این طلبه جوان که ٣٧ سال دارد، پدر ١١ فرزند است و دوازدهمین فرزند این خانواده نیز چنده هفته آینده به دنیا میآید. او هفت دختر و چهار پسر دارد. درباره حجتالاسلام محمدمسلم وافی یزدی صحبت میکنم؛ پدر پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی.
محمدمسلم پانزده سال داشت که با همسرش که یک سالونیم با او تفاوت سنی دارد، ازدواج کرد. حالا از این زندگی ٢٢ سال گذشته و محمدمسلم با صدای بلند و محکم میگوید: «من پدر ١٢ فرزند هستم». بله شاید برای برخی از ما عجیب به نظر بیاید؛ اما پدر پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی از شیوه زندگی خود دفاع میکند و معتقد است: «فرزندان هدیهای از سوی خداوند هستند». به همین منظور با حجتالاسلام محمدمسلم وافی یزدی گفتوگویی داشته ایم. او در این گفتگو خود را با داشتن این تعداد فرزند خوشبخت معرفی میکند و از ازدواج دیرهنگام انتقاد میکند.
آنچه در ادامه میآید، شرحی از این گفتگو است.
شما پدر چند فرزند هستید؟
من «محمدمسلم» پدرِ ١٢ فرزند هستم. ١١ فرزندم به دنیا آمدهاند و دوازدهمی نیز در راه است.
نام فرزندانتان چیست؟
هفت دختر و چهار پسر به نامهای مطهره، محدثه، مهدی، مهدیه، کوثر، ابوالفضل، فاطمه، زینب، معصومه، جواد دارم. همه بچهها در رشتههای مختلف ورزشی، هنری و درسی جزو ممتازان شهر و استان هستند.
ظاهرا اسم یکی از پسرها جا اُفتاد؟
بله؛ عباس.
چند سال دارید؟
٣٧ سال؛ من متولد سال ٦٠ هستم.
نخستین فرزندتان در چند سالگی به دنیا آمد؟
در روزهای پایانی پانزده سالگیام فرزند اول من به دنیا آمد.
فاصله سنی شما با همسرتان چقدر است؟
همسرم یکسالونیم از من کوچکتر است.
فرزند دوقلو هم دارید؟
خیر؛ شاید باورش سخت باشد، اما همسرم با وجود ١٢ فرزند، هنوز آرزوی داشتن فرزند دو قلو را دارد.
مشکل مالی ندارید؟
مردم مشکل خرج ندارند، مشکل مردم برج است. برج مردم بالاست؛ برج یعنی خرج اضافه. انسانی که درست خرج کند و مسائل شرعی مانند خمس و زکات را هم رعایت کنند، خدا به زندگیاش برکت میدهد. اگر منظور از مشکل مالی خرید تلویزیون ١٥ میلیونی است، ما نمیتوانیم چنین تلویزیونی تهیه کنیم. به همین جهت ما سعی میکنیم که لوازم و اسباب ضروری را فراهم کنیم. یک مثال از معصومان با چنین تعبیری نقل شده است که خداوند در گوسفند برکت قرار داد. چگونه؟ گوسفند سالی یک یا دو بره میزاید، در مقابل سگ هر بار که تولید مثل میکند، چندین توله به دنیا میآورد؛ ولی میبینیم که گله گوسفند وجود دارد، اما گله سگ وجود ندارد، با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح میکنند و از گوشت آن استفاده میکنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند برخلاف سگ قابل استفاده است؛ این معنای برکت در زندگی است و وقتی خداوند در مال حرام برکت را قرار نداد، یعنی اینکه در صورت زیادی هم خیری در آن نیست. من باور دارم هیچکسی با داشتن فرزندان زیاد دچار مشکل نمیشود به این دلیل که روزی را خدا میرساند. موضوع برکت پیداکردن درآمد را باید در عمق زندگی جستوجو کرد، چون این مسأله چیزی نیست که بتوان با چند جمله آن را تعریف کرد؛ به طور مثال در زندگیام خداوند دامادهایی را در مسیر زندگی دخترانم قرار داد که جهیزیه سنگین نمیخواستند. درست است که ما وسیله روزیرساندن هستیم، اما بگذارید پاسخ تعجب شما را از قرآن کریم بدهم. خداوند در آیه ٣١ سوره اسراء میفرماید که «وَ مَا مِن دَابَّةٍ فی الأَرْضِ إِلا عَلی الله رِزْقُهَا؛ هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست.» پیامبراکرم (ص) فرموده است: «ازدواج کنید تا زیاد شوید؛ زیرا من در روز قیامت به واسطه شما بر سایر امتها مباهات میکنم.»
