کوروش احمدی در روزنامه اعتماد نوشت:
با سرنگونی پهپاد پیشرفته امریکایی بر فراز قلمروی ایران، تعارضات بین ایران و امریکا وارد مرحله کیفیت متفاوتی شده است. به دلایل زیر میتوان این تحول را هم نقطه عطفی در منازعات بین ایران و امریکا به شمار آورد و هم نقطه عطفی برای دوره ریاستجمهوری ترامپ.
۱- ایران با سرنگونی این پهپاد نشان داد که مصمم به دفاع از مرزها و قلمرو خود است و برای این منظور از قابلیت فنی و نظامی بالایی برخوردار است. نمایش این عزم و توان بالا از یک سو موجب غرور و دلگرمی مردم ما است و از سوی دیگر بیشک موجب خواهد شد که امریکا، اسراییل و برخی دیگر در منطقه قبل از گرایش به هر تعرضی علیه ایران خوب فکر کنند.
۲- سرنگونی پهپاد امریکایی حقایق جدیدی را در مورد ترامپ و تیم امنیتی او به نمایش گذاشت. اظهارات ترامپ در این مورد و گزارش نیویورکتایمز مبنی بر تصمیم به اقدام نظامی علیه ایران و لغو تصمیم توسط ترامپ در آستانه شروع عملیات نظامی نشان داد که کاخ سفید تا چه حد در ارتباط با ایران و بسیاری از مسائل امنیتی دیگر دچار سردرگمی است. اگر چه هنوز کاملا روشن نیست که توقف عملیات نظامی به دلیل تردیدهای ترامپ بوده یا دلایل لجستیکی، تاکتیکی و راهبردی داشته و ممکن است تنها به تاخیر افتاده باشد، اما کاملا روشن است که تیم امنیتی ترامپ بیش از هر زمان دیگر دوقطبی شده است: در حالی که پمپئو و بولتون و هسپل، رییس سیا، موافق اقدام نظامی علیه ایران بودهاند، ترامپ و فرماندهان ارتش، در مورد عملیات نظامی تردید داشته و آن را منشأ ریسکهایی برای نظامیان امریکایی در منطقه دانستهاند.
۳- علاوه بر تعارض در تیم امنیتی ترامپ، این تحول از این نظر نیز که نور بیشتری بر ذهن ترامپ افکنده، مهم بود. او که درگیر قولهای انتخاباتی و غرایز متضاد خویش است، ابتدا میل به اجتناب از جنگ را با تلاش برای کماهمیت جلوه دادن حادثه به نمایش گذاشت و از متهم کردن رهبران ایران خودداری کرد و از اینکه ممکن است «یک آدم خودسر و احمق» در ایران چنین «اشتباه بزرگی» را مرتکب شده باشد، سخن گفت. او ابراز خوشحالی کرد که شیئی پرنده بدون سرنشین بوده و در غیر این صورت «وضع بسیار بسیار متفاوت» میبود. این نحوه برخورد ترامپ یادآور تلاش او برای کماهمیت جلوه دادن حمله به نفتکشها است. این در حالی است که همزمان خودبزرگ بینی یکی از ویژگیهای شخصیتی او است. از سوی دیگر او در این مقطع مهم درگیر تعارض در ارتباط با دو قول متفاوت به مردم نیز هست: قول خارج کردن امریکا از جنگهای بیمعنی که در مقاطعی میتواند در تعارض با قول دیگر او یعنی «دوباره بزرگ کردن امریکا» باشد. این تناقضات تاکنون در بسیاری موارد موجب شده تا همزمان هم یک جنگطلب مخاصمهجو و یک ضدجنگ و صلحجو به نظر آید. راهحلی که ترامپ تاکنون برای حل این تناقض داشته این بوده که ضمن اجتناب از جنگ بکوشد تا با افزایش بودجه نظامی و درشتگویی، رقبا و دشمنان را مرعوب کند. این رویه طبعا کارکرد محدودی میتواند داشته باشد.
۴- ریاستجمهوری ترامپ تاکنون با تناقضاتی از نوع فوق مواجه بوده است. اما سرنگونی پهپاد با ارزش امریکایی او را بر سر یک دو راهی سرنوشتساز قرار داده است. از یک سو اکنون اعتبار و حیثیت او و آینده نفوذ امریکا در منطقه در میان است و از سوی دیگر سرنوشت مبارزات انتخاباتی که اتفاقا یک روز قبل از سقوط پهپاد شروع آن را کلید زده بود. روشن است که اکنون از سوی متحدان منطقهای و در راس آنها اسراییل برای پاسخ به این اقدام ایران تحت فشار است. آنها پیش از این «مکث» امریکا را مخرب توصیف کردهاند و مدعیاند که ادامه این «مکث» خسارات جبرانناپذیری برای آینده امریکا در منطقه خواهد داشت. از سوی دیگر، او قطعا واقف است که «قضیه ایران» میتواند نقطه ضعف بزرگی برای او در مبارزات انتخاباتی پیش رو باشد. توصیف شرایط موجود به «فاجعه خودساخته» توسط جو بایدن، رقیب پیشتاز او، گویای خط مشی رقبای انتخاباتی او در آینده است. بایدن در واقع از این طریق یادآوری میکند که خروج بیدلیل و بیمعنی ترامپ از برجام و «فشار حداکثری» کذایی نمیتوانست حاصلی جز این برای او داشته باشد و این یعنی وضعیت دو سر باخت برای ترامپ. به این معنی که هم قورت دادن این ضربه و به روی خود نیاوردن و هم دست زدن به عملیات نظامی برای ترامپ در روند انتخاباتی زیان بار خواهد بود.
۵- با این حال، آنچه مایه نگرانی است این است که خطر اشتباه محاسبه از هر دو سو و برخورد تصادفی بسیار بالا است. با صفآرایی نیروهای نظامی در جوار هم و اقدامات نظامی مشکوک و... خطر جنگ همیشه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که در آستانه شروع مبارزات انتخاباتی، ترامپ از هر زمان دیگر خطرناکتر و غیرقابل پیشبینیتر است. این را هم باید در نظر داشت که ترامپ همیشه طرفدار مخفیکاری و ارسال پیامهای متضاد برای سردرگم کردن دشمن بوده است. به علاوه، باید توجه داشته باشیم که سقوط پهپاد امریکایی دست تندروها در دولت ترامپ را تقویت کرده است. در چنین شرایط پر مخاطرهای، ضرورت تام دارد که مقامات ما لحن خود را تعدیل کنند و با تکیه بر این برگ برنده مهم، مثلا از امکان باز کردن درب مذاکره در آینده تحت شرایطی سخن بگویند.