آمارهای شگفتانگیز از صنعت دست دوماقبال عمومی به اپلیکیشنهای نیازمند اینترنتی و فراگیری استفاده از آنها اگرچه باعث رونق این نوع کسبوکارهای نوین شده اما به تناسب آن نیز حاشیهها نسبت به فعالیت آنها نیز بالا گرفته است و همین مساله باعث شده تا زمزمههایی از اعمال محدودیتهای بیشتر و حتی توقف فعالیت آنها مطرح شود و حتی سختگیریهای نهادهای انتظامی نیز در این زمینه افزایش یافته است.
این در حالی است که این سایتها با توجه به ارزش افزودهای که در اقتصاد ایجاد کردهاند زمینه توسعه را فراهم میکنند. به این بهانه با اشکان آرمندهی، مدیرعامل سایت دیوار به گفتوگو پرداختیم. به گفته این آیتیمن ایرانی، حضور ۳۸۰ هزار کسبوکار روی دیوار، کاریابی برای ۵۰۰ هزار نفر و تعداد آگهیهای دستهبندیهای خودرو و املاک نشان میدهد دیوار در زمان مناسب و با کیفیت مناسب توانست به نیاز جامعه پاسخ دهد و متناسب با این نیاز به کار خود شاخ و برگ دهد تا پاسخگوی نیازها باشد.
همزمان با این تحولات به مرور فرهنگ استفاده از دستدوم هم دگرگون شد و آن نگاه پر از سوءظن به سمساریها کمکم به یک معامله پرسود برای طرفین تغییر کرد. آرمندهی طی این گفتوگو به شائبات و جنجالهای اخیر پیرامون فعالیت این استارتآپ پراقبال کشور پاسخ میدهد.
اپلیکیشنهای نیازمندی اینترنتی بر اساس چه مکانیسمی فعالیت میکنند؟
دیوار بستر خرید و فروش بیواسطه است. در همه جای دنیا سایتهای نیازمندیهای آنلاین به همین شکل فعالیت میکنند. این پلتفورمها تنها خریدار و فروشنده را به هم وصل میکنند و هیچ دخالت و سهمی از معاملات ندارند. البته در دیوار، مشاغل هم برای ارائه خدمات به مشتریان حضور دارند اما برای دیوار، آنها باز هم یک مشتری هستند و دیوار دخالتی در معاملات ندارد. از همینرو نباید آن را با جاهایی مثل eBay یا آمازون که خودشان در معاملات سهم دارند و در بعضی معاملات فروشنده محسوب میشوند، اشتباه گرفت. هدف این سایتها همانطور که از نامشان پیداست، رفع نیازمندیهای عموم مردم در طیفهای مختلف و با نیازهای متفاوت است.
چه عواملی باعث شد تا چنین استارتآپی که حجم عمده فعالیتهایش در صنعت دست دوم است در ایران نیز پا بگیرد با توجه به اینکه فرهنگ استفاده از کالاهای دستدوم در ایران چندان باب نبوده است؟
دیوار را با ابعادی که امروز پیدا کرده است نباید تنها خرید و فروش دستدوم دید. حضور ۳۸۰ هزار کسبوکار روی دیوار، کاریابی برای ۵۰۰ هزار نفر و تعداد آگهیهای دستهبندیهای خودرو و املاک نشان میدهد دیوار در زمان مناسب و با کیفیت مناسب توانست به نیاز جامعه پاسخ دهد و متناسب با این نیاز به کار خود شاخ و برگ دهد تا پاسخگوی نیازها باشد. همزمان با این تحولات به مرور فرهنگ استفاده از دستدوم هم دگرگون شد و آن نگاه پر از سوءظن به سمساریها کمکم به یک معامله پرسود برای طرفین تغییر کرد.
بر اساس آمارهایی که دارید آگهیهای مربوط به فروش کالاهای دستدوم در یکسال گذشته چقدر رشد داشتند؟
در گزارشی که اخیراً منتشر کردیم اعلام کردیم تعداد کل آگهیهای ما از ۷۲ میلیون گذشته است که نسبت به سال قبل از آن با ۴۷ میلیون آگهی، ۵۳ درصد رشد داشته است. مهمتر از اینکه کدام دستهبندیهای ما رشد بیشتری داشته است، آماری است که ما بر اساس تحقیقات میدانی از میزان حضور و استفاده از دیوار در خرید و فروشها به دست آوردهایم. این نخستین بار است که ما این تحقیقات را انجام دادهایم. ۱۴۰۰ میلیارد تومان لوازم الکترونیکی و ۷۰۰ میلیارد تومان لوازم خانه از طریق دیوار فروش رفتهاند. دیوار سهم ۸۰درصدی از معاملات خودرو اینترنتی در تهران را دارد که برای خود ما این آمار بسیار شگفتانگیز و باعث خوشحالی و انگیزه بود.
