پسران نوجوان که در پی یک متلکپرانی با هم درگیر شده بودند و در میانه این درگیری یکی از آنها به قتل رسیده بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. این متهمان که همگی زیر ۱۸ سال هستند، در درگیری خونینی که در منطقه تهرانپارس اتفاق افتاد، شرکت کردند. در این نزاع پسری نوجوان به نام امیر جانش را از دست داد.
به گزارش شرق، بر اساس محتویات پرونده، اسفندماه دو سال قبل وقوع نزاع دستهجمعی به مأموران پلیس گزارش شد. با حضور مأموران در محل دو پسر نوجوانی که در این درگیری مجروح شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند. چند روز بعد از این حادثه مشخص شد یکی از آنها به نام امیر جانش را از دست داده، اما مجروح دیگر به نام کاوه زنده مانده است.
کاوه در بازجوییها گفت: من به همراه خواهر و برادرم و شوهرخواهرم برای خرید شب عید بیرون رفته بودیم که یک نفر به خواهرم متلک گفت. شوهرخواهرم و برادرم دورتر از ما بودند برای اینکه آنها درگیر نشوند، دوستانم را خبر کردم، امیر از دوستان من بود که برای کمک آمده بود. ما با شخصی که متلک گفته بود، درگیر شدیم. یکی از افراد طرف درگیری که مهران نام دارد، چاقو همراه داشت. او ابتدا ضربات متعددی به من زد و بعد هم یک ضربه زد که به امیر خورد و باعث مرگش شد. من آسیبی خیلی جدی دیدم، ولی زنده ماندم.
با پایان گفتههای مرد مجروح، سه متهم دیگر این پرونده نیز بازداشت شدند و با صدور کیفرخواست برای سه نفر به اتهام مباشرت در نزاع دستهجمعی و یک نفر دیگر به اتهام مباشرت در نزاع و قتل عمدی، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی که روز گذشته در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه اولیایدم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. مادر مقتول گفت: مهران بعد از اینکه پسرم را با چاقو زد و کشت، به دیگران گفت: پرچم تهرانپارس را بالا بردم. او باید به خاطر کاری که کرده تنبیه شود و من درخواست قصاص او را دارم.
در ادامه مهران، متهم ردیف اول، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. ما در حال دعوا بودیم که یک ضربه چاقو به من برخورد کرد. کاوه چاقو داشت. او دروغ میگوید که فقط من چاقو داشتم. اگر اینطور است، چرا من مجروح شدم؟ من ضرباتی که به کاوه زدم را قبول دارم، اما امیر اصلا سمت من نیامد و با او درگیر نشدم فقط در یک لحظه سمتم آمد که یک ضربه به صورتش زدم. در ادامه کاوه در جایگاه قرار گرفت. او گفت: حین درگیری فقط مهران چاقو داشت. او من را زد و بعد هم امیر را زد. من شاهد واردشدن ضربه بودم و گفتههایش درست نیست. البته من قبول دارم که در درگیری بودم، اما به دلیل ضرباتی که به من زده شده است، از او شکایت و درخواست دیه دارم.
سپس متهم دیگر پرونده به جایگاه آمد. او گفت: من ندیدم که ضربه کشنده را مهران زده باشد، اما فقط مهران چاقو داشت و در دست کسی دیگر چاقو ندیدم.
وقتی نوبت به متهم ردیف چهارم رسید، او گفت: من شرکت در نزاع را قبول دارم، اما کاوه دروغ گفته است. دعوا به دلیل متلکپرانی به خواهرش نبود. مرد دستفروشی که عروسک میفروخت، ادعا کرد عروسکهایش غیب میشوند. او میگفت: عروسکهایم را بخرید آنها شب غیب میشوند در سر خاک سفید میایستند و آنجا را میبندند. یکدفعه کاوه عصبانی شد و با فحاشی گفت: هیچکس نمیتواند خاک سفید را ببندد و با مرد دستفروش دعوا کرد و همین درگیری هم باعث شد تا امیر به قتل برسد. کاوه هم چاقو داشت و به سمت مهران حمله کرد و او را به ضرب چاقو زد. ضربهای که به پای مهران برخورد کرد را کاوه زد.
بعد از گفتههای متهمان، وکیلمدافع مهران در جایگاه قرار گرفت. او گفت: آنچه اتفاق افتاده است، بین چند نوجوان زیر ۱۸ سال بوده که دچار هیجانات دوران نوجوانی هم بودهاند در یک درگیری دستهجمعی حتما اینطور نیست که هرکسی فقط طرف مقابل را بزند. در درگیری ممکن است ضربه به هرکسی زده شود ضمن اینکه در آن درگیری قطعا دستکم دو چاقو وجود داشته چراکه یک ضربه چاقو هم به موکل من برخورد کرده است. او قطعا خودش را با چاقو نمیزند؛ بنابراین ممکن است چاقویی که به موکل من برخورد کرده است، به مقتول هم اصابت کرده باشد. ضمن اینکه باید در نظر داشت مهمترین دلیل مرگ خونریزی شدید مقتول بوده است. این درحالی است که مقتول دیر به بیمارستان رسانده شد. شاید اگر او را زود به بیمارستان میبردند، این اتفاق نمیافتاد. از آنجایی که ترافیک شب عید زیاد است و خیابانها شلوغ بوده و آمبولانس دیر آمده و مقتول دیر به محل منتقل شده است بنابراین درخواست دارم پرونده در اینباره بررسی مجدد شود.
قضات بعد از اخذ آخرین دفاع از متهمان وگفتههای وکیلمدافع متهم ردیف اول، برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.