت و بهوضوح نشانگر ازبینرفتن ارزش پول ملی هستند. با توجه به قیمت بالای کاغذهای وارداتی ویژه نشر اسکناس، اسکناسهای جدید هم ۵۰ هزار تومان و بالاتر خواهد بود.
در واقع سالها تورم بالا و انباشت اثر آن بر ارزش پول ملی، دولت را ناگزیر به تغییر واحد پول کرده است. این بحث از زمان دولت احمدینژاد هم مطرح بود، ولی شرایط تورمی و بیتأثیربودن حذف صفرها بر تورم دولت را از اجرای این تصمیم باز داشت.
یکی از مشکلات اساسی درباره این سیاست، توضیحات ناکافی از سوی دولت و وجود ابهام در علت اعمال این سیاست برای مردم است. ضعف شدید سرمایه اجتماعی و نبود باور به کارایی سیاستهای اقتصادی، بسیاری از مردم را نسبت به این سیاست بدبین کرده است و همین مسئله اجرای این سیاست را دشوارتر میکند.
در سالهای اخیر اجرای بسیاری از سیاستهای اصلاحی، مانند حذف یارانههای سنگین انرژی، حذف یارانه دهکهای بالای درآمدی و... به دلیل شرایط دشوار اقتصادی، ناممکن بوده است. برای حذف چهار صفر از پول ملی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. به باور برخی از کارشناسان در حال حاضر اجرای این سیاست بسیار پرهزینه و کمفایده است.
از یک سو کل اسکناسهای در جریان باید جمعآوری شود و اسکناسهای جدید با استفاده از کاغذهای گران وارداتی منتشر شود، و از سوی دیگر کل دفاتر حسابداری مؤسسات دولتی و خصوصی، آمارها و محاسبات مجددا بر مبنای واحد پولی جدید تهیه شود، بدون آنکه چشماندازی برای حل مشکلات بودجه و رشد نقدینگی ایجاد شده باشد.
مردم در انتظار حل مشکل تحریمها هستند و حذف چهار صفر در شرایط تداوم رکود تورمی مردم ناراضی را خوشحال نمیکند. به همین دلیل بهتر است با تحمل هزینه ضرب سکههای هزار و پنج هزار تومانی و اسکناسهای ۵۰ هزار و صد هزار تومانی، تغییر واحد پول ملی در شرایط مساعدتری انجام شود که مردم شاهد توقف رشد سریع قیمتها و رونق اقتصادی باشند.
نيازي به جمع آوري كل اسكناسهاي فعلي نيست. فقط اسكناسهاي جديد به تومان چاپ مي شوند و اسكناسهاي قديمي همچنان در كنار اسكناسهاي جديد اعتبار دارند. مثل اسكناس پانصد توماني قديم يا هزار توماني جديد فعلي كه در كنار قديمي باهم در حال استفاده هستند. بنابراين هيچ هزينه اي ندارد.
در عوض ، محاسبات بسيار ساده شده و اينقدر تومان برابر اينقدر ريال از بين مي رود و آنچه سالها بر سر زبان مردم بوده (تومان) رسميت مي يابد.
همچنين ديگر يك دلار برابر يكصد و بيست هزار ريال نخواهد بود بلكه مي شود 12 تومان و .....
بنابراين اقدام بسيار مناسب و خوبي است و بايد اجازه داد پس از سالها اين كار انجام و حداقل ارزش ظاهري پول ملي بهبود يابد.