گردش بازار دستدوم در اقتصاد ایران چقدر است؟ در این بین سهم اپلیکیشنهای نیازمندی اینترنتی چقدر است و سایت دیوار چقدر در این بازار سهم دارد؟
با دو مدل بزرگی این بازار تخمین زده شده. گزارش بانک مرکزی در سال ۹۶ ارزش آن را ۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده و گزارش دیوار در سال گذشته ۹ میلیارد دلار. اما این بزرگی و ظرفیت این بازار است و به هیچوجه به معنای درآمد یا سود دیوار نیست. ما سهمی از این معاملات نداریم و از نحوه و کیفیت نمایش آگهیها درآمد ایجاد میکنیم.
سایتهای معروف جهانی مانند Craigslist بهطور کلی توانستهاند، صنعت دستدوم را در جهان دگرگون کنند اما در ایران سایتهای مشابه چون دیوار با مشکلات بسیاری مواجهاند. اگر چنین محدودیتهایی وجود نداشت آیا دیوار میتوانست با این سایتها رقابت کند؟ از طرفی هم نمایندگی این سایتهای جهانی در ایران حضور ندارند شاید یکی از دلایل رشد و اقبال قابل توجه به سایتی چون دیوار از همین مساله نشات گرفته باشد. آیا کاری که شما در دیوار انجام میدهید، قابل قیاس با نمونههای خارجی است؟
این یک بیزنس بومی است و بازیگران بدون توجه به بازیگران بومی و ویژگیهای خاص بازار، شانسی برای موفقیت ندارند. در بهترین شرایط میتوان در کشورهایی با فرهنگ نزدیک به هم دست به ریسک زد. مثلاً mudah یک شرکت مالزیایی است که در شرق آسیا فعالیت میکند و موفق است اما نمونه Craigslist در آمریکا یا kijiji در کانادا با همه موفقیتهایی که دارند نتوانستهاند از کشورشان خارج شوند. دیوار هم تلاش کرد به افغانستان برود اما پروژه افغانستان شکست خورد که البته دلایل بسیاری وجود داشت اما پیام اصلی، همین محلی بودن این کسبوکار است. برای همین بومی بودن، شرط بسیار مهمی در این کسبوکار است. کمااینکه در ایران نیز شرکتهای خارجی که تلاش کردند شبیه دیوار را بسازند، با اینکه به منابع مالی بسیار بیشتری از دیوار دسترسی داشتند، عملاً شکست خوردهاند.
شعاری دارید که میگوید «یک دیوار برای همه» و این ادعا را دارید که دیوار توانسته بر اقتصاد، محیط زیست، فرهنگ و بسیاری از عرصههای زندگی مردم اثر بگذارد، بر چه اساسی به چنین نتیجهای رسیدهاید؟ در این زمینهها چه آمار و عملکردی دارید؟
در همه جای دنیا صنعت دستدوم دوستدار محیط زیست است چون مانع از تولید بیرویه میشود و به این ترتیب جلوی تخریب محیط زیست را میگیرد. آمارها در سوئد نشان میدهد که 4 /3 میلیون دست مبلمان دستدوم در سال ۲۰۱۷ خرید و فروش شده که مانع از تولید ۸۰۰ هزار تن گاز گلخانهای شده است. این آمار در فرانسه ۳۰ میلیون مبلمان و 5 /3 میلیون تن گاز گلخانهای است. در زمینه رفاه عمومی بدیهی است وقتی یک کالا در چرخه استفاده باقی میماند این فرصت را به سایر طبقات اجتماعی میدهد که با هزینه پایینتر به کالای مرغوبتری دسترسی داشته باشند. در عین حال به شرکتهای تولیدکننده باکیفیت این فرصت را میدهد که فروش بیشتری داشته باشند چون خریدار میداند که وقتی یک کالای نو آن شرکت دلش را زد، در بازار دستدوم مشتری زیادی دارد و روی دستش نمیماند و از آن پول در میآورد. گزارش سال گذشته kijiji در کانادا نشان میدهد هر کانادایی سالانه ۲۵۰۰ دلار از فروش کالاهای دستدوم خودش درآمد داشته است. بزرگی این عدد را وقتی میفهمید که بدانید درآمد یک خانواده دونفره در کانادا بهطور متوسط حدود هفت هزار دلار است. این صنعت اگرچه در ظاهر ممکن است این تصور را ایجاد کند که مصادف با بیپولی و نداری و فقر است اما در دل خودش رشد اقتصادی و رفاه عمومی را به همراه دارد. بیدلیل نیست که در اروپا و آمریکا تا این اندازه گردش بالایی دارد. دو درصد تولید ناخالص ملی کشورهایی مثل استرالیا و کانادا عدد کمی نیست!