تا حالا با مشکل مالی مواجه شدهاید که نیاز به قرض و وام داشته باشید؟
من اصلا در زندگیام وام نگرفتهام. دوستان گاهی میآیند و میگویند که، چون گرفتاریم، میخواهیم وام بگیریم، من میگویم، چون وام میگیری، گرفتاری. برخی میگویند که صدقه نمیدهیم، چون پول نداریم؛ من میگویم که، چون صدقه نمیدهی، پول نداری. هر چه اعتماد ما به خدا بیشتر باشد، زندگی راحتتر است؛ متاسفانه هنوز برخی درک نکردهاند که کثرت نسل رزقآور است؛ نه مشکلساز. من باور دارم هیچکسی با داشتن فرزندان زیاد دچار مشکل نمیشود به این دلیل که روزی را خدا میرساند. درواقع مشکل کسانی که کمبودن روزی را دلیل فرزند کمتر میدانند این است که به رزاقبودن خداوند متعال باور ندارند و به اشتباه خود را مسئول این کار میدانند. من چنین اعتقادی ندارم و خدا هم به درآمد کم من برکت بسیار داده است؛ به طوری که در کسب روزی خانوادهام کمکهای الهی را بارها و بارها دیدهام.
نوه هم دارید؟
بله؛ در حال حاضردو نوه دارم.
اجازه هست در مورد میزان درآمدتان سوال کنم؟
شهریه یک طلبه حدود هفتصد تا هشتصد و پنجاه تومان است. برای تبلیغ هم، چون من در یک گروه جهادی در مناطق محروم تبلیغ میکنم، معمولا عرف نیست پولی دریافت شود. حالا شاید برخی از روحانیون مشهور مبالغی دریافت کنند.
دخترانتان هم ازدواج کردهاند؟
بله؛ دو تا از فرزندانم.
در چه سنی؟
١٤ و ١٥ سالگی.
مهریه شان چقدر بود؟
پنج سکه.
این روزها نقدهای بسیاری در مورد ازدواج در سنین پایین مطرح میشود؛ نظر شما در مورد این انتقادات چیست؟
اینها شوخی است. آمار طلاق مشخص است اگر به سایت آمار مراجع کنید، بیشتر طلاقها مربوط به ازدواج در سنین بالاست. مگر در ایران چنددرصد در سن پایین ازدواج میکنند که این میزان سروصدا میکنند. چرا نمیگویند ازدواج دیرهنگام چه آسیبهایی به دنبال دارد. ما معتقد به ازدواج بههنگام هستیم. اینکه ازدواج پسر ١٥ ساله برای والدین امروز تعجببرانگیز و ناممکن به نظر میرسد، به خاطر این است که در مدلی اشتباه بزرگ شدهاند که فرزندانی مسئولیتناپذیری را پرورش میدهند. این روزها در کشورهای دیگر مثل روسیه و آلمان برای ازدیاد جمعیت برنامه بسیاری دارند و حتی در این خصوص یارانه نیز ارایه میدهند؛ اما در کشور ما شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» توسط فردی چندین سال در کشور تبلیغ شد که درنهایت به این نتیجه رسیدهاند که این موضوع از ابتدا غلط بوده است.
یعنی ازدواج در ١٤ و ١٥ سالگی بههنگام است؟
مدل تربیتی مهم است. اگر با مدل تربیتی صحیح فرزند رشد کند، بله. وگرنه فرزندی ممکن است در ٢٠ سالگی هم شرایط ازدواج را نداشته باشد. تربیت صحیح فرزند در خانواده نقطه آغاز این حرکت است؛ زیرا وقتی فرد در یک مدل اشتباه بزرگ شود، طبعا در آینده نمیتواند مطابق مدل صحیح زندگی کند. مگر مادران ما در چند سالگی ازدواج کردهاند؟ باید نگاهمان را تغییر داده و فراتر نگاه کنیم. فرزند تنها یک موجود مصرفکننده نیست؛ بلکه مایه خیر و برکت و باقیات صالحات برای پدر و مادر است.
