وکالت در لغت به معنای واگذار کردن امری به دیگری است و در اصطلاح حقوقی عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نائب خود میکند. طرفین عقد وکالت موکل (شخصی که وکالت میدهد) و وکیل (شخصی که وکالت را میپذیرد) نام دارند.
اوصاف عقد وکالت
۱- وکالت عقدی جایز است یعنی هر یک از طرفین هر موقع که بخواهند میتوانند عقد را بر هم زنند مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل وی در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد در این صورت وکالت غیر قابل فسخ میگردد.
۲- وکالت عقدی است که ممکن است به صورت معوض یا غیر معوض (مجانی) منعقد شود البته در موارد سکوت اصل بر معوض بودن وکالت است.
۳- موضوع وکالت ممکن است امور مادی یا حقوقی باشد به عنوان مثال وکالت در طلاق و وکالت در دفاع از حق، وکالت در امور حقوقی هستند در صورتی که وکالت در پرداخت مالیات و وکالت در تحویل گرفتن مبیع وکالت در امور مادی هستند.
توجه به این نکته ضروری است که وکالت در همه امور امکان پذیر است مگر اموری که قائم به شخص باشد یعنی از مواردی باشد که فقط باید توسط خود شخص انجام شود به عنوان مثال شخص نمیتواند برای اقرار در دادگاه به شخص دیگری وکالت دهد تا از طرف او در دادگاه اقرار کند.
انواع وکالت در امور حقوقی و کیفری
وکالت به ۴ قسم است که در ادامه مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- وکالت تعیینی: وکالت تعیینی که به آن وکالت قراردادی نیز گفته میشود، به وکالتی اطلاق میشود که هر یک از اصحاب دعوا برای دفاع و اقامهی دعوا و تعقیب آن به وکیل دادگستری مراجعه میکنند و با وی قرارداد منعقد میکنند. اشخاصی که به عنوان وکیلی تعیینی انتخاب میشوند باید پروانه وکالت داشته باشند.
۲- وکالت اتفاقی: منظور از وکالت اتفاقی این است که شخص متقاضی وکالت بدون داشتن پروانه وکالت دادگستری به صورت کاملاً محدود از حق و حقوق بستگان خود دفاع نماید. داشتن دانش حقوقی از لازمههای اصلی وکالت اتفاقی به شمار میرود.
در واقع وکیل اتفاقی شخصی است که دانش حقوقی دارد، ولی پروانه وکالت اخذ نکرده است چنین شخصی با اخذ مجوز از کانون وکلا میتواند سالی ۳ مرتبه برای اقوام و نزدیکان نسبی و سببی تا درجه دوم از طبقه سوم وکالت کند.
منظور از خویشاوندان نسبی کسانی هستند که به واسطه پدر و مادر به شخص مرتبط هستند مانند خواهر، برادر، عمو، خاله و... منظور از خویشاوندان سببی کسانی هستند که به واسطه ازدواج با شخص مرتبط میشوند مثل پدر شوهر، پدر زن، عمه شوهر و... منظور از خویشاوندان درجه دوم از طبقه سوم یعنی دورترین اشخاصی که شخص میتواند وکالتشان را بدین نحو بر عهده گیرد فرزندان عمو، عمه، خاله و دایی هستند.
لازم به ذکر است که صرف داشتن تحصیلات حقوقی، کافی برای اخذ مجوز وکالت اتفاقی نیست بلکه کانون وکلا میتواند جهت ارزیابی دانش حقوقی و توانایی شخص برای دفاع از موکل از وی امتحان بگیرد.
همان طور که گفتیم شخص در سال ۳ مرتبه میتواند برای اقوام و نزدیکان خود وکالت کند برای هر مورد وکالت اتفاقی باید درخواست جداگانه با ضمائم کامل تهیه و به کانون وکلا تقدیم کند.
بیشتر بخوانید
۳- وکالت تسخیری: وکالت تسخیری وکالتی است که از طرف دادگاه در امور کیفری برای دفاع از متهم به وکلا ارجاع داده میشود. در واقع چنانچه متهم توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشد میتواند تا پایان اولین جلسه رسیدگی از دادگاه تقاضا نماید که برای او وکیل تعیین کند.
در صورتی که دادگاه تشخیص دهد که متهم توانایی مالی ندارد از بین وکلای حوزه قضایی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه قضایی مجاور وکیلی برای متهم تعیین میکند. لازم به ذکر است که تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم فقط برای یک بار قابل پذیرش است.
در این صورت دادگاه حق الوکاله وکیل را از محل بودجه دادگستری پرداخت میکند. عرفاً هر کدام از وکلا موظف هستند سالانه ۳ مورد وکالت تسخیری را بپذیرند.
در جرائمی که مجازات قانونی آن سلب حیات، حبس ابد، قطع عضو، جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن یا تعزیر درجه ۱ تا ۳ میباشد چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی نکند تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است.
مرجع تعیین وکیل تسخیری دادگاهی است که به پرونده رسیدگی میکند، یعنی در همان محکمهای که متهم محاکمه میشود قاضی همان محکمه به تقاضای متهم برای وی به انتخاب خود وکیل تسخیری تعیین میکند. هرگاه پس از تعیین وکیل تسخیری متهم وکیل تعیینی به دادگاه معرفی کند وکالت تسخیری منتفی میشود.
۴- وکالت معاضدتی: وکالت معاضدتی در مقابل وکالت تسخیری قرار میگیرد این نوع وکالت در امور مدنی مثل نکاح و طلاق کاربرد دارد و در اینجا برای خواهان دعوا وکیل تعیین میشود.
در واقع وکالت معاضدتی وکالتی است که از طرف کانون وکلای دادگستری یا مرکز امور مشاوران حقوقی برای خواهانی که شخصاً توانایی پرداخت حق الوکاله را ندارد تعیین میشود.
دادگاه افرادی را که توانایی مالی برای انتخاب وکیل ندارند را به این دو مرکز معرفی میکند و از این طریق برای آنها وکیل تعیین میگردد.
وکیل معاضدتی مکلف است با موکل قرارداد حقالوکاله تنظیم کند و نسخهای از آن را برای واحد معاضدت قضایی واقع در کانون وکلا ارسال کند.
در صورت اتمام دعوا و پیروز شدن موکل یا اخذ محکوم به، باید یک پنجم حقالوکاله را وصول و به صندوق کانون پرداخت کند مگر اینکه بتواند ثابت کند که دریافت حق الوکاله قانوناً ممکن نیست؛ بنابراین چنانچه موکل در دعوای مطروحه پیروز نشود یا بنا به دلایلی محکوم به، قابل وصول نباشد وکیل معاضدتی از دریافت حق الوکاله محروم خواهد بود.
همان طور که اشاره شد یکی از وظایف مهم کانون وکلا معاضدت قضایی است که به وسیلهی وکلای عضو کانون انجام میگیرد. شخصی که توانایی پرداخت هزینهی دادرسی و حقالوکاله را جهت احقاق حق خود ندارد، حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حقالوکاله را دارد؛ بنابراین کسانی که قدرت تأدیهی حقالوکاله را ندارند، میتوانند از کانون وکلا تقاضای معاضدت نمایند، مشروط به اینکه دعوا راجع به شخص تقاضا کننده باشد تقاضای معاضدت به دبیرخانهی مؤسسهی معاضدتی قضایی (کانون وکلا) داده میشود.