با توجه به شرایط سخت اقتصادی توسعه خدماترسانی استارتآپهای نیازمندی اینترنتی چقدر در بهبود سطح رفاه مردم اثرگذار است؟ آیا میتوان برآوردی از میزان افزایش رفاه ناشی از این بازارها داشت؟
بهطور مشخص از دیوار اگر بخواهم بگویم، حضور ۳۸۰ هزار کسبوکار نشان میدهد این اتفاق رخ داده است. هزینه تبلیغات و نیاز به اجاره مغازه با قیمت زیاد و در نتیجه ریسکهای مرتبط با کسبوکارشان به شدت کاهش یافته و در عین حال جواب بسیار بهتری از سایر راههای پرهزینه تبلیغات گرفتهاند. نقدشوندگی کالا در دیوار به اقتصاد خانوار کمک میکند تا دائم به نقدینگی دسترسی داشته باشد. کارگاههای تولیدی زیادی از دیوار به عنوان ویترین فروش استفاده میکنند. بهطور کلی دیوار میتواند پاسخگوی هر نوع نیازمندی یک شهروند باشد. وقتی یک گیوهباف در روستایی در کردستان میتواند محصول خود را روی دیوار تهران بفروشد، وقتی یک تولیدکننده هنرهای دستی میتواند به بازار کل ایران دسترسی داشته باشد به نحوی که هم او از قیمتی که میفروشد راضی باشد و هم خریدار، یعنی دیوار توانسته تاثیر خودش را در اقتصاد ایران به نحو مطلوبی بگذارد. همه با مشکلات کلان اقتصاد ایران و موانعی که بر سر راه تولید وجود دارد آشنا هستیم اما این فضا کمک کرده بدون حضور دولتها، بدون هزینههای گزاف و به دست خود مردم، این چرخه اقتصادی به درستی و به سلامت بچرخد.
بخشهای پرطرفدار دیوار کداماند؟ پروسه ثبت آگهی و نظارت آنها برچه اساسی انجام میگیرد؟ ظاهراً جنجالهای اخیر باعث شده تا نظارت بر انتشار آگهیها بیشتر از قبل شود.
املاک، خودرو و لوازم الکترونیکی دستهبندیهای پرطرفدار دیوار است. بررسی محتواهای منتشرشده روی دیوار با اتکا به هوش مصنوعی و گزارشهای کاربران انجام میشود. اما ذکر دو نکته در اینجا ضروری است: نخست اینکه دیوار تنها یک ارائهدهنده خدمات میزبانی است و قوانین میزبانی مشخص است. بسیاری از مردم با اعتماد به نام دیوار، احتیاط را کنار میگذارند در صورتی که دیوار هیچ نقشی در معامله ندارد و فروشنده هیچ کالایی نیست. عمده کلاهبرداریهایی که اتفاق میافتد از بیدقتی ناشی میشود. معامله در دیوار دقیقاً مشابه معامله در یک خیابان است. باید همه جوانب احتیاط را رعایت کرد. ما تلاش کردیم با فرهنگسازی و آماده کردن محتواهایی با هدف بالا بردن امنیت معامله، ریسکهای معاملات را کاهش دهیم. نکته دوم درباره آگهیهای اخلاقی است. ما به اندازه کافی این آگهیها را پس از اطلاع از کیفیت آنها پایش و قوانین داخلیمان را با آن متناسب میکنیم اما مثلاً در آگهی همخانه که اخیراً مطرح شده بود، دیوار از کجا باید بداند کسی که آگهی را منتشر کرده خانم است یا آقا؟! در متن آگهی هیچ نشانهای مبنی بر پیدا کردن همخانه از جنس مخالف وجود ندارد. همخانه همجنس هم در قانون مشکلی ندارد. بسیاری از دانشجویان در چنین شرایطی زندگی میکنند. دیوار اجازه پیشداوری به خودش نمیدهد. ظاهر آگهی برای ما ملاک است که در آن جرمی رخ نداده است. البته بسیاری از آگهیهایی که در فضای مجازی میبینید هرگز منتشر نشدهاند. این هم از گرفتاریهای شهرت است! با استفاده از فضای آگهی دیوار، یک آگهی را تصویرسازی میکنند و...
