دکتر حجتاله عباسی*؛ هستیشناسی فعالیتهای رسانهها نشان میدهد دیر زمانی است هنر محوری رسانههای بینالمللی کوبیدن بر طبل اختلافات، کشمکشها و تعارضات در دنیای رسانهای شده کنونی است.
رسانهها جهان را به گونهای روایت میکنند که انگار مهمترین وظیفه دولتهای ملی ستیز و درگیری و ارزش خبری غالب در وسایل ارتباط جمعی، شکافها، ستیزه جوییها، اختلافها و تضادها است.
این نوع نگاه به جهان موجب شده که روزنامهنگاری ستیز، برتری زیادی بر سایر شقوق روزنامهنگاری یافته و روزنامهنگاری صلح را تضعیف و به حاشیه رانده است.
نظریه پرداز شهیر امریکایی یوهان گالتونگ که با دیدگاههای انتقادی، جهان غرب را به چالش کشیده بود، با طرح "روزنامهنگاری صلح" در صدد بود، که دنیا را از روزنامه نگاری جنگ که بشریت را به گروگان گرفته است نجات دهد. البته او خوب میدانست وجود شکافهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هیچگاه فرصت حاشیهنشینی را به روزنامه نگاری کشمکش و تضاد نخواهد داد.
نظریهپرداز برجسته ایرانی مجید تهرانیان در تبیین روزنامهنگاری صلح میگوید:" نوعی روزنامهنگاری است که با جستجوی زمینههای مشترک بجای تفکیک جوامع انسانی، آنها را وحدت و انسجام میبخشد، مناقشات را از کانالهای خشونت آمیزشان به اشکال سازنده تبدیل میکند"
روزنامهنگاری ستیز در صدد برجسته کردن خصومت و کینه و تشدید مناقشات بوده و روزنامهنگاری صلح در صدد تقویت احترام و درک متقابل و تفاهم بین المللی است و با گشودن درهای صلح و دوستی راه را بر هر گونه ستیز و درگیری سد میکند.
تصویری که رسانههای بینالمللی از جهان واقعیت نشان میدهند نوعی وارونگی را تبیین میکند. این واقعیتی انکار ناپذیر است که جهان کنونی پر از آشوب بوده، ولی کفه غالب با حاکمیتها، جماعات و شهروندانی هستند که تلاش میکنند بجای نفرت، تفرقه، دشمنی، عداوت و کینهتوزی؛ بذر محبت، صلح و دوستی را بکارند.
هر چند بازیگری سیاسی و منفعت جویی اقتصادی موجب شده تا اخلاق حرفهای رسانه به حاشیه رانده شود. با این حال فضای غالب با دولتها، جماعات، گروهها و شهروندانی هستند که بذر وحدت میکارند، آیین صمیمت را ترویج میکنند، با درک و احترام متقابل و برسمیت شناختن تفاوتها و تمایزها، احساس نفرت را از ساحت جامعه و انسانها دور میکنند.
درست است که ارزش خبری تضاد، کشمکش و اختلاف، استیلای مطلقی بر اخبار رسانهها پیدا کرده است با این حال در دنیای بدون مرز رسانهای کنونی میتوان با کاربست ارزشهای اخلاقی حرفهای مانند دقت، صحت، تکثر و رعایت انصاف در رسانهها بر بخشی از این مشکلات غلبه کرد.
هر چند اختلافات و تضادهای کنونی در جوامع مبتنی بر بسترهایی است که تا زمان برطرف شدن آنها همچنان روزنامه نگاری ستیز و تعارض هژمونی خود را برخ میکشد با این حال رسانهها میتوانند با کنترل خشونت به ایجاد تفاهم و همدلی در جامعه کمک کنند.
رد پای روزنامهنگاری جنگ را باید در منافع غولهای تجاری، تراستها و کارتلها و قدرتمندانی جستجو کرد که میخواهند جهان و رسانهها را ببلعند. بطوری که در حال حاضر ۱۳ موسسه بزرگ بین المللی منابع اصلی رسانهها را در اختیار دارند.
جهانی که هر یک از ما تجربه میکنیم ساخته و پرداخته رسانهها است و اطلاعاتی که رسانهها منتشر میکنند بازنمودی از جهان و البته خود واقعیت نیست. باید با ترویج روزنامه نگاری صلح در جهت کاهش فاصله طبقاتی حرکت و چهرهای دوست داشتنی از جهان را به نمایش گذاشت.