فرارو- یک هفته از توقیف نفتکش حامل نفت ایرانی در تنگه جبل الطارق توسط بریتانیا میگذرد. در این مدت، که با اجرای گام دوم کاهش تعهدات هستهای ایران همزمان شده، گمانهزنیهای متعددی درباره اهداف بریتانیا از تشدید تنشها با ایران مطرح شده است.
به گزارش فرارو، ایران به طور رسمی اعلام کرده است که اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش حامل نفت ایرانی را بیپاسخ نخواهد گذاشت و در مکان و زمان مناسب به این «اقدام ذلتبار» پاسخ میدهد. در همین رابطه، سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در مراسم تکریم و معارفه جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، گفت: «توقیف نفتکش ایران بدون پاسخ نخواهد ماند و در صورت مقتضی، در زمان و مکان مناسب، پاسخ این اقدام ذلتبار مدنظر قرار خواهد گرفت.»
بریتانیا روز پنج شنبه ادعا کرد چند قایق سپاه پاسداران تلاش کردند یک نفتکش انگلیسی را در تنگه هرمز توقیف کنند. سپاه، اما، این ادعا را تکذیب کرد.
اسپانیا که با بریتانیا بر سر مالکیت آبهای اطراف تنگه جبل الطارق اختلاف دارد، اعلام کرد توقیف نفتکش «گریس ۱» به دستور آمریکا صورت گرفته است. اما حتی اگر این توقیف به دستور آمریکا نبوده، قطعا با اهداف استراتژی آمریکا در برابر ایران همخوانی دارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، در واکنش به ماجرای جبل الطارق، از اقدام بریتانیا تمجید و آن را یک «خبر عالی» توصیف کرد.
صرفنظر از درستی یا نادرستی ادعای اسپانیا، در روزهای اخیر اتفاقاتی در مناسبات ایران، آمریکا و بریتانیا رخ داده ست که ظن تبانی در بریتانیا علیه ایران را قوی میکند.
توقیف نفتکش ایرانی در بحبوحه رقابت سرسختانه بوریس جانسون و جرمی هانت برای تصدی سمت نخستوزیری بریتانیا اتفاق افتاده است. رقابتی که با افشای مکاتبات محرمانه سفیر مستعفی لندن در واشنگتن ابعاد جدیدی به خود گرفته و ممکن است بر مناسبات ایران و بریتانیا هم تاثیر بگذارد.
کیم داراک، سفیر بریتانیا در آمریکا، طی گزارش محرمانهای که برای وزارت امور خارجه کشورش ارسال کرده و به طرز مشکوکی افشا شده است، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، را فردی بیکفایت توصیف و تصریح کرد که ریاست جمهوری وی ممکن است به رسوایی ختم شود. این اظهارات، به شدت ترامپ را خشمگین کرد و نهایتا به استعفای داراک منجر شد. ترامپ در چند توئیت، سفیر بریتانیا را فردی «احمق» خواند.
افشای مکاتبات دیپلماتیک محرمانه امر بیسابقهای نیست، اما نحوه فاش شدن مکاتبات داراک، آن هم در روزنامه حامی بوریس جانسون، بر ابهامات ماجرا افزوده است. برخی ناظران معتقدند که بعضی محافل سیاسی در بریتانیا تلاش میکنند از روابط خارجی این کشور به عنوان ابزاری برای کسب امتیازات سیاسی داخلی استفاده کنند. ظاهرا در این میان، داراک و نفتکش گریس ۱ در این رقابت قربانی شدهاند. رقابتی که روابط لندن با تهران و واشنگتن نیز به بخشی از آن تبدیل شده است.
رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه ایران، اخیرا طی یادداشتی در روزنامه آرمان، اعلام کرد که برخی جریانات ملیگرایانه بریتانیا که خواهان خروج این کشور از اتحادیه اروپا هستند، میخواهند از طریق توقیف نفتکش ایرانی روابط نزدیکی با کاخ سفید برقرار کنند. وی نوشت: «دولت بریتانیا وضعیت با ثباتی در این کشور ندارد و جریاناتی با گرایشات ملیگرایانه دنبال خروج از اتحادیه اروپا بود، روابط نزدیکی را با جریانات افراطی حاکم در کاخ سفید برقرار کردهاند. بعد از آنکه طرح برگزیت به نتیجه نرسیده و نخست وزیر در شرایط بسیار بدی در بریتانیا قرار گرفته، وضعیت احزاب به گونهای است که ثبات قابل لمسی در تصمیمگیریهای این کشور وجود ندارد. شاید در حال حاضر اقدامی که انگلیسیها دنبال میکنند به خاطر این است که جریانات خواهان خروج از اتحادیه، خود را به آمریکا نزدیکتر کنند. شاید لندن میخواهد از وضعیت بدی که در آن قرار گرفته خارج شود.»
ظاهرا این جریانات در ماجرای کیم داراک نیز دست دارند. یک دیپلمات بین المللی مستقر در سازمان ملل در نیویورک، طی یادداشتی در روزنامه ایندیپندنت عربی، ماجرای یادشده را مشکوک دانست. این دیپلمات که با اسم مستعار «امین پاشا» مطلب خود را منتشر کرده، بر این باور است که در ماجرای افشای مکاتبات سفیر بریتانیا، یک شخص تلاش میکند از روابط خارجی کشورش برای کسب امتیازات داخلی استفاده کند.
به نوشته امین پاشا، افشای مکاتبات داراک در یک روزنامه حامی بوریس جانسون، ظاهرا به مثابه حمایت از آمال جانسون است.
جرمی هانت، رقیب اصلی جانسون برای تصدی سمت نخست وزیری است. با توجه به اینکه هانت اکنون وزیر خارجه بریتانیاست، احتمالا کسی که مکاتبات سفیر را افشا کرد، میخواست هانت را در برابر ترامپ قرار دهد. چون هانت به عنوان وزیر خارجه، مجبور است به نحوی از سفیر کشورش در آمریکا حمایت کند. همین امر هم اتفاق افتاد. اما سرانجام داراک مجبور به استعفا شد.
اگر دو ماجرای نفتکش جبل الطارق و جنجال داراک را کنار هم بگذاریم، معلوم میشود که در ماجرای اول، یک جریان در بریتانیا خواسته است خود را به آمریکا نزدیک کند و در ماجرای دوم نیز دنبال این بوده است که یک رقیب داخلی را تضعیف کند. شاید جانسون با این دو ماجرا ارتباطی ندارد، اما به هر حال، او از آنها سود میبرد. خصوصا که او در این اواخر سعی کرده مواضع سرسختانهای در برابر ایران بگیرد و خودش را به اسرائیل و آمریکا نزدیک کند. ترامپ نیز علنا از جانسون حمایت میکند.
جانسون اخیرا با بیان اینکه اگر او نخست وزیر شود، برای مهار ایران هر کاری را انجام خواهد داد، گفت: «نمیخواهم باور عمومی متصور شود که من در مواجهه با ایران نرمی و انعطاف به خرج میدهم. اما من شرایط حاضر را دشوار و حساس میبینم. منتظرم ایران برجام را نقض کند در آن صورت من به روش خود با این موضوع برخورد میکنم. اما در این شرایط از ایران میخواهم دیوانگی نکند.»
درهرحال، کشوری علیه منافع ایران رفتاری خصمانه انجام داده و باید در انتظار واکنش در زمان و مکان مناسب باشد. اینکه انگلیسی ها بخواهند مشکلات داخلی و روابطشان با آمریکا را از طریق لطمه به منافع ایران حل کنند نمی تواند موجب بی تفاوتی شود؛ بالعکس پاسخ باید هرچه کوبنده تر باشد.
در حال حاضر رقابت بين امريكا و روسيه است تا اينكه لندن را از شريك بودن با روسيه در رابطه با منافع انها در ايران دور نمايد.