اخیراً حواشی مربوط به فعالیت سایتهای نیازمندی اینترنتی به شدت بالا گرفته است و همین مساله باعث شده تا پای پلیس به مسائل سایتهای نیازمندی اینترنتی باز شود. حتی زمزمههایی مبنی بر تعطیلی سایت شما (دیوار) و رقیبتان شیپور شنیده شود. ظاهراً میزان تذکرات از سوی پلیس در این زمینه هم بسیار افزایش یافته است. چقدر از این تذکرات به نظر شما بجاست و چقدر به سوءتفاهمات پیشآمده و عدم شناخت از کارکرد این نوع تکنولوژی و ماهیت استارتآپها برمیگردد؟
دیوار در همان ابتدای ماجرا به سهم خودش از مردم عذرخواهی کرد و گفت تلاش میکند با ارائه راهکارهایی مانع از نفوذ دلالان در پلتفورم خود شود. راهکارهای ما هم از همان هفته اول بعد از حذف قیمتها مشخص بود. اما شفافیتی که در ذات کار ما وجود دارد به مذاق خیلیها خوش نمیآید. صورت مساله روشن است. راهکارها مشخص است و در جلسات متعدد بررسی شدهاند.
رشد کلاهبرداری و سوءاستفاده از فضایی که سایتهای نیازمندی اینترنتی ایجاد کرده باعث شده تا پلیس نسبت به فعالیت این نوع استارتآپها حساس شود. در این زمینه چه باید کرد؟ در نمونه خارجی در صورت بروز چنین تخلفاتی چه تدابیری اتخاذ میشود؟
در بسیاری از کشورهای دنیا سیمکارتها برای احراز هویت کافی هستند. بر اساس قانون تجارت الکترونیکی و شرایط ارائهدهندگان خدمات میزبانی ما به وظایف قانونی خود عمل کردهایم. شما برای خرید سیمکارت حتی اگر مسافر باشید، از پاسپورتتان برای خرید استفاده میکنید. برای همین هویت افراد در فضای مجازی مشخص است. عمده مشکلات دیوار از اینجا ناشی میشود که افراد در فضای مجازی ما، بدون هویت هستند. میشود این مشکلات را از سرچشمه حل کرد. اما خب دیوار ما کوتاه است! اما با وجود همه کاستیها ما تلاش کردیم مسوولانه عمل کنیم. با صرف هزینه سامانه شاهکار را برای احراز هویت اضافه کردیم. شاهکار یک سرویس دولتی است که کد ملی صاحب سیمکارت را با کد ملی آگهیدهنده تطبیق میدهد. ما حتی هوش مصنوعی را به شکل گسترده بهکار گرفتهایم. اما بهتر است دقت کنید این اتفاقات از چه زمانی اوج گرفت؟ چرا در طول هفت سال فعالیت دیوار چنین اتفاقاتی نیفتاد؟ پاسخ من این است: تغییر شرایط اقتصادی تبعاتی دارد که دامن همه را میگیرد.
