مالک رضایی؛ استامبول یک شهر نیست، یک "متروپولیتین" است که از زمان فتح آن بدست سلطان محمد فاتح، همه سیاستمداران ترکیه چشم به مردم و منارههای آن دارند. هر سیاستمداری آنرا فتح کند ترکیه را فتح کرده است و اگر آنرا از دست دهد، ترکیه را از دست داده است. ترکیه یعنی استامبول.
اینکه «رجب طیب اردوغان» با پشت سر گذاشتن چندین انتخابات، در ادوار رقابتی دو دهه اخیر توانسته بود بی وقفه روی نوار پیروزی حرکت کند تضمینی برای او ایجاد نکرد که در انتخابات دیروز استامبول خواب خوشی داشته باشد. در میان سیاستمداران جهان، کمتر کسی است که به تمام اهداف و آرمانهای فکری و سیاسی خود جامه عمل بپوشاند.
حزب «عدالت و توسعه»، که بنیان فکری آن با الهام از اندیشههای «نجم الدین اربکان» و به رهبری «رجب طیب اردوغان» و همراهی «عبدالله گل» رئیسجمهور سابق ترکیه پایهگذاری شده بود تاکنون با اتکا بر توانمندی کم نظیر اردوغان توانسته بود، قلههایی را در سیاست ترکیه فتح کند که در نگاه اول، امری کاملا دور از ذهن به نظر میرسید.
اردوغان با شخصیتی کاریزماتیک و مهارتی کمنظیر در سخنرانی با هوش سیاسی قابل تحسین و عملکردی موفق در پیشبرد اهداف اقتصادی ترکیه که آمیزهای از پوپولیسم و پراگماتیسم را در خود داشت، توانسته بود بعد از یازده سال پست پر چالش نخستوزیری، اولین رییسجمهوری باشد که با رای مستقیم مردم بر صندلی ریاستجمهوری آن کشور، تکیه میزند. اما این موفقیت، آخرین هدف سیاسی او محسوب نمیشد.
بدون شک وی در مراسم تحلیف خود تردید آمیزترین سوگند سیاسی خود را در وفاداری به آرمانهای «آتا ترک» یاد کرده بود. تفکر اسلامگرای اردوغان با نیم نگاهی به «نئوعثمانی گری» کمترین قرابت فکری با اندیشههای لائیک «کمال پاشا» داشت که در ترکیه با نام پدرترک «آتاترک» از او یاد میشود.
اما شاید تحقق اهداف رئیسجمهور ترکیه از همان نقاطی در حال آسیب دیدن است که او آنرا نقاط قوت خود پنداشته بود. قیممآبی و غره شدن او بر توانمندیهای فردی و نادیده گرفتن یاران و همفکران قبلی خود از جمله عبدالله گل و... مسائلی نبود که در پروسه دموکراسیخواهی ترکیه به راحتی هضم شود. او در سالهای اخیر هرگز مایل نبود مشروعیت حاصل از کاریزمای خود را با کسی تقسیم کند.
سپردن اختیارات اجرایی ترکیه به کسانی مانند "بنعلی ایلدیرم" که مطیع و منقاد بودنش در مقابل اردوغان برای افکار عمومی آشکار بود به یک پارادوکس رفتاری رجب تبدیل شده بود که میتوانست اتهام خودمحوری و ارادتپروری را برای اردوغان بیش از پیش تقویت نماید، چیزی که که از مدتها پیش احزاب رقیب و مخالف او را به این طعنه نواخته بودند.
آنچه که بعد از بیست سال در استامبول اتفاق افتاد، پیروزی حزب رقیب در انتخابات شهرداری آن کلان شهر بود که در نتیجهی آن سیاستمداری جوان و لائیک بنام "اکرم امام اوغلو " با ۱۸۰ درجه فاصله از افکار و آرمانهای اردوغان بر اریکه مدیریت شهری استامبول تکیه خواهد زد. او شاید از همین پایگاه تسخیر شده، حرفهای زیادی برای گفتن در رقابتهای آتی داشته باشد.
برآیند حاصل از صحنۀ شطرنج سیاسی قدرت در ترکیه، بعد از نتایج انتخابات اخیر نشان میدهد، که رجب طیب اردوغان ابزار بسیار مهمی را در تحقق اهداف و آرمانهای آتی خود از دست داده است.
شکست دیروز در استامبول و پیامدهای بعدی آن برای یک سیاستمدار جاهطلب، عملگرا و پرجنب و جوش مانند "رجب طیب اردوغان" از هم اکنون به یک کابوس شباهت دارد.
آیا بخت و اقبال سیاسی "رجب" از قانون بی چون چرای فواره تبعیت خواهد کرد که، چون بلند شود سرنگون شود؟! یا این سیاستمدار کهنه کار با تغییر رویههای خود، گریزگاههایی برای گریز از این مهلکه خواهد یافت؟!
این سئوال را آینده پاسخ خواهد داد. اما فعلا از طرف استامبول باد مخالف بر حزب عدالت و توسعه وزیده است. شاید اهداف بعدی کمالیستها تسخیر "چایانکا" باشد.