فرارو- مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و دولت آمریکا اصرار دارند ایالات متحده هر وقت بخواهد اجازه حمله به ایران را دارد. یکی از دلایل آنها این است که ادعا میکنند وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرد، ایران موقتا به برخی از رهبران القاعده پناه داد. با استفاده از این منطق ایران مشمول AUMF یا «اجازه استفاده از نیروی نظامی علیه تروریست ها» میشود. این قطعنامه اجازه حمله به کسانی که حملات ۱۱ سپتامبر را طرح ریزی یا اجرا کردند میدهد.
به گزارش فرارو، گری سیک، کارشناس خاورمیانه و استاد دانشگاه کلمبیا که در دوره سه رییس جمهور آمریکا جزو مشاوران امنیت ملی آمریکا بوده است در «لوبلاگ» نوشت: در همان زمان، آمریکا در افغانستان درگیر مراحل پایانی دیپلماسی با طالبان بود. طالبان حملات ۱۱ سپتامبر را طرح ریزی یا هدایت نکرد، اما به اسامه بن لادن و القاعده که این کار را کردند پناه داد و از آنها حفاظت کرد. گزارشها نشان میدهد واشنگتن از طالبان میخواهد تضمین رسمی دهد که طالبان دیگر چنین اقدامی انجام ندهد، در عوض آمریکا نیروهایش را از افغانستان خارج میکند.
مسالهای که به سردرگمی ما در مورد سیاست ترامپ میافزاید این است که افغانستان دولتی دارد که در اصل خود آمریکا (به کمک ایران) برای جایگزینی طالبان روی کار آورده است. با این وجود همان دولت در مذاکرات حضور نداشت. این در حالی است که دولت موجود، دولت حاکم است و باید با طالبان بر روی خاک خودش، که قبلا معامله شده است، مقابله کند. چرا؟ خب، چون طالبان با آنها گفتگو نمیکند و آمریکا تسلیم منافع مذاکره میشود.
واشنگتن اصرار دارد که نقص کشنده توافق هستهای با ایران این است که برجام به ایران اجازه میدهد اورانیوم را در خاک خودش غنیسازی کند. آمریکا اصرار دارد ایران برخلاف سایر کشورهای جهان نباید سانتریفیوژ در حال گردش داشته باشد. دولت ترامپ این نظرِ در اقلیت را با اعمال تحریمهای خردکننده نه تنها بر ایران بلکه بر هرکشوری که آماده باشد تصمیمی که به صورت متفق القول در سال ۲۰۱۵ گرفته شد و در شورای امنیت تصویب شد را اجرا کند، تحمیل میکند.
اما ترامپ در مذاکراتش با رهبر کره شمالی ممکن است آماده باشد (اگر کره شمالی متعهد شود سلاحهای اتمی اش را افزایش ندهد) به کیم جونگ اون اجازه دهد حجم عظیم این سلاحها را نگه دارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی علنا اعلام کرد با این مساله موافق نیست، اما باید ببینیم در پایان چه اتفاقی رخ خواهد داد. دست کم چنین پیشنهاد سخاوتمندانهای روی میز است.
برای کسانی که فراموش کرده اند، میگویم، ایران پیشتر تضمین مطلق داده است که «تحت هیچ شرایطی به دنبال شروع حرکت یا به دست آوردن سلاح اتمی نیست» و این تعهد توسط تمام قدرتهای جهانی تصویب شده است و الان کاملا در قانون بینالملی تثبیت شده است. این تعهد در مقدمه برجامی که توسط ترامپ تحقیر میشود، آمده است و دائما توسط پیشرفتهترین نظارتهای آژانس بین المللی انرژی اتمی اجرا میشود. پس اگر من درست فهمیده باشم این دقیقا همان نوع تعهد خلع سلاح هستهای است که ترامپ میخواهد از کره شمالی بگیرد.
بر اساس اظهارات مقامات رسمی، ایالات متحده معتقد است منافع ملی این کشور توسط اقدامات بدخواهانه ایران مورد تهدید قرار گرفته است. در عین حال، یکی از متحدین اصلی ما در منطقه، جنگ مرگباری بر علیه همسایه اش به راه انداخته است که بزرگترین بحران بشری در دوران مدرن را به وجود آورده است. این کشور، همسایه دیگرش را محاصره کرده تا حکومتش را به زود وادار به اقداماتی که نمیخواهد کند. این متحد نزدیک آمریکا تلاش کرد از استعفای نخست وزیر یک کشور ثالث اخاذی کنند و یک رونامه نگار بی گناه را در سفارت خودش در کشور دیگری کشت. اما این حاکمان، ثروتمندند و رفتارشان با شعار «پول گرفتن» ترامپ نادیده گرفته میشود.
در ازای منافع مواجهه با ایران دولت آمریکا اعتبارش را قربانی کرده است، در اولویتهای سرمایهگذاری جهانی خطر بلند مدتی را ایجاد کرده و عملا نزدیکترین متحدینش را خشمگین کردهاست. آمریکا ایران را تحریک میکند تا به تعهدات اتمی اش پایبند نباشد. این مساله دو طرف را به یک جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه نزدیک میکند.
به نظر من، سیاست دولت ترامپ در برابر ایران، از اول اشتباه بود. به نظر میرسد این سیاست جنگ ترامپ با خودش است که حتی با اصول معاملاتی خود اوهم در تناقض است. به قول معروف «اشتباه، بدتر از جنایت است».