با وجود مشکلاتی که در مورد قیمتگذاری با توجه به بیثباتی اقتصاد و التهاب بازارها وجود دارد و عمدتاً هم ناشی از ضعف سیاستگذاری است، به نظر میرسد مسوولان امر به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند و تقصیرها را به گردن سایتهای نیازمندی اینترنتی میاندازند. با این اوصاف چگونه میتوان به سیاستگذار این شناخت را داد که از ابزار تکنولوژی میتواند در جهت کنترل و تعادل اقتصاد استفاده کند نه اینکه با سرکوب یا بگیر و ببند و تهدید کردن زمینه را برای شکلگیری معاملات زیرزمینی و بازار سیاه ایجاد کند؟
به ما انتقاد شد که روی سایت شما دلالان تبانی میکنند و قیمتها را بالا میبرند. ما صورت مساله را پاک نکردیم. راهحل ارائه دادیم. اگرچه کاملاً مشخص است که دلیل اصلی براساس بدبینانهترین و خصمانهترین تحلیلها سایتهای نیازمندی نمیتواند باشد. راهحلهای ما از جنس کسبوکار ماست؛ شفافیت. ما آشغالها را وقت جارو کردن زیر فرش نمیفرستیم! محدود کردن آگهیهای رایگان به سه آگهی در ماه در دستهبندیهای خودرو و املاک بهصورت داوطلبانه در حالی که سایر سایتها در این حوزه این کار را نکردند، احراز هویت آگهیدهندگان با استفاده از سامانه شاهکار و درگاه پرداخت برای افراد حقیقی یا پروانه کسب برای افراد حقوقی، درخواست دسترسی به VIN ثبتشده در سامانههای پلیس راهور به منظور تایید اصالت آگهی و جلوگیری از ثبت چند آگهی برای یک خودرو اقداماتی بود که پیشنهاد دادیم تا جلوی مشکلی که از جانب ما عنوان شده بود گرفته شود. به این ترتیب دست دلالان و قیمتسازان از تبانی روی پلتفورمها کوتاه میشود و حتی اگر با تحلیل موجود کسی گرانفروشی کند، قابل شناسایی است. اما باور ما این است که مشکل قیمت در بازار خودرو، جای دیگری است. ما باید به سهم و اندازه خود مسوولیت بپذیریم که در تمام مراحل تلاش کردیم این کار را انجام دهیم.
توسعه فعالیت استارتآپها در کشورمان به چه نوع حمایتهایی از سوی نهاد سیاستگذار نیاز دارد؟ آیا تشدید نظارتها و افزایش قوانین و مقررات و بردن در چارچوب قانون در ماهیت اصلی این نوع استارتآپها در ایجاد شفافیت و گردش آزاد اطلاعات، تداخل ایجاد نمیکند؟
گسترش تعداد کاربران اینترنت و همچنین افزایش ضریب نفوذ اینترنت به بیش از ۴۱ درصد در کشور (طبق گزارش اخیر وزارت ارتباطات) بیش از پیش اهمیت حضور استارتآپها و کسبوکارهای اینترنتی و افزایش فعالیتها بر بستر فضای مجازی را اثبات میکند. متاسفانه قوانین و ضوابط حاکم بر فضای مجازی در این حوزه با این میزان سرعت رشد و پیشرفت همسو نیست و در مواردی قانون واحد، شفاف و مشخص در حوزه محتوایی و عملکردی وجود ندارد و همین باعث برخورد موردی و سلیقهای با مسائل مختلف شده است. ما همواره سعی کردیم در جهت تعامل با نهادهای حاکمیتی و دادستانی قدم برداریم و امیدواریم بتوانیم با همکاری هرچه بیشتر با پلیس و نهادهای حاکمیتی و قضایی در تعیین قوانین و خط مشیهای مشخصشده فضای مجازی کشور در یکپارچهسازی نظارتها و قوانین و مقررات حاکم بر این حوزه نقشی ایفا کنیم. به هر صورت استارتآپهایی مانند ما که دیگر بزرگتر شدهاند، راه زیادی را پیمودهاند و میشود از این تجربیات برای باز شدن راه دیگران استفاده کرد.
منبع: تجارت فردا
وجود فضای دلالی و معیار قرار گرفتن یک مجموعه مثل دیوار کاملا در افزایش قیمت تاثیر داشته..
وقتی در دیوار یک اگهی دهنده طی روز سه مرتبه افزایش قیمت میده در یک اگهی.. وقتی بطور مداوم و فقط صوری اگهی متوالی با قیمتهای بالاتر از هم داده میشه ..مشخصه که ازین فضای مفید صرفا برای دلالی و خط دهی به بازار استفاده شده..
اینکه نقش خودشون رو کوچیک درنظر گرفتن بی معنیه...
دقیقا در سال گذشته.. فضای مجازی و گروهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی و فضای دلالی مثل دیوار و باما نقش اصلی در جهش یکباره قیمتها داشتن.. چون حجم اخبار دروغ و ترسوندن ها و قیمتهای بالاتر دادن ها به لطف این فضا چندین برابر شده...
نمی گم بسته بشه! ولی میگم حاشا کردن هم نداره..