پدر و مادرتان در چند سالگی ازدواج کردند؟
همین ١٥ و ١٦ سالگی. پدرم توصیه داشت ١٥ سالتان که تمام شد، ازدواج کنید.
چند خواهر و برادر دارید؟
٢٠تا.
در طول این سالها مشکلی در بیمه فرزندانتان نداشتید؟
سالها ما بیمه نبودیم البته مریض هم نشدیم؛ الان هم که بیمه هستیم، باز هم الحمدلله از بیمه استفاده نمیکنیم.
رابطهیتان با فرزندان چگونه است؟
پدرم روحیه شادی داشت؛ ما هم مثل بابا شدیم البته با توجه به حضور فرزندان بزرگتر در خانه بسیاری از مشکلات و چالشها توسط همان فرزندان ارشد حل میشود و ما کمتر درگیر تنشها میشویم. در روزهای هفته به نوبت به امور همه بچهها رسیدگی میکنیم. مسئولیتپذیری بچهها یکی از قواعد مهم در خانواده وافی است. همه بچهها از کودکی یاد میگیرند که باید در قبال یکدیگر مسئول باشند، عیبهای یکدیگر را گوشزد کنند و تا اندازهای که میتوانند به خواهر و برادرهای خود کمک کنند. پس نباید تعجب کنید که در خانواده ما دختربزرگتر خانواده به برادر کوچکتر از خودش غذا بدهد، اینها تمرینی برای مسئولیتپذیری است.
اهل تفریحکردن با بچهها هستید؟
بله؛ سینما و پارک میرویم، فوتبال بازی میکنیم.
ماشین هم دارید؟
یک سمند داشتم که شرایط اقتصادی این چند سال باعث شد بفروشم؛ چند وقت پیش یک پیکان از دوستان به امانت گرفتم و با خانواده به دریا رفتیم.
دختر شیرینتر است یا پسر؟
من فکر میکنم دختر.
فرزندان پسر هم طلبه هستند.
بله؛ یکی از فرزندانم طلبه است.
در خانوادهتان ایدئولوژی مختلفی وجود دارد؟
خیر؛ ببینید معمولا تغییر ایدئولوژی زمانی در فرزندان رخ میدهد که پدر و مادر رویکردی تند و سختگیر و تحکمی داشته باشند، در خانواده ما به دلیل عدم این رویکرد یکدستی حاکم است؛ به طور مثال فرزندم در ستاد مرزی فعالیت میکند که من هم با او همنظرم.
اهل تولد و جشن هم هستید؟
خیر ببینید اینکه موضوع عادت شود را نمیپذیرم، اما معمولا وسایل مورد نیاز خانواده را با عنوان هدیه به اعضای خانواده میدهم.
تا حالا کتاب خاصی به بچهها معرفی کردهاید؟
ما هر روز ساعتی را با تمام اعضای خانواده به کتابخواندن اختصاص میدهیم؛ دخترها بیشتر کتابهای خاطرات شهدا و پسرها رمانهایی مثل صادق چوبک را میخوانند. اما اگر کتابی بخواهم معرفی کنم، من کتاب «رسمِ جهاد» روایتهایی از تجربههای کار جمعی در جهادسازندگی به روایت حسینعلی عظیمی از سوی انتشارات دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب که در ۲۰۰ صفحه منتشر شده است را به همه مخاطبان روزنامه تان پیشنهاد میکنم. این کتاب را به خانواده خود نیز معرفی کردهام.
کوتاه در مورد خانواده محمدمسلم
خانواده وافی لقب پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانی را به خود گرفتهاند. حجتالاسلام محمدمسلم وافی یزدی با داشتن ٣٧ سال پدر ١٢ فرزند است. ٢ دختر بزرگ این خانواده در حدود ١٤ سالگی ازدواج کردهاند و حالا این خانواده دو داماد و دو نوه نیز دارد. آقای وافی در حال حاضر در حوزه علمیه مشغول تحصیل است و در عین حال مسئولیت گروه جهادی فرهنگی روایتگران نور را برعهده دارد که طلبههایی را به استانهای گوناگون اعزام میکنند.